“فروز رجایی‌فر” از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، تداوم تسخیر لانه جاسوسی را حرکتی ملی عنوان کرد و گفت: اقدام هوشمندانه وزیر خارجه وقت در انتشار یادداشت رسمی قبل از ورود شاه به ایالات متحده، مسوولیت این اقدام و تبعات آن را متوجه آمریکا کرد.

به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایرنا،  ۴۱ سال از اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام می‌گذارد و این مسئله، همچنان یکی از مهمترین موضوعات در دستورکار ایران و آمریکا است. موضوعی که می‌توان گفت بر مناسبات دو کشور پس از انقلاب اسلامی سایه افکنده و همچنان آمریکایی‌ها بر توجیه سیاست‌های یکجانبه و لجوجانه خود، گه گاه به آن اشاره می‌کنند. با آنکه درباره این اقدام گفت‌وگوها و تحلیل‌هایی مختلفی منتشر شده، اما آنقدر از اهمیت برخوردار بوده و دارای ابعاد مختلف تاریخی، دوجانبه و بین‌المللی است که هر بار پرداختن به آن، موجب بهترین فهمیده شدن یکی از ابعاد آن و روشن‌تر شدن این ماجرا می‌شود. در سالگرد تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، با فروز رجایی‌فر، یکی از دانشجویان حاضر در این ماجرا که از نخستین ساعات اشغال لانه جاسوسی تا آخرین لحظات پایان آن، در این ماجرا حضور داشت، گفت‌وگویی داشته‌ایم که مشروح آن در ادامه می‌آید.  

* چه اتفاقی موجب شد که در ۱۳ آبان سال ۵۸، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا بگیرند؟

نماینده آمریکا یک روز قبل از ورود شاه (۲۹ مهر)، به دولت موقت اطلاع می‌­دهد که قصد دارند جهت درمان سرطان به شاه اجازه ورود بدهند و لازم است برای مهار خشم احتمالی مردم، حفاظت از سفارت افزایش یابد. نظر مرحوم دکتر یزدی این بوده که برای اثبات ادعای بیماری شاه، لازم است آمریکا اجازه دهد که پزشکان ایرانی مقیم آمریکا او را معاینه کنند. طرف آمریکایی این پیشنهاد را رد کرده و ایشان با نوعی نرمش، مطرح می­‌کند که حداقل لازم است که پرونده پزشکی شاه در اختیار پزشکان ایرانی معتمد دولت ایران قرار بگیرد. با مخالفت مجدد آمریکا، برای مقامات ایران ادعای بیماری شاه اثبات نمی‌شود. اقدام هوشمندانه وزیر امور خارجه وقت انتشار یک یادداشت رسمی در این باره قبل از ورود شاه به آمریکا است که مسئولیت این اقدام و هر گونه تبعات آن را متوجه تصمیم غلط آمریکا می‌­کند.

رجایی‌فر: اگرچه تسخیر سفارت آمریکا ریشه در تاریخ مناسبات و سوءظن ما به این کشور داشت؛ لکن انتقال شاه به آمریکا به بهانه درمان، واکنش شدیدی در ایران ایجاد کرد. نماینده آمریکا یک روز قبل از ورود شاه (۲۹ مهر)، به دولت موقت اطلاع می‌­دهد که قصد دارند جهت درمان سرطان به شاه اجازه ورود بدهند و لازم است برای مهار خشم احتمالی مردم، حفاظت از سفارت افزایش یابد. نظر مرحوم دکتر یزدی این بوده که برای اثبات ادعای بیماری شاه، لازم است آمریکا اجازه دهد که پزشکان ایرانی مقیم آمریکا او را معاینه کنند. طرف آمریکایی با تبختر این پیشنهاد را رد کرده و ایشان با نوعی نرمش، مطرح می­‌کند که حداقل لازم است که پرونده پزشکی شاه در اختیار پزشکان ایرانی معتمد دولت ایران قرار بگیرد. با مخالفت مجدد آمریکا، برای مقامات ایران ادعای بیماری شاه اثبات نمی‌شود. اقدام هوشمندانه وزیر امور خارجه وقت انتشار یک یادداشت رسمی در این باره قبل از ورود شاه به آمریکا است که مسئولیت این اقدام و هر گونه تبعات آن را متوجه تصمیم غلط آمریکا می‌­کند. تحلیل غالب در آن زمان این بود که انتقال شاه به آمریکا، تلاشی برای ساماندهی نیروی ضد انقلاب حول او برای تکرار کودتای ۲۸ مرداد است. این خشم و نگرانی موجب بیانات تند امام علیه آمریکا و اعتراضات زیادی در ایران شد.

