به گزارش جارچی اخبار به نقل از مهر ، علاقه غربی‌ها و شرق شناسان به شناخت شرق و ایران دلایل متعددی دارد و تلاش خارجیان و به‌خصوص اروپا و آمریکا در شناخت شرق و ایران در طول سال‌های متمادی دستخوش تغییر و تحول بوده است. برخی معتقدند همانگونه که شرق شناسی مطالعه مشرق زمین برای هدف غایی کنترل بر شرق بود، ایران شناسی نیز با همین هدف صورت می‌گیرد. بر این اساس ایران شناسی نوعی مطالعه ایدئولوژیک و به منظور مقاصد سیاسی، امنیتی و … است.
خبرنگار مهر در گفتگو با پروفسور آرشین ادیب مقدم، استاد دانشگاه لندن به بررسی این موضوعات پرداخته که در ادامه آمده است؛
«آرشین ادیب مقدم»، رئیس مرکز مطالعات ایرانی مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن است. کتاب «روانشناسی ناسیونالیسم، تفکرات جهانی، تصورات ایرانی» و «سیاست بین المللی در خلیج فارس» از جمله آثار ادیب مقدم است.
*محققان غربی به چه میزان با ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی آشنا هستند؟
به نظرم مدت‌هاست که محققان غربی از این موضوع فاصله گرفته‌اند و کسب آگاهی در مورد ایران و به دست آوردن برخی حقایق در مورد این کشور خیلی با توجه به موقعیت و یا زمینه اجتماعی و ملی صورت نمی‌گیرد.
هرکسی می‌تواند در مورد ایران مطالعه کند و اطلاعاتی را به دست بیاورد. در بسیاری از آکادمی‌ها و دانشگاه‌های سراسر جهان، از جمله دانشگاه‌های آمریکایی شمالی و یا اروپای غربی، محققان بسیار خوبی در زمینه ایران وجود دارد. البته این را نیز باید در نظر داشت که برخی از بهترین تحقیقات در مورد ایران در خارج از این کشور انجام می‌شود.
*چرا برای غرب مطالعات مربوط به حوزه ایران (ایران شناسی) مهم است؟
ایران یکی از مهمترین کشورها در طول تاریخ بشر است. چیزهایی درباره ایران قدیم یا پرشیا هست که واقعاً انسان را مجذوب خودش می‌کند و در برخی از جنبه‌ها و ویژگی‌های پیچیده تمدنی، ایران واقعاً منحصر به فرد است.
مفهوم ایران و یا پرشیا از همان ابتدای تاریخ وجود داشته و لذا مجموعه‌ای تاریخی و باستانی در مورد ایران موجود است. از هردوت که بسیار معروف است که در مورد ایرانی‌ها اظهار نظر کرده تا جنبه‌های احساسی و روانی مدرنی که همراه با ایران هستند و در سیاست، اقتصاد و فرهنگ خود را نشان می‌دهند، می‌توان اشاره کرد، اما همه مطالعات ایرانی توسط محققان ساکن در کشورهای غربی انجام نمی‌شود. بخش بزرگی از این مطالعات و تحقیقات توسط کسانی انجام شده که با زمینه فرهنگی ایران آشنا هستند و با زبان این کشور صحبت می‌کنند.
در عین حال لازم است تا این گروه از محققان مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند تا بتوانند آثار علمی بهتری را در مورد ایران برای دیگر جوامع علمی و علاقه‌مندان تولید کنند. البته باید افزود که در ایران شایسته نیست که وسواس فکری و نوعی بدبینی روانی نسبت به آثار علمی محققان و دانشگاهیان وجود داشته باشد، چون آثار علمی با استانداردها و حقایق موجود سنجیده و ارزیابی می‌شود.
لذا در این شرایط تفاوت‌ها میان تحقیقات خوب و بد است نه میان اعلامیه‌های سیاسی یا استراتژی‌های ایدئولوژیک. لذا استانداردهای دانشگاهی و علمی هنوز برقرار و مسلط می‌باشند و همین استاندارها دستکاری‌های غیر علمی و سیاسی را به روش‌های مختلف به حاشیه می‌رانند. براین اساس اگر بخواهی حقایقی را در مورد ایران بدست بیاوری، هنوز دانشگاه بهترین مکان برای تحقیق در این ارتباط است.
البته باید در نظر داشت که درهمه جای جهان یک رابطه رسمی و غیر رسمی میان قدرت و دانش وجود دارد، هرچند این بستگی به روشنفکران ما دارد که آثار و تحقیقات را فراتر از محدودیت‌ها و سانسورهای معمول دولتی معرفی و عرضه کنند.
