باید در راهکارهای نظارتی و اجرایی انتخابات بازنگری شود

یک فعال سیاسی گفت: باید در سیاست خارجی بازنگری اساسی انجام گیرد، سیاست‌های اقتصادی و مالی باید تغییر کند و بازنگری هم انجام شود. فشاری که این مردم متحمل می‌شوند و روز به روز سفره‌شان کوچک‌تر می‌شود، قابل تحمل نیست

به گزارش جارچی اخبار، محسن رهامی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که آقای روحانی در دیدار نوروزی با برخی فعالان سیاسی، اعضای دولت یازدهم و دوازدهم، مسائلی را مطرح کردند از جمله این که کشور نیازمند اصلاح، تغییر و تحول اساسی در سال پیش رو بوده و سال ۱۴۰۲ سال امتحان نظام است. ارزیابی شما از این تغییر و تحولات مدنظر چیست، گفت: آقای روحانی یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار کشور است که در ۴۰ سال اخیر به عنوان رئیس‌جمهور، نماینده مجلس، و در سایر مراکز حساس، از جمله شورای عالی امنیت ملی حضور داشتند و صحبت‌های ایشان هم از روی دلسوزی، حفظ منافع کشور، مردم و نظام است.

وی افزود: در مورد موضوع تغییر و تحول اساسی هر انقلابی بعد از دهه‌ها لازم است که در بعضی از سیاست‌های خارجی و داخلی که در زمان خود ممکن است سیاست صحیحی بوده باشد، بازنگری کند. بازنگری در سیاست‌های داخلی و خارجی گذشته امری معقول و ضروری است.

رهامی در ادامه گفت: ما اگر خودمان را با کشورهای همسایه مقایسه کنیم، می‌بینیم که در ۵۰ سال گذشته چه به لحاظ وضعیت اقتصادی مانند فروش نفت و نقشی که در اوپک داشتیم و چه به لحاظ سیاسی و نقشی که در تحولات منطقه و جهان داشتیم، نسبت به برخی کشورها مانند ترکیه، عربستان و امارات خیلی بالاتر بودیم اما در حال حاضر به هر دلیل آن نقش را نداریم. نقش ما خصوصا از نظر اقتصادی خیلی کمتر شده است. تحریم‌های وحشتناک حوزه اقتصادی و گردش امور مالی ما را فلج کرده و آسیب جدی به زندگی مردم زده است.

وی تصریح کرد: در این مدت اعتراضات مردمی که در سال ۹۶، ۹۸ و بعد در نیمه دوم سال ۱۴۰۱ ظهور کرد را دیدیم همه این‌ها نشان می‌دهد که در سطح وسیعی در بدنه جامعه، نارضایتی وجود دارد و این نارضایتی‌ها را نمی‌شود نادیده گرفت. میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به ویژه در شهرهای بزرگی مثل تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و شیراز بسیار پایین و واقعا نگران‌کننده بوده است. چطور مردمی که برای اصل نظام در سال ۵۸ حدود ۹۸ درصد پای صندوق‌های رأی آمدند، در انتخابات‌های اخیر میزان مشارکت‌شان در بعضی از شهرهای بزرگ بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بوده؟ این موارد زنگ خطرهایی است که نظام باید به آن توجه کند. اگر قرار بر اصلاح و بازنگری سیاست‌ها است، این اتفاق باید به وسیله مسئولین نظام صورت بگیرد نه اینکه بگذاریم این بحران‌ها به نقطه اوج رسیده و آسیب جدی به نظام برسد.