علیرغم این فضای ملتهب، یک هفته بعد از این ماجرا، برخی از اعضای دولت موقت در الجزایر با برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت کارتر دیدار کردند. فضای این ملاقات دوستانه و موضوع آن مناسبات عادی ایران و آمریکا بود که مورد توجه و اعتراض ناظران قرار گرفت. عدم همکاری آمریکا در اثبات بیماری شاه موجب شد امام هم معتقد شوند که شاه مخلوع را به بهانه بیماری به آمریکا برده‌­اند. دهم آبان بود که ایشان برای دعوت از ملت برای برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای دانش‌آموز سال ۵۷ در دانشگاه تهران، طی یک بیانیه از دانشجویان و طلاب علوم دینی خواستند که “با قدرت تمام حملات خود علیه آمریکا و اسراییل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداد شاه مخلوع نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیدا محکوم کنند”. با دغدغه پاسخ به پیام حضرت امام، نمایندگان دانشجویان چند دانشگاه‌ پایتخت پس از بحث و بررسی به این نتیجه رسیدند که دانشجویان اقدامی متفاوت انجام دهند که در کانون توجه رسانه‌­های بین‌المللی قرار گیرد و صدای مطالبه استرداد شاه و محکومیت انتقال او به آمریکا به دنیا برسد.

*فکر می‌کردید این تسخیر ۴۴۴ روز به درازا کشیده شود؟

رجایی‌فرابعاد طرح دانشجویی از یک تحصن چند ساعته تا یکی، دو روزه در محوطه سفارت فراتر نمی‌­رفت. هرگز تصور نمی‌­شد که این اقدام ۴۴۴ روز طول بکشد یا بیش از چهل سال بعد همچنان مسئله اول فضای سیاسی ایران باشد.

*چرا سفارت کشورهای دیگری مانند شوروی یا انگلیس از سوی دانشجویان پیرو خط امام اشغال نشدند؟

رجایی‌فر: لازمه هوشمندی و تصمیم درست، سنجیدن اولویت‌­ها است. در ۲۵ سال آخر زمامداری شاه، این آمریکایی‌ها بودند که برای حفظ منافع منطقه­‌ای و اقتصادی خود، موجب تضییع حقوق سیاسی و اجتماعی ما شده بودند. ما از انگلیس یا شوروی در طول تاریخ معاصر ضربه خورده بودیم. حتی اسکندر هم زمانی به ایران حمله کرده بود! ولی منطقی نیست که به ترتیب اجرای نقش، اول به سراغ یونان برویم چون زودتر از بقیه و دو هزار سال پیش به ایران حمله کرده بوده است! واضح است که از سال ۳۲ طرف ما آمریکا و انتقال شاه به آمریکا موجب نگرانی و یادآور پروژه ساقط کردن دولت ملی مرحوم دکتر مصدق بود. به نظر می­رسد کسانی که می‌­گویند که چرا به سفارت شوروی یا انگلیس حمله نشد، یا نسبت به موضوع و شرایط زمانی آن آگاه نیستند؛ یا اهداف دیگری دارند و به دنبال انحراف افکار عمومی از کانون خطر هستند.

