خرابکاری تروریستی در تاسیسات غنی‌سازی نطنز که بلافاصله متوجه رژیم صهیونیستی شد ، موضع سخت مقامات آمریکایی در بحبوحه مذاکرات وین را برنیانگیخت و تنها بر آن شدند که پای خود را از این مخمصه بیرون بکشند.

به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایرنا، آنچه در ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ در تاسیاست غنی‌سازی اورانیوم نطنز رخ داد، در نامه روز دوشنبه محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد توصیف شده است.

ظریف در این نامه می‌نویسد: در ساعات اولیه صبح ۱۱ آوریل ۲۰۲۱، یک خرابکاری خطرناک و بی‌پروایانه در شبکه توزیع برق کارخانه غنی‌سازی سوخت نطنز باعث خاموشی و ایجاد اختلال در عملکرد این مرکز حساس هسته‌ای شد که تحت پادمان‌های آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و نظارت گسترده قرار داشت.

این اقدام درست زمانی انجام شد که دور نخست مذاکرات وین پایان یافته، مقامات آمریکایی به کشورشان بازگشته بودند و لوید آستین وزیر دفاع آمریکا هم در راه سرزمین‌های اشغالی بود.

با انتشار خبر حادثه در تاسیسات هسته‌ای نطنز، آستین از تعهد آمریکا به امنیت رژیم صهیونیستی سخن گفت و با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم و بنی گانتس وزیر دفاع آن دیدار کرد و در خبرهای مربوطه، تاکید بر آوردن نام ایران به چشم می‌خورد که از آن به عنوان یک چالش امنیتی یاد می‌شد.

این در حالی است که سران این رژیم بارها از تهدید مستقیم و غیرمستقیم علیه تاسیسات هسته‌ای ایران سخن گفته بودند که به طور مشهودی مغایر با منشور ملل متحد و قوانین بین‌المللی است.

لوید آستین وزیر دفاع آمریکا در یادداشت توئیتری خود تصریح کرد: از نخست وزیر اسرائیل برای بحث در مورد طیف وسیعی از چالش‌های امنیتی منطقه از جمله فعالیت‌های بی‌ثبات کننده ایران، متشکرم. تعهد ما به شراکت استراتژیک ایالات متحده و اسرائیل عدول‌ناپذیر است.

این مقام آمریکایی به این توجه نکرد که پیامدهای این اقدام خطرناک رژیم صهیونیستی در خاک ایران چه می‌توانست باشد و چرا اینگونه چراغ سبز به آن نشان می‌دهد. اقدامی که ظریف در توصیف آن گفت: اقدامات مهار به موقع و حرفه‌ای که توسط مدیریت و کارکنان بسیار فداکار NFEP و سازمان انرژی اتمی ایران اتخاذ شده بود، از آنچه می‌توانست به یک فاجعه انسانی و زیست محیطی تبدیل شود، جلوگیری کرد.

وزیر امور خارجه ایران همچنین از منظر حقوق بین‌الملل، حادثه نطنز را اینگونه برای دبیرکل سازمان ملل متحد تشریح می‌کند که “هدف قرار دادن عمدی تاسیسات هسته‌ای محافظت شده بسیار حساس – با خطر بالای انتشار احتمالی مواد رادیواکتیو – تروریسم هسته‌ای جنایتکارانه بی پروایی است. ”

اما سوال اینجا است، آیا مسئولیت این فاجعه تنها متوجه رژیم جنایتکار صهیونیستی است که در کشتار و قتل مردم یا ترورهای دولتی هیچ ابایی نداشته است یا اینکه حامیان این رژیم به ویژه آمریکا که هم از نظر مالی، نظامی و هم اطلاعاتی و سیاسی مسئولیت دارند؟

رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در نامه به گوترش تاکید می‌کند “با در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی انسانی و زیست محیطی این جنایت بین المللی، کسانی که این عمل ناجوانمردانه را برنامه ریزی، سفارش، مشارکت و اجرا کردند، یک جنایت جنگی سنگین مرتکب شدند. ”

اما ظریف نکته مهم دیگری را هم در این نامه اشاره می‌کند که “هر قدرتی” که از این عمل “آگاهی” داشته باشد یا از آن “رضایت” داشته باشد نیز باید به عنوان “همدست این جنایت جنگی پاسخگو باشد”.

اگرچه یادآوری سابقه طولانی همدستی آمریکا با رژیم صهیونیستی در عملیات‌های ترور و خرابکاری علیه اماکن، شخصیت‌ها و حتی اساتید دانشگاه و دانشمندان ایرانی در سال‌های گذشته به سادگی قابل دسترس است اما درباره این حادثه و همچنین حادثه حمله به کشتی ساویز یک روایت روشن دیده و شنیده می‌شود.

