به گزارش عصر چهارشنبه ما به نقل از نشریه فارن افرز، در چند دهه گذشته، تحریم های مالی و اقتصادی به ابزار کلیدی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا نیز به صورت مداوم از این ابزار به ویژه برای تغییر رژیم در ونزوئلا و ایران استفاده می کند.
به گفته کوهن، برای مثال ۲۱ مارس سال جاری میلادی، «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا در با انتشار توئیتی اعلام کرد که اگر«نیکولاس مادورو» رئیس جمهوری ونزوئلا از قدرت کناره گیری نکند، او و معاونانش را از نظر مالی تحت فشار قرار خواهد داد.
روز بعد، کاخ سفید با خبر اعمال تحریم علیه یکی از بانک های بزرگ ونزوئلا و چهار شرکت زیرمجموعه آن اعلام کرد که ایالات متحده اقدامات لازم برای تحت فشار دادن مادورو، رژیم و حامیانش را برای انجام تغییرات دموکراتیک در ونزوئلا در دستور کار خود قرار داده است.
روز ۲۲ آوریل، واشنگتن در تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، آخرین قدم های خود را در راستای منع خرید نفت از ایران توسط دیگر کشورها برداشت.

**اشتباه بزرگ
به گزارش جارچی اخبار و به نقل از ایرنا, به باور کوهن، طبیعتا تحریم ها هزینه هایی را بر اشخاص ثالث بی گناه اعمال می کنند و تحریم های پیچیده تر، هزینه ها و احتمال صدمات بیشتر برای شهروندان یک کشور در پی خواهد داشت.
تحریم های آمریکا علیه ایران و ونزوئلا بسیار پیچیده است؛
تحریم‌های اعمال‌شده ازسوی آمریکا علیه ایران را می‌توان به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم کرد.
تحریم‌‌های اولیه مجازات‌هایی‌ است که به‌ طور مستقیم شامل این کشورها می ‌شود. یعنی تحریم‌ هایی که آمریکا به‌ طور مستقیم بر افراد یا شرکت‌ های ایرانی اعمال می ‌‌کند و کلیه افراد و شرکت ‌های آمریکایی باید آن‌ را رعایت کنند.
در تحریم ثانویه، مجازات‌ها می‌تواند افراد حقیقی و حقوقی سایر کشورها را نیز که با افراد یا شرکت‌ های ایرانی تحریم ‌شده مبادله داشته ‌اند، شامل شود و لذا آنها نیز باید به‌ منظور جلوگیری از تحریم ازسوی آمریکا، از مبادله با افراد و شرکت‌های کشورهای تحت تحریم، اجتناب کنند و در غیر این صورت، با مجازات‌ های مختلف رو ‌به ‌رو خواهند شد.
چنین تحریم های هزینه های هنگفتی بر اشخاص در هر دو کشور تحمیل می کند و خواسته یا ناخواسته دچار آشفتگی بازار می شوند.
تحریم ها علیه ونزوئلا و ایران به طور چشمگیری بحران های دو کشور را تشدید می کند و باعث کاهش فعالیت اقتصادی، افزایش تورم و بیکاری می شود.
اعمال چنین تحریم هایی نه تنها باعث تضعیف قدرت کشور تحریم کننده می شود بلکه تنفر و عصبانیت را میان شرکای بین المللی ترویج می دهد.
در چنین شرایطی به ویژه در تحریم های ثانویه، دیگر بازیگران جهانی نظیر چین و اتحادیه اروپا، فعالانه به دنبال راهی برای محدود کردن تبادلات وابسته به دلار و ایجاد تغییر در سیستم مالی خود خواهند بود. اگر چنین راهی بیابند، نه تنها ضربه ای به سیاست تحریمی ایالات متحده وارد خواهد شد، بلکه موقعیت واشنگتن در سیستم مالی جهانی را نیز متزلزل خواهد کرد.
بنابراین استفاده از چنین تحریم هایی برای ایران یا ونزوئلا به طور حتم با شکست همراه خواهد بود و در بلند مدت منافع سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا را تهدید خواهد کرد.