*ولی در همان زمان این دیدگاه هم مطرح بود که سفارت شوروی را اشغال کنیم…  

رجایی‌فر: ظاهرا نماینده دانشگاه علم و ­صنعت چنین دیدگاهی را مطرح کرده، ولی مورد پذیرش جمع اولیه قرار نگرفته و البته این نظر در میان دانشجویان انقلابی هم طرفداری نداشت. به نظر می­‌رسد این موضع که تا حدی هم به نهضت آزادی نزدیک بود، فارغ و غافل از تحلیل سیاسی نقش آمریکا در ایران و ناشی از یک نگاه صرفا فرهنگی بوده که شاید نسبت به نفوذ کمونیسم در میان دانشجویان و عامه مردم احساس خطر می‌کردند و می‌گفتند آمریکا مسیحی است و مردمش دیندار و خداباور هستند و باید با کمونیسم که مبتنی بر الحاد است، مقابله کرد. در حالی که نقد ما کاملا متوجه قدرت سیاسی و رفتار وابسته رژیم بود و نتیجه آن که اقدام ما باید علیه کشوری باشد که با تضییع حقوق و با غارت منابع مادی و معنوی ما، اراده خود را به ملت ایران تحمیل کرده است.

*برخی‌ می‌گویند آیت‌الله موسوی خویینی‌ها موجب شد دانشجویان سفارت آمریکا را اشغال کنند.

رجایی‌فردر واقع در تابستان ۵۸ دانشجویان با انگیزه نزدیکی دانشگاه به حوزه و طلاب علوم دینی، تشکل دفتر وحدت حوزه و دانشگاه را ایجاد کردند و حضرت امام هم در پاسخ به تقاضای آنها، آقای خامنه‌­ای را به عنوان نماینده و رابط خود معرفی کرده بودند. اما در زمان اتخاذ تصمیم برای تحصن در سفارت، آقای خامنه‌ای در مکه بودند و دسترسی به ایشان ممکن نبود. همین مسئله موجب شد تا یکی، دو روز قبل از تسخیر سفارت نمایندگان دانشجویان به آقای موسوی خویینی‌ها که از روحانیون انقلابی و فعال بودند و ارتباط خوبی هم با بیت امام و مرحوم سیداحمد آقا داشتند، مراجعه و طرح خود را در میان بگذارند.

* چه چیزی در آن دیدار مطرح شد؟

رجایی‌فر: دانشجویان گفتند که می‌خواهند با ورود به سفارت آمریکا در آنجا تحصن و به انتقال شاه به آمریکا اعتراض کنند و از ایشان خواستند که از طریق ارتباطی که با سیداحمد آقا دارند، از امام برای انجام این کار استمزاج شود. اما عمده نقش آقای موسوی خویینی‌ها در ارائه این تحلیل درست است که لازم نیست پیشاپیش از حضرت امام کسب اجازه شود.

* چرا؟

رجایی‌فرتحلیل ایشان این بود که نباید امام را در معرض این سوال و درخواست برای پاسخ قرار داد؛ زیرا موقعیت حضرت امام اقتضا ندارد که به طور مستقیم پاسخ مثبت یا منفی بدهند. گفتند که عنوان شما، “دانشجویان مسلمان پیرو خط امام” به اندازه کافی جامع است. اگر امام مخالفت کردند، تکلیف روشن است و شما که پیرو خط امام هستید سریعا از سفارت خارج می‌شوید؛ و البته در این فاصله موفق به طرح مطالبه خود هم شده‌­اید و اگر هم امام تائید فرمودند که دیگر جای ملامتی هم نیست و طرح دانشجویی موفقی را به پایان برده­‌اید. در نهایت قرار شد که پس از شروع عملیات ایشان سریعا حضرت امام را در جریان قرار دهند که همین هم شد و موضوع را به سیداحمد آقا انتقال دادند و ایشان هم سریعا امام را مطلع کردند.

* واکنش امام پس از اطلاع چه بود؟

رجایی‌فر: امام بسیار استقبال کرده و به این مضمون فرمودند که جای خوبی را گرفته‌­اند و به آ­نها بگویید که محکم نگه دارند! بعد از ظهر همان روز مرحوم سیداحمد آقا برای اطلاع مستقیم از کم و کیف اوضاع به لانه آمد و نتیجه بررسی خود را همان شب به اطلاع امام رسانید. فردای اشغال سفارت آمریکا ساعت ۱۰ صبح، امام در دیدار مردمی طی سخنان مهمی اشغال سفارت آمریکا را انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی دانستند. در حالی که انقلاب اول را با بعثت رسول الله (ص) مقایسه کرده و واژه شیطان بزرگ را که از بعثت رسول خدا (ص) به استیصال افتاده بود، برای آمریکا به کار بردند. این حمایت امام، موجب حمایت گسترده و فراگیر مردم شد. چنانچه از روز ۱۴ آبان با آغاز این حرکت ملی، باید حرکت دانشجویی را خاتمه یافته بدانیم و در واقع همین حرکت ملی بود که ۴۴۴ روز ادامه پیدا کرد.