رهامی خاطرنشان کرد: موضوع بعد این است که باید تلاش کنیم تا مردم در مسائل کلان، نظرشان را ارائه کنند و اگر نظر مردم گرفته شود، خود مردم به آثار و نتایج نظری که داده‌اند، متعهد بوده و از آرا و تصمیمات‌شان حمایت خواهند کرد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تصریح کرد: بحث سوم هم موضوع انتخابات مجلس است که آقای روحانی گفته چشم دنیا به صندوق‌های رأی در ایران دوخته شده است گرچه من این تعبیر را که چشم دنیا به انتخابات ایران دوخته شده، قبول ندارم، واقعا وضعیت ما برای مردم دنیا چقدر مهم است، مردم هر کشوری مصالح و منافع خود را می‌بینند. حالا مردم ما پای صندوق‌های رأی بروند یا نروند برای آنها چه اهمیتی دارد؟‌ چون تمام کشورها به دنبال منافع و سرنوشت خودشان هستند، حتی در داخل هم مسأله انتخابات اهمیت گذشته خود را از دست داده است، چون تأثیری در زندگی مردم و سیاست‌های کلان داخلی و خارجی کشور ندارد و همانطور که در اول گفت‌وگو اشاره کردم، اصولا ما به تدریج تأثیرگذاری خود را در سیاست‌های کلان جهانی و منطقه‌ای از دست داده‌ایم؛ بنابراین برای ما بیش از آنکه نگاه دنیا مهم باشد که چه قضاوتی درباره حضور ما پای صندوق‌های انتخاباتی خواهد کرد، مهم‌‌ترین چیز سرنوشت خود مردم کشورمان و ارزیابی آنان است. مردم به تدریج دارند به این نقطه می‌رسند که انتخابات جنبه خالی نبودن عریضه پیدا کرده و تاثیری در سرنوشت‌شان ندارد و صندوق‌های رأی در حل هیچ یک از مشکلات و گرفتاری‌ آنان تعیین‌کننده نیست.

وی افزود: همین مجلس فعلی را ملاحظه کنید، آن اندازه که این مجلس به موضوعات و مسائل شخصی و جناحی خودش می‌رسد یک مورد نمی‌توانیم عملکرد مثبتی در جهت کاهش مشکلات مردم از قبیل گرانی، تورم، مهاجرت و جلای وطن جوانان به خصوص نخبگان و متخصصان، بیکاری، آمار بالای خودکشی، اعتیاد، طلاق، افزایش بسیار نگران‌کننده قیمت خرید و اجاره مسکن، وضعیت کارمندان و کارگران در طول قریب به ۳ سال ببینیم؛ واقعا ببینید آیا این مجلس و دولت همراه با آن و برخاسته از این سیستم انتخاباتی یک مورد از این مشکلات و بحران‌ها را توانسته‌اند حل کنند یا برعکس هر روز بر ابعاد این مشکلات و معضلات، مانند تورم و گرانی، بیکاری، مهاجرت و افت ارزش پول ملی و امثال آنها افزوده شده و در نتیجه، به همان نسبت میزان و عمق نارضایتی و ناامیدی مردم افزایش یافته است؛ بنابراین صرف برگزاری انتخابات موضوعیت ندارد، بلکه مسأله مهم این است که آیا انتخابات موجب تحول اساسی در کشور خواهد شد؟ آیا نشان‌دهنده حضور عقاید و آراء مختلف در مجلس خواهد بود؟ رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود در مراسم افطاری که با مسئولان نظام داشتند، بر اهمیت انتخابات بسیار تأکید کردند، اما اگر قرار است همان ساز و کارهایی که در انتخابات چند دوره اخیر صورت گرفته، دوباره تکرار شود، قطعا هدف رهبری و خواسته مردم برآورده نخواهد شد.

رهامی تصریح کرد: در دوره‌های اخیر دیدیم که بسیاری از کاندیداها که صلاحیت‌شان در انتخابات مجالس قبلی تایید شده بود و در این سال‌هایی که از انقلاب گذشته، در عمل هم صلاحیت‌ خودشان را نشان داده بودند و هیچگونه مشکلی از حیث ارتکاب به جرایم و مسائل مالی و اخلاقی و امثال آن نداشتند، بی‌هیچ دلیل و مدرکی، به بهانه‌های کاملا واهی مثلا با عنوان عدم التزام به اسلام رد صلاحیت شدند. در دوره ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ هم صحنه انتخابات از رقابت جدی خالی شد و کسانی که می‌توانستند رقابت جدی داشته باشند، کنار گذاشته شدند. این نشان می‌دهد که باید در راهکارهای نظارتی و اجرایی انتخابات بازنگری شود. اگر قرار است مردم به بازی گرفته شوند، باید در بسیاری از سیاست‌گذاری‌ها در حوزه داخلی و خارجی بر اساس خواسته ملت تغییراتی صورت بگیرد. در سیاست خارجی یک زمانی لازم بود ما در مقابل بعضی از کشورها موضع جدی داشته باشیم، اما طبیعی است و در همه دنیا هم مرسوم است که با تغییر شرایط و بر اساس مصالح ملی، مواضع سیاسی کلان اصلاح می‌شود.

