غلامرضا جعفری با اشاره به اینکه فیلم سینمایی «نهنگ‌ها» در روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا در ایران ساخته شده تأکید کرد: اگر امروز این فیلم را می‌ساختم میزان همدلی و همراهی ایرانیان و افغانستانی‌ها را بیشتر نشان می‌دادم.

به گزارش جارچی اخبار، غلامرضا جعفری، کارگردان فیلم سینمایی «نهنگ‌ها»که این روزها در گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است، در گفتگو با ایلنا، اظهار کرد: پیرنگ اصلی فیلم سینمایی «نهنگ‌ها» از یک ماجرای واقعی مربوط به سال‌های ۸۰-۸۱ به ذهنم رسید. این ماجرا در اصفهان رخ داده بود و شنیدم که در شب عید فردی افغانستانی زمانی که همسرش باردار بود و در آستانه به دنیا آمدن فرزندشان بودند، توسط پلیس دستگیر شده و به اردوگاه فرستاده شده است و من ایده فیلم را از این اتفاق واقعی گرفتم.

جعفری خاطرنشان کرد: برای اینکه قصه فیلم جذاب‌تر شود و مخاطب آن صرفاً افغانستانی‌ها نباشند من دو پیرنگ دیگر هم به فیلم اضافه کردم که در اصلاحات صورت گرفته این دو پیرنگ بسیار کمرنگ شد که البته بخشی از این مسئله به بی‌تجربه بودن من مربوط است که نمی‌دانستم فیلمنامه‌ام را چگونه معرفی کنم و امروز که تجربه بیشتری کسب کرده‌ام احتمالاً می‌توانم مسئولان مربوطه را به‌عدم حذف آن بخش‌ها متقاعد کنم. وقتی چنین تجربه‌ای کسب می‌کنید متوجه می‌شوید که معمولاً چه حساسیت‌هایی وجود دارد و چارچوب‌ها را بیشتر می‌شناسید و می‌توانید روایت خود را در مسیری قرار دهید که با مشکل چندانی مواجه نشود.

وی افزود: البته نام افراد هم در اینکه چه اصلاحیه‌هایی بر اثرشان وارد شود تأثیرگذار است و معمولاً فیلمسازانی که چندین اثر تولید کرده و امتحان پس‌داده هستند و قواعد را می‌شناسند راحت‌تر می‌توانند به سراغ موضوعات حساس بروند و کمی نسبت به فیلمسازان جوان اعتماد کمتر است.

این کارگردان درباره برخوردی که با مهاجران افغانستانی در سال‌های گذشته صورت می‌گرفت نسبت به امروز، گفت: من اصالتاً افغانستانی هستم، پدرم ۵۷ سال است که به ایران مهاجرت کرده و وقتی دوران ابتدایی‌ام را به یاد می‌آورم به نظر می‌رسد که در آن دوران که مربوط به اواسط دهه ۶۰ می‌شود رفاه مردم ایران و افغانستان بیشتر بود و مهاجران چندانی در ایران نبودند و به یاد دارم وقتی به مدرسه می‌رفتم فقط من و برادرم اصالتاً افغانستانی بودیم و برای همکلاسی‌های ما هم جالب بود که ما مهاجر هستیم اما امروز اینگونه نیست و در شهرهای مختلف کلونی‌هایی از افغان‌های مهاجر به وجود آمده که معمولاً در پایین شهرها هستند.

وی افزود: مثلاً در شهر اصفهان اکثر افغانستانی‌ها در منطقه دولت‌آباد هستند چراکه اکثر کارگاه‌های سنگ‌بری آنجا وجود دارند و آن‌ها در این مناطق کار می‌کنند. چندی پیش خبری در رسانه‌ها خواندم که نوشته بود در یک بیمارستان در کرج بیش از نیمی از زایمان‌ها مربوط به اتباع بوده ولی پیگیری‌هایی که کردم متوجه شدم که این بیمارستان در منطقه‌ای است که افغانستانی‌ها در آنجا حضور دارند و طبیعتاً برای به دنیا آمدن فرزندانشان هم به آن بیمارستان رجوع می‌کنند و این آمار طبیعتاً به وجود می‌آید اما متأسفانه جوسازی‌هایی می‌شود که گویی تمام ایران مملو از افغانستانی‌ها شده است. مثال دیگر می‌تواند یک مدرسه باشد که در منطقه‌ای اکثر دانش‌آموزانش افغانستانی هستند؛ دلیل این اتفاق تجمع افغان‌ها در آن منطقه است و نباید این موضوع را به عنوان حضور حداکثر افغانستانی‌ها در شهر برداشت کرد.