* گفتید که آقایان هاشمی و خامنه‌ای در زمان اشغال سفارت در مکه بودند. آیا با افرادی مانند آیت‌الله بهشتی مشورت کردید؟

رجایی‌فر: به علت تنوع دیدگاه‌­های سیاسی و تعدد احزاب و گروه­‌های متنوع در ابتدای انقلاب، دانشجویان اصرار داشتند که این اقدام یک حرکت مستقل دانشجویی و بدون انتساب به چهره­‌ها و جریان­‌های سیاسی موجود باشد. به همین جهت با شهید بهشتی هم که از سران حزب جمهوری بودند، تماسی گرفته نشد. البته پس از حمایت علنی حضرت امام علاوه بر اقشار مختلف مردم، فعالان و جریان‌­های سیاسی با تمام قوا از این حرکت حمایت کردند، شعرا و نویسندگان، حزب توده، سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق، کانون حقوقدانان و حتی نهضت آزادی.

* ولی اشغال سفارت آمریکا که منجر به استعفای دولت موقت شد

دولت موقت قبل از اشغال هم سه بار استعفا داده بود که مورد پذیرش قرار نگرفته بود. به هرحال دولت وظایفی از جمله حفاظت از سفارتخانه‌­ها را برعهده داشت، اما مواضع رسمی وزارت امور خارجه و نهضت آزادی حاکی از مخالفت‌ با این اتفاق نبود. به نظر می‌­رسد استعفای دولت در ادامه موارد قبلی و به علت عدم هماهنگی نظری و عملی آن با رویکرد انقلابی حضرت امام و شورای انقلاب بود.

رجایی‌فر: دولت موقت قبل از اشغال هم سه بار استعفا داده بود که مورد پذیرش قرار نگرفته بود. به هرحال دولت وظایفی از جمله حفاظت از سفارتخانه‌­ها را برعهده داشت، اما مواضع رسمی وزارت امور خارجه و نهضت آزادی حاکی از مخالفت‌ با این اتفاق نبود. به نظر می‌­رسد استعفای دولت در ادامه موارد قبلی و به علت عدم هماهنگی نظری و عملی آن با رویکرد انقلابی حضرت امام و شورای انقلاب بود.

 

* چرا برای اشغال سفارت آمریکا با گروه‌های چپ همکاری نکردید؟ به هرحال آنها هم مخالف آمریکا بودند.

رجایی‌فر: در آن زمان، فضای سیاسی دانشگاه‌­ها از حال و هوای وحدت در دوره انقلاب عبور کرده بود و گروه‌های دانشجویی در حال هویت‌یابی و تعیین و تثبیت گرایش‌ها بودند. اگر به طور کلی دو جریان چپ و اسلامی را فعال صحنه بدانیم، در هر کدام طیفی از گرایش‌ها وجود داشت. مثلا در جریان چپ، توده‌ای‌ها، فداییان اکثریت، فداییان اقلیت، پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، رنجبران، با نوعا وابستگی به چین و شوروی و حتی آلبانی وجود داشت و در درون جریان اسلامی هم از تمایل به حزب جمهوری اسلامی تا سازمان مجاهدین (منافقین) و نهضت مجاهدین خلق (میثمی) و جنبش مسلمانان مبارز و جاما و… که این تعدد و وابستگی به جریان­‌ها و چهره‌­ها موجب اختلافات نظری و عملی و عدم امکان همکاری جدی می­‌شد. از طرفی برخی از همان جریان‌های دانشجویی چپ از طریق حزب مادر به خارج از کشور وابستگی و ارتباط داشتند؛ مثل حزب توده که قطعا شوروی بسیار تمایل داشت که این حرکت ضدآمریکایی را مصادره کند. این یک اقدام هوشمندانه بود که نام جدیدی برگزیده شد تا نماد استقلال از جریان‌های سیاسی باشد. در انجام این اقدام مهم هر خطایی که موجب حضور عناصر نفوذی می‌­شد، می‌توانست در هدف و رویکرد و حتی اثر تاریخی انحراف ایجاد کند؛ مانند آنچه که در جریان حمله به سفارت انگلیس در سال ۹۰ رخ داد و به علت عدم ملاحظه این مقدمات، موجب میلیون‌ها پوند خسارت شد!

