بابک خواجه‌پاشا که این روزها فیلم «آبی روشن» را به روی پرده دارد، با بیان اینکه سال‌ها دستیار مجید مجیدی و سیدرضا میرکریمی بوده است، گفت: من هر آنچه در سینما فراگرفته‌ام را از این دو کارگردان یاد گرفته‌ام و قطعا زاویه نگاهم در فیلمسازی، متاثر از نگاه این دو فیلمساز است.

به گزارش جارچی اخبار، بابک خواجه‌پاشا کارگردان فیلم سینمایی «آبی روشن» از محصولات سازمان اوج که در چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و این روزها روانه پرده سینماهای کشور شده است، در گفت‌وگو با ایرنا ،درباره نسبت این فیلم با جامعه امروز گفت: هم در فیلم اولم یعنی «در آغوش درخت» ‌ و هم در این فیلم یکی از موضوعات اجتماعی که به آن توجه ویژه‌ای داشتم، مقوله خانواده بوده و معتقدم این مقوله‌ای است که اگر به آن توجه نکنیم، این پایگاه اجتماعی را از دست خواهیم داد. این نگاه در هر دو فیلم اولم وجود داشته و در فیلم‌های بعدی هم آن را دنبال می‌کنم.

وی تأکید کرد: وظیفه سینما گزارش کردن شرایط جامعه نیست و ما به‌عنوان فیلمساز، به‌جای آن‌که بگوییم در حال حاضر در پیرامون‌مان چه ‌می‌گذرد، باید بگوییم انتظار داریم پیرامون‌مان چه چیزهایی وجود داشته باشد. سینما برای به تصویر درآوردن همین بایدها و حتی ارائه راه‌حل و درمان برای تحقق آن است، نه برای تکرار دردها.

این کارگردان درباره شباهت این دیدگاه به زاویه نگاه سیدرضا میرکریمی به معضلات اجتماعی، تأکید کرد: من شاگرد آقای میرکریمی هستم و طبیعی است که این شباهت وجود داشته باشد. من سال‌ها دستیار آقایان مجید مجیدی و سیدرضا میرکریمی در سینما بوده‌ام و هر آنچه در سینما فراگرفته‌ام را از این دو کارگردان یاد گرفته‌ام. قطعا زاویه نگاهم در فیلمسازی هم متأثر از نگاه این دو فیلمساز است.

خواجه‌پاشا افزود: اگر بخواهم یک راهکاری به فیلمسازان جوان‌تر ارائه دهم تا مسیر خود را بهتر طی کنند، این است که برای خودشان در هر مسیری، استاد و مرشدی پیدا کنند تا بتوانند از نگاه آن‌ها الگو بگیرند و در آثار خود آن را تقویت کنند. در همین مسیر می‌توان به نگاه شخصی هم رسید. نوع کار کردن با عزیزانی که من توفیق همکاری با آن‌ها را داشته‌ام، همواره منجر به عمق بیشتر نگاهم نسبت به سینما شده است.

 

کارگردان «آبی روشن» ادامه داد: سیدرضا میرکریمی کارگردانی است که هم در آثارش، اخلاق جریان دارد و هم در سبک کارگردانی‌اش، فارغ از همه واکنش‌های انتقادی‌ای که برخی به سبک نگاه ایشان دارند. باید اجازه دهیم تا درباره خیلی از فیلمسازان ما، زمان داوری کند. اگر از نظر تاریخی بررسی کنید، بیشتر آثاری که در تاریخ سینمای کشورمان ماندگار شده‌اند، در زمان ساخت و اکران، از طرف خیلی از افراد مورد انتقاد قرار می‌گرفتند و حتی هزاران حرف پشت سر سازندگان‌شان می‌زدند، اما زمان که گذشت، تازه ارزش آن‌ها عیان شد.

در دوره‌ای، واژه‌ای به نام «سینمای معناگرا» در کشور ما باب شد که از آن گذر کردیم. من ترجیح می‌دهم از ترکیب «سینمای انسانی» استفاده کنم. این سینمایی است که دغدغه آگاهی نسبت به انسانیت را دارد و قرار نیست در درون آن به‌دنبال معناهای عجیب و غریب بگردیم

وی افزود: من می‌توانم امروز از فیلمسازی نام ببرم که طی چند سال اخیر، شاید ۵ یا ۶ فیلم سرگرم‌کننده ساخته و اکران کرده اما نامش برای مخاطب ماندگار نمی‌شود. حتی یک هفته بعد از پایان اکران این فیلم‌ها، کسی آن‌ها را به یاد نمی‌آورد و فقط پرفروش می‌شوند. در تاریخ جهان کجا دیده‌اید که بگویند میزان سکه‌های فلان شاعر چقدر بوده است؟ تا به امروز دیده‌اید کسی بپرسد خانه حافظ کجا بوده است؟ کسی به فکر ویلا و باغ سعدی بوده است؟ همه درباره شعر این بزرگان صحبت می‌کنند. قطعا از این منظر میزان فروش یک اثر هنری نمی‌تواند تضمین‌کننده ماندگاری آن باشد.

این کارگردان سینما در ادامه گفت: بروید بررسی کنید که در دوره داوینچی، آثار او چگونه قیمت‌گذاری می‌شد و کدام آثار، نقشی گران‌ترین قیمت‌ها را داشتند؟ این‌ها واقعیت‌های تاریخ هنر است.

کارگردان «آبی روشن» در پاسخ به اینکه آیا فیلم خود را در دسته‌بندی فیلم‌های معناگرا قرار می‌دهد یا خیر؟ گفت: در دوره‌ای، واژه‌ای به نام «سینمای معناگرا» در کشور ما باب شد که از آن گذر کردیم. دلیلش هم این بود که سینما، از اساس یعنی «معنا». زمانی که درباره «سینما» صحبت می‌کنیم، درباره پدیده‌ای حرف می‌زنیم که اساسا نمی‌تواند تهی از معنا باشد. من ترجیح می‌دهم از ترکیب «سینمای انسانی» استفاده کنم. این سینمایی است که دغدغه آگاهی نسبت به انسانیت را دارد و قرار نیست در درون آن به‌دنبال معناهای عجیب و غریب بگردیم.

وی ادامه داد: فیلم «آبی روشن» داستان بسیار سرراستی دارد، ولی اخلاقیاتی در انسان‌ها وجود دارد که به نظر می‌رسد که مغفول واقع شده‌اند و فیلم به آن‌ها توجه می‌دهد. اساسا انسان برای همین اخلاقیات متولد شده است. دلیل تکامل انسان‌ها توجه به همین اخلاقیات است. آیا تولد یک فرزند، دلیلی غیر از تکامل ما می‌تواند داشته باشد؟ وجود کودکان آیا دلیلی جز افزایش ارزش‌های انسانی دارد؟ واقعا دنیا بدون خنده بچه‌ها، ارزشی دارد؟ واقعا ندارد.

این کارگردان سینما افزود: پرداختن به این مضامین، کاملا انسانی است. معتقدم انسان اگر به فطرت خود رجوع می‌کند، می‌تواند سوژه‌هایی را پیدا کند که از دل‌ آن‌ها داستان‌های جذابی را هم می‌توان روایت کرد. داستان‌هایی که روایت آن‌ها در سینما می‌تواند مصداق همان «سینمای انسانی» باشد که به آن اشاره کردم.