یادداشتی از دکتر حسن نجف وند –مدیر مسئول روزنامه مواجهه اقتصادی

سرنوشت مملکت ها و‌ دولت ها را نظام آموزشی آنها رقم می زنند و تعیین کننده ماندگاری و یا فروپاشی ساختارها همین سیستم آموزشی است.

بحران های اجتماعی به علت داشتن استرس و هیجان های کاذب نیازمند یک مقابله سیستماتیک هستند و این وظیفه دستگاه آموزش و پرورش است چرا که در اینچنین مواقعی مدارس به عنوان یک خانه و خانواده می توانند با داشتن آگاهی از راه های مقابله و آموزش و انتقال آنها به دانش آموزان نقش خوبی در کاهش یا حتی جلوگیری از ورود بحران های اجتماعی و فرهنگی به این قشر داشته باشند.وقتی که فرآیند تمام انتخاب ها در آموزش و پرورش سیاسی و منفعتی می شود و نگاه سیاسی بر آن حاکم می شود طبیعی است که بستر تحولات اجتماعی مخرب و آسیب زا در آن به خودی خود فراهم و شکل می گیرد.جای تحلیل و بررسی دارد که چرا در کشور ما فضای مجازی تمام و کمال بر نظام آموزشی غلبه کرده و عملا ما و نسل های ذکر شده را دچار روزمرگی نموده است و دانش آموزان و حتی دانشجویان برای وقت کشی و فرار از مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی در این فضا حاضر می شوند.

در حالی که قوی ترین ابزار برای دمیدن امید در جامعه و همراهی نوجوان و جوانان با سیستم حکومتی می توانست آموزش و پرورش باشد، اما به هزاران دلیل گفته و ناگفته آموزش و پرورش نه تنها در این راستا موفق نبوده است بلکه نسل وارونه و در تضاد با دولت پرورش داده است.می توان پیش بینی کرد که با این وضعیت آموزش و پرورش و نظام آموزشی کشور و ورود نوجوانان و جوانان دهه هشتادی و نودی به عرصه جامعه ،باید قید بهبودی و حرکت به سمت دستیابی به ایده آل ها را زد وبراساس خواسته های آنان کشور ،مسیر خود را انتخاب کند .نظام آموزشی کشور  تمام قدرت و ثروت خود را طی این سالیان روی انتخابات ها و مدیریت گزینی تمرکز کرده است و در طول این چند دهه، وزارت خانه وادارات  آموزش و پرورش میدان تاخت و تازهای سیاسی و غیرعقلانی شده و استخدام های بدون معیار و فله ای سیستم آموزشی را به بیراهه سوق داده است .اسفناک است که آموزش و پرورش هر چهار سال یک بار برای گروهی فریفته به قدرت و تشنه صندلی های ریاست جولانگاه بوده و زنجیره ارتباط نسل های های سوم و چهارم را با انقلاب  خواسته های  کشور قطع کردند.به نظر می رسد مقصر اصلی این مسئله که نوجوانان و جوانان امروز در تحلیل واقعیات کنونی جامعه و تشخیص سره از ناسره واقعآ دچار اشتباه شده اند ،کسی نیست جز دستگاه های آموزشی و در رأس آنها نهاد آموزش و پرورش که در بارور کردن و به ثمر نشستن استعدادها شکست خورده است ونوجوانان و جوانان در این سیستم سیاست زده آموزشی رفتارهای دین ستیزی؛اخلاق گریزی و فریادزدن های غیرمنطقی را آموختند.