*چرا امام با اقدام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مخالفت نکرده و حتی استقبال کردند؛ ولی با اقدام چریک‌های فدایی در ۲۵ بهمن سال ۵۷ که به سفارت آمریکا تعرض کرده بودند، مخالفت کردند؟

رجایی‌فردر آن مقطع بلافاصله پس از پیروزی، حفظ نظم و امنیت اولویت داشت؛ اما در آبان سال بعد پس از تثبیت اولیه، با ورود شاه به آمریکا دغدغه و اولویت متفاوت شده بود و نیز اطمینانی که از کم و کیف و سابقه و هویت دانشجویان کسب کردند در حمایت از این جریان مؤثر بود.

* برخی از کسانی که در تسخیر سفارت آمریکا حضور داشتند، می‌گویند در افشای اسناد سیاسی‌کاری رخ داده است. آیا در افشای اسناد سیاسی‌کاری وجود داشت؟

رجایی‌فر: این سوال را باید از دوستانی که در شورای هماهنگی حضور داشتند، بپرسید. در بدو اشغال من به عنوان مترجم در بخش روابط عمومی حضور داشتم؛ اما وقتی خانم دکتر ابتکار و مرحوم حسین شیخ‌الاسلام دعوت و به ما اضافه شدند، من بیشتر در بخش اسناد مستقر بودم. طبعا در آن بخش دوستان دیگری هم بودند که اسناد به دست آمده در میان ما توزیع و پس از ترجمه، جمع­‌آوری و به شورای هماهنگی تحویل می‌­شد. در واقع یک مترجم دسترسی به همه اسناد نداشت و نمی­‌توانست همه آن­ها را مقایسه و درجه­‌بندی کند. اما در شورای هماهنگی اسناد تجمیع شده و براساس اهمیت و اولویت، دسته‌بندی و افشا می‌شد. اگر بعضی از آنان اذعان کرده‌اند که سیاسی‌کاری رخ داده، مسلما این کار اخلاقی نبوده است. اما باید به یک عامل احتمالا موثر اشاره کرد و آن، غلبه جو موجود بود. نهضت آزادی در ابتدای انقلاب مورد اعتماد امام قرار گرفت و نیروی اجرایی مناسبی هم برای گذار از نظام شاهنشاهی به جمهوری اسلامی در اختیار داشت. چهر­ه‌های موجه و برجسته روحانیت انقلابی هم در شورای انقلاب حضور داشتند. دولت موقت به کار اصلاحی و تدریجی اعتقاد داشت؛ ولی امام و روحانیت انقلابی‌گری بیشتری را انتظار داشتند. بنابراین هم در عمل و هم در سطح نظر خصوصا در مورد نقش آمریکا اختلافاتی دیده می‌­شد. شاید تحت تاثیر این فضای دو قطبی، بعضی تصور می‌­کرده­‌اند که باید به افشای اسناد علیه نهضت آزادی اولویت دهند. در موضوع دستگیری مرحوم امیرانتظام هم اگر شورای هماهنگی دخالت و اقدام مستقیمی داشته، مترجمان و از جمله بنده بی‌­اطلاع بودیم.

* اعضای شورای هماهنگی چه کسانی بودند؟

رجایی‌فر: از پلی‌تکنیک، آقای میردامادی، از دانشگاه تهران، آقای بیطرف، از دانشگاه ملی آقای باطنی و از دانشگاه صنعتی شریف، آقای اصغرزاده و به نظرم آقای سیف‌اللهی.