وی در ادامه گفت: اگر ما نگاه کنیم کشورهایی مثل چین، هند، ژاپن، ویتنام اینها کشورهایی هستند که مشکلاتی با غرب، خصوصا آمریکا داشتند، اما وقتی دوران خصومت تمام شد و به نقطه‌ای می‌رسند که باید اعلام ترک خصومت ‌کنند، بر سر یک میز می‌نشینند و مذاکره می‌کنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود:‌ اگر آقایان تردید دارند که این گونه ترک خصومت‌ها با اصول انقلاب سازگار است یا نه، به سیره اولیای اسلام، خصوصا رسول الله برگردیم که چگونه با دشمنان دیرینه خود امثال ابوسفیان، بعد از آن همه اذیت و آزار، بر سر قرارداد صلح می‌نشیند و بسیاری از مسائلی که در جبهه‌های جنگ حل نمی‌شد را حل می‌کند و این روش سرمشق تمامی مسلمانان است تا با دشمنان خود، در صورت مصلحت مذاکره کنند. بنابراین باید در سیاست خارجی بازنگری اساسی انجام گیرد، سیاست‌های اقتصادی و مالی باید تغییر کند و بازنگری هم انجام شود. فشاری که این مردم متحمل می‌شوند و روز به روز سفره‌شان کوچک‌تر می‌شود، قابل تحمل نیست. آن‌ها حامیان اصلی کشور و نظام بوده و هستند، اما قشرهایی مانند معلمین، کارگران و روستاییان دچار مشکلات عمده در زندگی خود شده‌اند. همچنین نخبگان و متخصصان کشور به تدریج دچار ناامیدی نسبت به آینده خود شده و به تدریج اقدام به مهاجرت می‌کنند. این‌ها سرمایه‌‌هایی هستند که کشور ما روی آنها سرمایه‌گذاری کرده است. مهم‌ترین سرمایه ما نیروی انسانی کشور است و در آمار غیررسمی تا به حال نزدیک به ۵ میلیون نفر از بهترین تحصیلکرده‌های ما با صلاحیت علمی و اخلاقی که دارند از کشور جلای وطن کردند. این می‌تواند آینده کشور را تهدید کند.

رهامی تصریح کرد: من فکر می‌کنم آنچه آقای روحانی مطرح کردند به نفع مملکت بوده و باید به جد مورد توجه واقع شود. شاید با بازنگری در برخی سیاست‌های سابق و نگاه به فضای جدید بتوانیم مردم را به آینده و آمدن پای صندوق‌های رأی امیدوار کنیم و مجلسی هم داشته باشیم که نماینده همه اقشار و سلایق سیاسی باشد. در مجلس شورای اسلامی در اصل عصاره ملت باید حضور داشته باشند، در حالی که بخشی از جریان افراطی و تندرو که در مجلس هستند نماینده اکثریت مردم ایران نیستند و نماینده بخش‌های دیگر مردم هم باید حضور داشته باشند. سابقه تاریخی نشان می‌دهد که اکثریت مردم ایران طرفدار سیاست‌های اعتدال و میانه‌روی بوده‌اند و در حال‌حاضر هم جریان‌های افراطی را نقد می‌کنند. اگر موسسات بی‌طرفی در میان مردم باشد که آمارگیری دقیقی داشته باشد، طرفداران روش‌های افراطی و تند به اصطلاح خودشان انقلابی در جامعه در اقلیت خواهند بود. اکثریت می‌خواهند با دنیا تعامل داشته باشند. در عین‌حال که دین‌شان را دارند دنیاشان را هم حفظ کنند و بتوانند با دنیا تجارت کنند. ما چه گناهی کرده‌ایم که باید اینگونه گرفتار افراطیون باشیم و تمامی زندگی ما تحت‌تاثیر سیاست‌های غلط این افراد باشد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در پاسخ به این سوال که آقای روحانی به این نکته اشاره کردند که تحول با شفاف کردن جمهوریت نظام رخ می‌دهد. به نظرم شما در زمینه شفافیت در جمهوریت نظام به چه شکلی می‌شود پیش رفت، گفت: شفافیت در حوزه‌های مختلف، در مورد مجلس می‌تواند این باشد که مثلا آراء‌ نمایندگان در مسائل مهم اعلام و علنی باشد. این‌ها از روش‌های شفافیت‌سازی است. موضوع دیگر اینکه اگر کسی ردصلاحیت شده و اعلام می‌شود، از او دعوت کنند و به او به صورت شفاف و روشن توضیح دهند که به طور مثل شما در قوه‌قضائیه پرونده دارید. من در بعضی از انتخابات گذشته شرکت کردم و صلاحیتم تأیید نشد تا امروز که با شما مصاحبه می‌کنم، با وجود این که قبلا نماینده مجلس، معاون وزیر و رئیس دانشگاه بودم، به من نگفتند که به چه دلیل شما نمی‌توانید در انتخابات کاندیدا شوید.