این یک مسئله کاملاً عقلانی و پذیرفته شده در هر جای دنیاست و در شرایطی که جنگی همیشگی برای حقیقت وجود دارد، در عین حال گفتن حقیقت به منابع قدرت ممکن و شدنی است. تا زمانی که جوامع انسانی وجود دارند، این موضوع هم عملی خواهد بود وجود خواهد داشت، چون طبیعت ذاتی ما انسان‌ها به دنبال یافتن آزادی از منابع قدرت است.
*برخی معتقدند که همان‌گونه که مطالعات شرق شناسی برای کنترل شرق بود، لذا مطالعات ایران شناسی در غرب نیز برای کنترل ایران است، نظر شما در این ارتباط چیست؟
من با این نظر که مطالعات ایران شناسی برای کنترل ایران است، مخالفم. شرق شناسی همچنان ادامه دارد و ادوارد سعید (به عنوان یک شرق شناس معروف) خودش در نیویورک مستقر بوده است که زمانی به عنوان مرکز جهان آزاد شناخته می‌شد و همچنان مرکز مالی کشوری است که از نظر اقتصادی و سیاسی روبه سقوط است.
آمریکا امروزه هم از لحاظ فرهنگی که مصداق آن دانشگاه‌هاست و هم از لحاظ اقتصادی به شدت در حال زوال است، چون در این کشور فکر کردن آزادانه به شدت سخت شده. ترامپ، مدعی سابق جهان آزاد یعنی آمریکا را به یک پرتگاه فرهنگی کشانده و امروز در آمریکا اندیشیدن به صورت آزادانه واقعاً محدود و مشروط شده است.
ادوارد سعید به خاطر نگاه انتقادی و به دلیل آزادی عملی که در انتخاب موضوعات برای نوشتن داشت، ایده‌های قوی خود را در مورد شرق شناسی مطرح کرد، اما کتاب او در سال ۱۹۸۷ منتشر شده و از آن موقع، زمان زیادی سپری شده است. جوامع اروپایی و آمریکایی با هم ترکیب شده‌اند و نخبگان دانشگاهی بسیار متنوع و بین‌المللی‌تر از دوران سعید هستند. امروزه این تحقیقات پیشرفت بیشتری کرده است.
ترکیب دانش‌آموزان و اهالی دانشگاه به طور بی سابقه‌ای تنوع و چند فرهنگی را نشان می‌دهد و بازتابی از فضای بین المللی است که در شهر لندن نیز جریان دارد. جدال برای کسب حقیقت در مورد ایران، فرایندی به شدت پر ترس و استرس و سخت و پرشور است، اما امکان ایستادگی و مقاومت در این میدان نبرد برای نیل به حقیقت وجود دارد.
نمی‌خواهم در این مورد بدبین باشم، اما در میان مطالعات ایرانی این تلاش برای حقیقت کمتر وجود دارد، هرچند در کف جامعه و خارج از محیط غیرواقعی آکادمیک و دانشگاهی این خودآگاهی ارزشمند و تلاش برای نیل به حقیقت در میان شرق شناسان همچنان وجود دارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که در این فضا تعصبات نژادی و قومیتی علیه دیگران نیز که معمولاً از سوی گروه‌های دست راستی که نماد و نشانه آن افراد تندخو و کم سواد مانند دونالد ترامپ هستند، دنبال می‌شود.
از سوی دیگر این موضوع و این زمینه فرهنگی که در بیشتر مواقع از سوی برخی مؤسسات و افراد دنبال و بر آن تأکید می‌شود، بر روی سیاست و درک عمومی از ایران تأثیر دارد و این مسئله تأثیر بسیار زیاد منفی در جریان غالب رسانه‌ای در مورد ایران خواهد داشت.
*چه پیشنهادی در مورد تولید آثار بهتر درباره ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی در غرب دارید؟
در وهله اول، وزارت خارجه لازم است تا به واسطه رایزنان و وابستگان فرهنگی، رابطه میان محققان در خارج و داخل ایران را تقویت و گسترش دهد و این دو گروه را به هم نزدیک کند.
می‌توان با تلاشی مشترک، به مانند مؤسسه گوته که از سوی آلمانی‌ها دنبال می‌شود و یامؤسسه کنفسیوس که از سوی وزارت آموزش چین مدیریت می‌شود، مؤسسات مرتبط با حافظ را در سراسر جهان سازماندهی کرد و توسعه داد.
دوم اینکه مابه یک “وزارت دیاسپورا (یا وزارت مهاجران) ” در ساختار دولتی ایران نیاز داریم که از قدرت کافی برخوردار باشد و با همکاری دیگر وزارت‌خانه و دستگاه‌های دولتی بتواند ارتباطات میان جوامع و گروه‌های حوزه مطالعات ایرانی را در سراسر دنیا تقویت و به هم نزدیک و همسو کند.