مجید روانستان
فوتبال ورزش جذابی است و وقتی وارد آن میشوید مانند وارد شدن به یک اقیانوس است؛ هر لحظه یک پیام و یک اتفاق جدید به همراه دارد. ما سرگرم قطرهای از این اقیانوس هستیم و پی به عمق آن نبردهایم.
به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایرنا، از وقتی پول وارد این فوتبال شده هر ساله و در زمانهایی خاص از فصل فوتبالی، مدام میشنویم که واسطهها و دلالها پولهای زیادی میگیرند تا بازیکن بیکیفیتی را به تیم درجه یک لیگ برتری غالب کنند یا دلال معروف با همکاری سرمربی تیم یا مدیرعامل باشگاه لیگ برتری، کل تیم را بسته تا از بابت این همکاری، بار خود را ببندد.
این موارد به دوران پیش فصل و نیم فصل مربوط است اما در طول فصل ۹ ماهه فوتبال داخلی، دلالها بیکار نیستند؛ حتی در طول فصل، از برخی منابع غیررسمی حرفهای زیادی درباره ورود دلالها به نتایج بازیها شنیده شده، از جمله اینکه به داوری پیشنهاد شده نتیجه یک بازی مهم و در بالاترین سطح فوتبال را بهگونهای که دلالها میخواستند تغییر دهد یا اینکه بازیکن یا بازیکنهایی از دلالان پول گرفتهاند تا علیه تیم خود کاری کنند که مثلاً مربی تیم بعد از آن بازی، از سمت خود بر کنار شود و همه چیز طوری تغییر کند که منافع درآمدی آن دلالها تامین شود.
شنیدههای تکراری
در کنار این شنیدههای تکراری که هر سال و درباره ردههای مختلف لیگ فوتبال کشور گفته میشود، امروز میبینیم حتی شرطبندی هم اضافهشده و فردی در جایگاه یکی از اعضای تیم، به دلیل اینکه میتواند تلفن همراهش را با خود کنار زمین ببرد، آن را روشن میگذارد تا آنهایی که او را انتخاب کردهاند از تغییرات سرمربی تیم آگاه شوند!
متاسفانه در این سالها همه از این موضوعها با خبر شدهاند اما به بهانه اینکه «سند و مدرک بیاورید!» هیچوقت کسی تبر را برنداشته تا ریشه فساد را از ته بزند. باید یک عزم جدی باشد؛ باید دستگاههای نظارتی هر شایعهای که بارها تکرار شده و به واقعیت نزدیک است را پیگیری کنند اما … بهبهانههای مختلف، راه مقابله را نمیدانیم یا منتظریم نیرویی خارج از فوتبال، شروعکننده برخورد با ریشههای فساد باشد.
فوتبال پاک، عبارتی که سالهاست بر سر زبانها میچرخد و مخاطبانش به گمان آنکه فرصتی دیگر برای پرداختن به آن هست به سادگی از آن گذشتهاند. گویی خصلت آلودگیها این است که با خود فراموشی و بیمسئولیتی میآورند؛ به همین دلیل است که حالا فوتبالیها نیز یاد گرفتهاند مانند مردمی که با وجود دیدن آسمان سیاه و غبار گرفته شهرشان، باز هم اتومبیل شخصی خود را استارت زده و به میان شهر آلوده خود شیرجه میزنند، از کنار آلودگیهای فوتبالی نیز ساده و بیسر و صدا بگذرند.
فوتبال ما پاک است؟
فوتبال ما وارد فضای آلودهای شده و با این روند، هیچکس نمیتواند آن را درست کند. زمانی که مدیران ورزشی ما در برنامه زنده تلویزیونی به راحتی دروغ گفته و خود را به بیراهه میزنند، آب از آب تکان نمیخورد؛ فردا میزشان پررنگتر شده و گلهای روی میزشان رنگینتر؛ چرا باید بگوییم و یا بنویسیم فوتبال ما ناپاک است؟
فوتبال نسل جدید با فوتبال نسل قدیم قابل مقایسه نیست؛ آن روزها بازیکنها حتی از جیبشان خرج میکردند اما حالا … دیگر فوتبال پاک و مدعیان آن چهرههای ویژهای که همه توجهات را به خود جلب میکردند، نیستند و آنقدر حریمها در این فوتبال شکستهشده که حتی بیان واضح و مشخص یک تبانی، دلالی و هزاران آلودگی دیگر، یک افشاگری در فوتبال و ورزش به حساب نمیآید. شاید همین مسائل هم باعث شد فوتبال پاک و مبارزه با دلالسیم، تبانی، دوپینگ و … فقط در حد شعار بماند زیرا حرف زدن بهتر از عمل کردن است.
فوتبال ایران سالهاست درگیر واردات بیرویه بازیکنان بیکیفیت خارجی و پرداخت پولهای هنگفت در پی قراردادهای آماتوری است. «کاظم اولیایی» زمانی که مدیرعامل باشگاه پاس همدان بود اعتقاد داشت برخی شرکتها با استفاده از روابط ناسالم با واسطهها، گروهی از بازیکنان به درد نخور خارجی را وارد فوتبال ایران میکنند که این موضوع به نقطه ضعف و خطر فوتبال ما تبدیل شده است.