* نسبت به رفتار شورای هماهنگی یا اتفاقاتی که در لانه رخ می‌داد، اعتراضی شکل می‌گرفت؟ اگر شکل می‌گرفت، سازکار حل اختلاف چگونه بود؟

رجایی‌فرمعمولا گاهی جلساتی به صورت عمومی و با حضور شورای هماهنگی و آقای موسوی ­خویینی‌­ها برگزار می­‌شد و دانشجویان سوالات، تحلیل‌­ها یا اعتراضات خود را بیان می‌­کردند که مورد بحث و بررسی و جمع­‌بندی قرار می‌­گرفت.

*چه تعداد دانشجویان دختر در آن جمع ۴۰۰ نفره بودند؟

رجایی‌فر: از پلی‌تکنیک حدودا ۱۰ درصد خانم بودند؛ یعنی حدود ۱۰، ۱۱ نفر. اما در مجموع حدس می‌زنم حدود ۵۰ الی ۶۰ نفر دانشجوی دختر از چهار دانشگاه در تسخیر سفارت آمریکا مشارکت داشتند.

* با توجه به بعضی محدودیت‌­ها این حضور کمی عجیب به نظر نمی‌­رسد؟

رجایی‌فر: حضور دختران دانشجو با توجه به نوع فعالیت انقلابی زنان در جریان پیروزی انقلاب طبیعی بود. در ادامه هم دختران دانشجو در حفاظت و نگهداری از گروگان‌های زن و نیز بازسازی اسناد رشته ­رشته شده نقش موثر و اصلی را ایفا کردند؛  گرچه در بخش نظامی و اداری هم کاملا حضور فعال و موفقی داشتند. به نظرم حضور خانم‌­ها در این ماجرا بسیار با اهمیت است و باید به عنوان یک سند جواز فعالیت‌­های اجتماعی، سیاسی، نظامی و انقلابی زنان مورد استناد و مراجعه قرار بگیرد.

* خانواده‌ها مخالف حضور دختران‌شان در سفارت نبودند؟

رجایی‌فربعد از استقرار در سفارت، خانواده‌ دانشجویان مطلع شده بودند که آنها آن شب را در سفارت می‌­مانند و چون این دانشجویان افراد انقلابی و مومنی بودند که قبلا در هم در عرصه‌های مختلف انقلاب فعال بودند، برای خانواده‌­ها جای نگرانی نبود و حمایت نیز می‌کردند.

* امام چطور؟

رجایی‌فرهمان شب اول حضرت امام مطلع شدند که گروه اشغال‌کننده، مرکب از دختران و پسران دانشجو است که قرار است آن شب را در سفارت بمانند. با این حال این اتفاق نیفتاد که ایشان پیام بفرستند که دختران به وظیفه خود عمل کرده‌اند و بعد از این مرحله نیازی به حضورشان نیست و بروند منزل! به تأسی از امام، بعدا هم کسی به حضور خانم‌ها اعتراض نکرد. ما ماندیم و آموزش نظامی هم دیدیم. امام درباره حضور زنان در صحنه‌های مختلف، نظر مثبتی داشتند و این طور نبود که بفرمایند زنان فقط در پشت صحنه باشند، یا فقط به تدارکات جنگ اقدام کنند یا کارشان فقط خانه‌داری باشد. این دیدگاه یک فقیه عالی­ مقام و بنیانگذار و رهبر انقلاب باید امروز هم سرمشق علمای انقلابی باشد.

* تقسیم‌بندی کارها بین خانم‌ها و آقایان چگونه بود؟

رجایی‌فرتفاوتی بر اساس جنسیت نداشت.

* بعد از تائید اقدام‌ توسط امام و قطعی شدن ادامه کار دانشجویان آموزش نظامی دیدند؟

رجایی‌فربله! همه اعم از خواهران و برادران، بدون هیچ تفاوتی در برنامه­‌ها و ماموریت‌­ها، دوره لازم آموزش نظامی را به صورت تئوری و عملی طی کردند.