وی افزود: باید تاثیرگذاری نهادهای غیرقانونی در سیاست‌های کلان کشور حذف شود. فقط مجلس باید قانون‌گذار باشد. در قانون اساسی ما هیچ‌ نهاد دیگری حق قانون‌گذاری ندارد اما گاهی مسائل مهمی در شوراهایی بدون محمل قانونی اما تأثیرگذارتر از خود مجلس، تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری می‌شود که مهم‌تر از مصوبات مجلس است؛ شوراهای موازی نظام تقنینی ایجاد شده عرصه را بر پارلمان تنگ کرده و پارلمان بی‌خاصیت شده است.  این کاملا غیرشفاف‌ عمل کردن است.

رهامی تصریح کرد: بنابراین می‌بینیم یک شورایی که در قانون اساسی حق قانون‌گذاری ندارد مصوباتی را تهیه می‌کند که مهم‌تر از مصوبات کلان مجلس و حتی مهم‌تر از مصوبات کلان قانون اساسی است. در واقع با برخی از مصوبات خود، عملا اجرای  بخشی از اصول قانون اساسی یا  قوانین عادی را تعطیل می‌کنند و تصمیمات غیرشفافی در کشور گرفته می‌شود که عملا وظایف  شفاف ارکان نظام را بلااثر می‌کند. من فکر می‌کنم که در اجرای قانون اساسی، به طور مثال حمایت مالی دولت ایران از یک کشور خارجی باید به تصویب مجلس برسد و کلیه کمک‌های بلاعوض یا اعتباراتی که به هر کشوری داده می‌شود، باید در مجلس تصویب شود. ما خبردار می‌شویم به بعضی از کشورها کمک‌هایی می‌شود که نماینده‌های مجلس نه تنها تصویب نکردند، بلکه اصلا اطلاعی هم ندارند. این از اطلاعات غیرشفاف است و مجلس باید در کلیه ارگان‌هایی که نقش اقتصادی دارند و بر امر بودجه تأثیرگذارند و به بیت‌المال مربوط می‌شود نظارت کنند و بودجه‌شان به مجلس برود. بنابراین اگر قرار بر شفافیت باشد می‌شود در هرکدام از حوزه‌های تقنینی، اقتصادی و اجرایی این موضوع را مطرح کرد و اگر بنا بر شفافیت در کشور است، باید همه ارکان نظام همراهی کنند و کلیه نهادهای تأثیرگذار در حوزه‌های تقنینی، اقتصادی و فرهنگی به اصول مصوب قانون اساسی برگردند. فکر می‌کنم این روند می‌تواند کشور را به یک کشور قانونمند واقعی تبدیل کند.

وی در پاسخ به این سوال که چقدر ضرورت دارد اصلاح‌طلبان در موضوع انتخابات به جای قهر با صندوق رای تلاش خود را برای ارائه رقابت و راهکار به کار گیرند، گفت: اگر آن سازوکاری که عرض کردم فراهم شود و مردم اطمینان پیدا کنند که انتخابات رقابتی است، قطعا هم مردم و هم جریان اصلاحات حضور پیدا خواهند کرد. اما به شرطها و شروطها، از جمله نقش و حضور مؤثر احزاب، مانند دیگر نقاط دنیا که مسئولیت معرفی کاندیداها را برعهده گرفته و پاسخگوی عملکرد هم حزبی خودشان باشند، اگر دیدند کاندیدایی رضایت مردم را جلب نکرد، سری بعد آن کاندیدا را حذف کنند و کنار بگذارند. اگر ما سازوکار مرسوم همه دنیا را به کار ببندیم، طبیعی است که همه سیاسیون از جمله اصلاح‌طلبان مردم را دعوت به حضور می‌کنند و مردم وقتی هم متوجه باشند که مشارکت آنها سرنوشت آنها را بهبود می‌بخشد، فعالانه شرکت می‌‌کنند.