زخمهای جبران ناپذیر با جذب بازیکنان بیکیفیت
بدون تردید هزینههایی که دلالها با آوردن برخی از بازیکنهای خارجی بیکیفیت به فوتبال ایران تحمیل میکنند زخمی عمیق و جبران ناپذیر است و باید یک کارگروه بزرگی تشکیل داد تا مانع از حضور این بازیکنهای خارجی بیکیفیت در فوتبال ما شوند. «سامبو چوجی» مهاجم نیجریهای تیم پرسپولیس در فصل ۸۴-۱۳۸۳، «خوزه آنتونی تورس» و «کارلوس ریوهرا» بازیکنان پانامایی تیم پرسپولیس در فصل ۸۵-۱۳۸۴ نمونههای این بازیکنان بیکیفیت هستند که به فوتبال آمدند و رفتند.
سال ۱۳۸۵ پرسپولیس «رافائل» را جذب کرد اما بدون تست پزشکی؛ بعدها معلوم شد او بیماری هپاتیت دارد و قراردادش یک طرفه فسخ شد؛ اما او شکایت کرد و سبب شد ۶ امتیاز از پرسپولیس کسر شود؛ اما پیامدهای جذب رافائل فقط کسر امتیاز نبود؛ پرسپولیسیها علاوه بر مبلغ قرارداد او، ۱۴۲ هزار یورو هم برای حق دادرسی فیفا و جریمهشان پرداخت کردند.
هنوز پس از گذشت سالها وقتی اسم بازیکن بیکیفیت خارجی میآید، اسم «دی کارمو» نخستین اسمی است که به ذهن همه میرسد. پرندهفروشی که به اسم فوتبالیست به پرسپولیس راه پیدا کرد. او آنقدر در پرسپولیس ضعیف کار کرد که ۳۵ درصد قراردادش یعنی ۷۰ هزار دلار را گرفت و به تیم کوثر لرستان رفت؛ جالب آنکه، در این تیم هم گل نزد و پس از ترک ایران به کشورش دوباره به شغل اصلی خود،یعنی پرنده فروشی بازگشت(!)
آمار به جا مانده از آنها در زمین بازی، فقط یک صفر درج شده اما پشت رقم قراردهایشان چند صفر وجود دارد(!) فوتبالیستهای خوبی نبودند اما دلالهای خوبی داشتند. کیفیت نداشتند اما پول خوبی گرفتند. بعضی از آنها حتی در کشورهای خود شغل دیگری داشتند و در ایران دلالها آنها را بهعنوان فوتبالیست، به مدیران باشگاهها غالب کردند.
نیمکتنشینان گردشگر
بازیکنان خارجی که بیشتر آنها در کنترل یک توپ ساده که به سمتشان میآید، با مشکل مواجه میشوند و در نهایت پس از یک فصل نیمکتنشینی و گردشگری در ایران، با چمدانهای پر پول و با پروندههای شکایت در فیفا، به کشورشان میگردند. «شرزود تمیروف» از آخرین بیکیفیتهای خارجی که حضورش در لیگ ایران ادامهدار است؛ این بازیکن ازبکستانی قرار بود با قراردادی یک سال و نیمه، بیش از ۳۰۰ هزار دلار دریافتی از باشگاه پرسپولیس داشته باشد.
«منوچهر صفروف» دیگر بازیکن خارجی پرسپولیس در فصل گذشته بود. صفروف ۲۱ ساله فصل گذشته بههمراه «وحدت هنانوف» از استقلال تاجیکستان راهی پرسپولیس شد و فقط در ۲ بازی برای پرسپولیس به میدان رفت و یک کارتزرد گرفت و با این آمار عجیب و دریافت ۹۰ هزار دلار، از جمع این تیم جدا شد.
«آنتونی استوکس» را به خاطر بیاورید؛ او مصداق بارز از یک سوارخ ۲ بار گزیدهشدن است. استوکس بازیکن بیکیفتی نبود اما بهشدت بیانضباط بود. این بازیکن ابتدا به تراکتور پیوست و بعد از درخشش در چند بازی، به یکباره این تیم را ترک کرد و توانست کل مبلغ قراردادش به میزان ۴۷۵ هزار دلار را از این تیم بگیرد. سپس پرسپولیسیها با وجود همه نگرانیهایی که درباره شخصیت او وجود داشت، با استوکس قرارداد بستند اما باز هم مانند مدیران تراکتور یک قرارداد ضعیف با او امضا کردند.
این بازیکن پس از مدتی حضور در این تیم، به دبی رفت و دیگر به ایران بازنگشت و با طرح شکایت در فیفا، خواستار دریافت باقیمانده قراردادش شد؛ آن هم در حالی که «محمدحسن انصاریفرد» مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس ۱۶۰ هزار دلار پیشپرداخت داده بود. با این حال دادگاه فیفا پرسپولیس را محکوم کرد و آنها به پرداخت ۸۶ هزار دلار دیگر محکوم شدند و بهعبارتی پرسپولیسیها برای انجام ۱۹ دقیقه بازی در «شهرآورد» و یک حضور مقابل الشارجه، این رقم گزاف را به مهاجم ایرلندی پرداخت کردند.