آلن بن دیوید خبرنگار دفاعی کانال ۱۳ اسرائیل در یادداشت توئیتری خود نوشت: “بدون توانایی غنی‌سازی نطنز در ماه‌های آینده، ایران ابزار فشار خود را در مذاکرات از دست می‌دهد. در کانال‌های امنیتی و اطلاعاتی، مقامات آمریکایی از خسارت وارد شده به این مرکز ابراز خرسندی کردند. ”

نیویورک تایمز هم پس از حادثه کشتی ساویز به نقل از یک مقام آمریکایی اینگونه نوشت: “اسرائیل به ایالات متحده اطلاع داد که به کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ حمله کرده است. ممکن است حمله به تاخیر افتاده باشد تا به “دوایت دی آیزنهاور” یک ناو هواپیمابر آمریکایی در منطقه، اجازه دهد از  ساویز فاصله بگیرد”.

علاوه بر این دو روایت رسانه‌ای از منابع اسرائیلی و آمریکایی، واکنش مقامات آمریکا به این دو پدیده هم یکسان بود.

پس از حمله به کشتی، جان کربی سخنگوی پنتاگون اظهار کرد که “آمریکا هرگونه دخالت در این حمله را رد می‌کند”.

جن ساکی سخنگوی کاخ سفید هم یک روز پس از حادثه نطنز، موضع مشابهی گرفت و اظهار کرد: ما گزارش‌های حادثه تاسیسات غنی‌سازی نطنز را دیده‌ایم. آمریکا هیچ‌گونه دخالتی در آن نداشته است.

وی به سرعت این را هم اضافه کرد: نمی‌خواهیم هیچ گمانه‌زنی درباره علت، تاثیرات یا مسئول آن مطرح کنیم.

نکته قابل تامل در این است وقتی اتفاقی در منطقه رخ می‌دهد، مقامات آمریکایی بلافاصله انگشت اتهام را متوجه ایران می‌سازند اما در این موضوع، سعی کردند که حتی مسئول حادثه را هم اعلام نکنند و جلوی هرگونه گمانه‌زنی درباره علت این اقدام یا تاثیر آن بر روند مذاکرات بازگشت به برجام را گرفتند.

اما ریچارد گلدبرگ مشاور سابق جان بولتون و عضو فعلی بنیاد تروریستی دفاع از دموکراسی با ذوق‌زدگی از این حادثه نوشت: “دولت بایدن، با تاسی از سخنرانی‌های اوباما، ما را به این باور می‌رساند که فقط دو گزینه برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد: برجام یا جنگ.

رژیم صهیونیستی به موقع یادآوری می‌کند که این یک انتخاب غلط است. تخفیف تحریم‌های تروریسم از طرف دیگر احتمال جنگ را بیشتر می‌کند. ”

این اظهارات از عضو بنیادی که خاستگاه اصلی آن رژیم صهیونیستی است به خوبی هدف این خرابکاری را نشان می‌دهد که برای تاثیرگذاری بر یا در مذاکرات مربوط به بازگشت آمریکا به برجام است. هرچند بن دیوید خبرنگار اسرائیلی هم به صراحت از آن یاد کرده بود.

دولت بایدن که در ابتدا وانمود کرد رابطه‌اش با بی‌بی به گونه‌ای متفاوت از دولت سابق است، اکنون در مسیری پرشتاب‌تر از ترامپیسم با صهیونیست‌ها ارتباط می‌گیرد و هر مساله‌ای را از پیش با آنها هماهنگ می‌سازد.

این موضوع در تمام اظهارات وزیر خارجه آمریکا، سخنگویان وزارت خارجه و کاخ سفید و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا دیده می‌شود که برای بازگشت به برجام با کنگره و متحدان و شرکای منطقه‌ای مشورت می‌کنند.

به همین دلیل هم تاکنون آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا چندین بار با گابی اشکنازی وزیر خارجه این رژیم تماس داشته است و سالیوان هم برای دومین بار با همتای صهیونیستی خود ۲ روز پس از حادثه نطنز و یک روز پیش از مذاکره احتمالی در وین، دیدار مجازی خواهد داشت تا درباره آنچه چالش‌های امنیتی می‌نامند گفت‌وگو کنند.

این در حالی است که به باور رضا نصری کارشناس حقوق بین‌الملل “حمله به تاسیسات هسته‌ای – جدا از تاثیرات منفی‌اش بر فرایند حل مسالمت‌آمیز منازعات، جدا از اینکه ایران را مجاز به توسل به «حق دفاع مشروع» طبق ماده ۵۱ منشور می‌سازد، و جدا از تبعاتی که ممکن است بر مقوله بازرسی داشته باشد – با موازین حقوق بشردوستانه هم مغایرت جدی دارد”.

او درباره حمله به کشتی ساویز هم معتقد بود “حمله اسرائیل به (کشتی) ساویز فقط استفاده غیرقانونی از زور نیست. این به معنای به خطر انداختن گفت‌وگوها در مورد احیای توافقنامه مورد تأیید شورای امنیت است که همه طرف‌ها آن را برای امنیت جهانی بسیار مهم و عامل اصلی رژیم منع گسترش سلاح های هسته‌ای می‌دانند. این(حمله) تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی است. ”