به گزارش جارچی اخبار؛ امیرحسین یاوری در پنجمین شعرنیوش با گرامیداشت یاد «علیرضا راهب» شاعر، ترانه‌سرا و منتقد ادبی که در اثر بیماری کرونا در پنجم تیرماه چشم از دنیا فروبست، اظهار داشت: جریان شناسی شعر اصفهان از رودکی آغاز می شود و با بیدل دهلوی و حافظ به اوج می رسد و تا امروز امتداد یافته است.
وی با اشاره به اینکه شعر فراتر از گفتگوی معمولی است، تصریح کرد: جریان موازی با شعر اصفهان در شعر خراسان و با شاهنامه به شکوه رسید.
این شاعر و منتقد ادبی اصفهان با بیان اینکه در شعر سعدی، هنر کارکردی را می توان جستجو کرد، افزود: ظرافت کلام و استفاده از تکنیک و نگاه هنرمندانه در شعر اصفهان به اوج می رسد و در جریان شعر اصفهان معنای خطی منظور نیست و شعر رنگ زیست بوم و زندگی روزمره به خود می گیرد.
وی شعر نیما را نماد درک کلمات از زیست بوم شاعر معرفی کرد و گفت: در شعر سپید تجربه با کلمات استخراج می شود.
یاوری فضای شعر اصفهان را کلاسیک معرفی کرد و با یادآوری خاطره ای از جمع های ادبی گفت: اگر در انجمن های ادبی، شعر سپید خوانده می شد ملزم به سرودن غزل می شدیم.
وی با اشاره به اینکه نخستین شعرش را برای مادربزرگش و در سن ده سالگی سروده است، گفت: این شعر سپید بلند در دفتر شعر«در حوالی من» منتشر شد.
این سپیده سرای اصفهانی، «محمود نیکبخت» را یکی از اساتید حوزه شعر اصفهان دانست و افزود: محمود نیکبخت، یکی از شریف ترین شاعران و مترجمان اصفهانی و از اهالی جنگ اصفهان است که به طور جدی و روشمند کتابها و مقالاتی در نقد آثار بزرگان ادبیات معاصر مانند شاملو و فروغ فرخزاد نگاشته است.
وی با اشاره به مقاله «چراباید از محمود نیکبخت آموخت؟» گفت: می توان بوم گرایی را در نقد ادبی با یادآوری نقدهای نیکبخت بر شاملو و دیگر شاعران شناخت. همچنین شعر و برخورد با مقوله شعررا از نظرگاه لمس و محیط خود در بوم نگری جست.
یاوری مهترین ویژگی «محمود نیکبخت» را شرافت وی دانست و افزود: نیکبخت همواره جانب انصاف را رعایت می کند و در ادبیات جدی است؛ من از طریق ناشر «مشعل» با نیکبخت آشنا شدم و بیشتر به سخاوت و اخلاق حرفه ای و سوادش در ادبیات پی بردم.
این شاعر اصفهانی با بیان ژانرگریزی جهان شعری اش، گفت: اصالت شعر، هنر را بازتولید می کند و ارتباط و گفتگو در هنر متجلی می شود.
وی افزود: نمی توان با انتخاب ژانر، تفاهم را به واقعیت در شعر تبدیل کرد و همین دلیل باعث می شود به دنبال موضوع خاصی در شعر نباشم تا بتوانم در همان لحظه وارد گفتگو شوم و شعرم رنگ تقلید به خود نگیرد.