یکی از عجیبترین پروندههای پرسپولیس در فیفا به «ماریو بودیمیر» مهاجم سابق و کروات این تیم مربوط میشود. بازیکنی که در ژانویه ۲۰۱۹ (دیماه ۱۳۹۷) از قهرمان کرواسی یعنی دیناموزاگرب به تیم برانکو ایوانکوویچ پیوست تا جای خالی مهدی طارمی را پر کند اما در طول پنج بازی با پیراهن سرخ، فقط دو گل به ثمر رساند. او پس از دریافت ۲۵ هزار یورو از مدیرعامل وقت (ایرج عرب) قراردادش را با این تیم فسخ کرد و به جمع شاکیان باشگاه پیوست.
قرارداد او با پرسپولیس ۵۰۰ هزار یورو برای یک و نیم فصل بود و برای دریافت بقیه پولش به فیفا شکایت کرد. بودیمیر علاوه بر اینکه خواستار دریافت ۱۱۵ هزار یورو از نیم فصل ۲۰۱۸ بود، باتوجه به سهلانگاری مدیران باشگاه پرسپولیس، برای دریافت قرارداد سال بعدی نیز اقدام کرد و موفق شد حکم ۳۲۷ هزار یورویی نیز بابت مطالبات فصلی بگیرد که اصلاً در جمع این باشگاه حضور نداشت!
استقلال هم مثل پرسپولیس
«لیام ردی» دروازهبان استرالیایی در سال ۱۳۹۱ به استقلال پیوست بدون یک دقیقه بازی حتی در بازیهای دوستانه، استقلال را ترک کرد و هزینه زیادی روی دست این تیم گذاشت. این بازیکن با قراردادی ۲۰۰ هزار دلاری به استقلال پیوست که مانند دیگر موارد کار به شکایت و خطر کسر امتیاز کشید. به گفته یک سایت استرالیایی، مبلغ قرارداد لیام ردی با استقلال، ۳ تا ۴ برابر بیشتر از آن چیزی بود که از تیم سیدنی دریافت میکرد.
«نیکولای بودوروف» مدافع ۳۳ ساله و بلغاری در دوره نخست حضور فرهاد مجیدی بهعنوان سرمربی روی نیمکت استقلال، از تیم زسکا صوفیه به این باشگاه پیوست و فقط در سه دیدار برای استقلال به میدان رفت. پس از شیوع کرونا او راهی کشورش شد و دیگر به ایران برنگشت. بودوروف پس از آن، به دلیل عدم دریافت مطالباتش از استقلال نزد فیفا شکایت برد که باشگاه به پرداخت ۱۴۰ هزار یورو به این بازیکن محکوم شدند. پنجره نقلوانتقالاتی استقلال برای مدتی بسته شد تا این بازیکن هم پول خود را بگیرد.
«بویان نایدنوف» بازیکن اهل مقدونیهای که در سال ۱۳۹۶ به استقلال پیوست، با شکایتهایش دردسرهای زیادی برای این تیم ایجاد کرد. بویان که با نظر «وینفرد شفر» و با قراردادی یک سال و نیمه آبیپوش شد، چهار بازی برای تیم استقلال انجام داد که دستاورد خاصی نداشت. مبلغ قرارداد او ۴۰۰ هزار دلار بوده که ۳۰۰ هزار دلار آن در سال ۱۳۹۹ و پس از اینکه چند بار پنجره استقلال بسته شد، پرداخت شد.
شرطبندی در فوتبال
هرچند بیشتر مواردی که در این گزارش به آن اشاره شد، به دلالها و پشتپردهها ارتباط دارد اما آنچه که در این سالها به ناپاک بودن فوتبال بیشتر دامن زده و همچنان میزند، رواج شرطبندی در این عرصه است. یکی از بازیکنان یک تیم مطرح در یکی از بازیها، به تیم حریف یک پنالتی تقدیم میکند و فصل بعد به تیم رقیب میپیوندد(!) جالب آنکه در تیم جدید هم این روند را با تیم دیگری تکرار میکند تا فضای ورود شرطبندی با این پنالتیهای مشکوک بیش از پیش به چشم بیاید.
به گفته برخی از فعالان عرصه فوتبال، اکنون شرطبندیها به برخی داوریها هم رسیده و سخن از گرفتن پنالتیهای مشکوک، گرفتن و برگرداندن پنالتی مشکوک و … است؛ هرچند که وقتی این مسایل را از متولیان امر پیگیری میکنیم، فقط به این جمله بسنده میکنند؛ «مدرک و مستندات خود را ارائه کنید تا پیگیری کنیم!» در واقع، موارد مطرح شده را قابل بررسی هم نمیدانند در حالی که در فوتبال پیشرفته دنیا، کوچکترین مورد مشکوکی نیز بررسی میشود تا دست فساد از عرصه ورزش بریده شود.