* وقتی ماجرای طبس رخ داد، واکنش شما به این ماجرا چه بود؟

رجایی‌فربعضی از ما در آن زمان پست نگهبانی داشتیم و طبعا همه با شنیدن خبر شوکه شدیم. اگر آمریکایی‌ها موفق می‌شدند، رسوایی بزرگی برای ما بود؛ چراکه امام و ملت به ما اعتماد کرده بودند. ولی فضل الهی معجزه را رقم زد و نگذاشت که مهاجمان پیروز شوند. من همان زمان در روزنامه کیهان مطلبی نوشته و این موضوع را توضیح دادم.

*آیا در ترتیبات نگهداری گروگان‌ها تغییری رخ داد؟

رجایی‌فربا تجربه طبس گروگان‌ها در شهرهای مختلف پخش شدند تا دسترسی آمریکایی‌ها به آن­ها ممکن نباشد. البته بعضی گفته‌اند که پخش شدن گروگان‌ها قبل از واقعه طبس بوده که درست نیست.

این تصور درست نیست که در خارج از آمریکا هم وجهه انقلاب مخدوش شده بود. برعکس، در سراسر جهان حمایت‌های زیادی صورت گرفت و حتی در برخی از کشورها هم به سفارت آمریکا حمله شد. در واقع کسی با آمریکا هم‌نوایی نکرد؛ بلکه چون ما را قربانی خباثت‌های آمریکا می­‌دانستند، با مردم انقلابی ایران بسیار همدلی شد.

* آیا اشغال سفارت آمریکا بر ذهنیت جهانیان نسبت به انقلاب اسلامی خدشه‌ای وارد نکرد؟

رجایی‌فر: قبل از تسخیر هم آمریکایی‌ها پروپاگاندای سنگینی را علیه انقلاب اسلامی شروع کرده بودند و بعد از آن هم سعی کردند مظلوم‌نمایی کنند. قطعا این ضد تبلیغات که با تسلط بر ابزار رسانه و حول دو محور بود، بر ذهنیت مردم آمریکا اثرگذار بود. هم القا می­‌شد که چون هیمنه آمریکا شکسته شده، آمریکا نباید شروط ایران را بپذیرد و به حاکمان ایران باج بدهد و هم بر حس عاطفی و دلسوزی نسبت به گروگان‌­ها و خانواده آنان دامن زده می­‌شد. اما این تصور درست نیست که در خارج از آمریکا هم وجهه انقلاب مخدوش شده بود. برعکس، در سراسر جهان حمایت‌های زیادی صورت گرفت و حتی در برخی از کشورها هم به سفارت آمریکا حمله شد. در واقع کسی با آمریکا هم‌نوایی نکرد؛ بلکه چون ما را قربانی خباثت‌های آمریکا می­‌دانستند، با مردم انقلابی ایران بسیار همدلی شد.

* بهتر نبود به جای اشغال سفارت آمریکا، دیپلمات‌هایی آمریکایی اخراج می‌شدند یا با آمریکا قطع رابطه می‌کردیم؟

رجایی‌فر: آن زمان ساختارهای حاکمیتی کشور تشکیل نشده بود و همه چیز در شکل موقت خود بود. از طرفی گزینه قطع رابطه با آمریکا باید در شورای انقلاب تصمیم­‌گیری می‌­شد که در آنجا هم وحدت نظر درباره رفتار و رابطه با آمریکا وجود نداشت و بعید بود که به نتیجه برسد. به هر حال با ­توجه به ابعاد دانشجویی طرح اشغال و تحصن، در آن زمان این اقدام یکی از راه‌­ها برای طرح اعتراض بود که در جهان و به خصوص در حرکت‌­های ضدآمریکایی سابقه داشت.

* آیا از اشغال سفارت آمریکا پیشمان نیستید؟ اگر زمان به عقب برگردد کسی هست که دیگر آن اقدام را انجام ندهد؟

رجایی‌فر: من در میان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، نه دیده و نه شنیده‌­ام که کسی اعتقاد داشته باشد اگر زمان برگردد، آن کار را انجام نخواهد داد. بله! برخی معتقدند که امروز چنین کاری را انجام نمی‌دهند؛ که این بسیار منطقی است؛ اما هیچ یک تا به حال عمل آن زمان را زیر سوال نبرده‌­اند و در درست بودن آن تصمیم و ادامه آن به علت تایید حضرت امام و ملت بزرگ ایران تردید ندارند.