این کارگردان تأکید کرد: به عنوان کسی که در ایران و در شهر اراک به دنیا آمده ۹۵ درصد دوستان من افغانستانی هستند و با توجه به اینکه تمام عمرم در ایران بوده‌ام باید بگویم که اتفاقاً امروز وضعیت اجتماعی برای افغانستانی‌ها در ایران نسبت به گذشته کمی بهتر شده است. در گذشته این مسئله که یک افغانستانی به دانشگاه برود تقریباً غیر ممکن بود و او باید از هفت خان رستم می‌گذشت و حتی افغان‌ها نمی‌توانستند برخی رشته‌ها را انتخاب کنند اما امروز وضعیت برای اتباع بهتر شده است و فکر می‌کنم حاکمیت هم به این نتیجه رسیده که اگر این افراد بی‌سواد باشند تبعات منفی بالایی دارد و قطعاً یک مهاجر باسواد از یک مهاجر بی‌سواد بهتر است.

وی گفت: من به شخصه فیلم ساخته‌ام و این نشان می‌دهد که وضعیت امروز مهاجران افغانستانی در ایران بهتر است اما همچنان معضلاتی وجود دارد که شاید طبیعی باشد چرا که هر کشوری برای مهاجرانی که به آنجا می‌روند باید قوانینی تعیین کنند و این قوانین می‌تواند برای ما دست و پا گیر باشد، به عنوان مثال وقتی شما می‌خواهید فیلمنامه‌ای را ثبت کنید در سامانه وزارت ارشاد باید کد ملی‌تان را وارد کنید و من کد ملی ندارم و مجبور شدم فیلمنامه را به نام مادر یکی از دوستانم ثبت کنم. به نظر من به طور کل نگاه مردم ایران و وضعیت اجتماعی افغانستانی‌ها در ایران بهتر از گذشته است و در آینده بهتر نیز خواهد شد.

جعفری درباره تأثیر سینما بر بهتر شدن رابطه ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها گفت: یکی از مضامینی که «نهنگ‌ها» دنبال می‌کند همین مسئله است. این فیلم در دوران کرونا ساخته شده؛ همان روزهای اول شیوع این بیماری که صحبت‌های ضد و نقیضی درباره آن در ایران وجود داشت و اگر امروز این فیلم را می‌ساختم قطعاً به شکل دیگری می‌ساختم و احتمالاً کمی دوستی و همدلی‌ها را بیشتر نشان می‌دادم. البته آن زمان که این فیلم را ساختم هم قصدم روایت منصفانه بود و در فیلم شاهد هستیم که شخصیت ایرانی فیلم چقدر به خانواده افغانستانی که زنی باردار دارد کمک می‌کند. من در این کشور زندگی کردم و همواره شاهد همراهی و همدلی ایرانی‌ها بودم و همین همدلی‌ها را در فیلمم هم نشان داده‌ام.

وی افزود: البته باید بگویم که بخش‌هایی از فیلم هم حذف شده است که طبیعتاً من هم به عنوان یک فیلمساز در ایران باید قوانین این کشور را رعایت کنم. چند پلان در فیلم وجود دارد که ما با چالش‌های افغانستانی‌ها و رفتارهای ناراحت‌کننده نیز روبرو هستیم. مثلاً در فیلم شاهد هستیم که پرستار به بخش خیریه بیمارستان می‌رود تا به شخصیت اصلی فیلم کمکی کند اما این بخش فیلم بسیار کوتاه شده است. هر آنچه که من در این اثر روایت کرده‌ام را زیست کرده‌ام، من فقط آنچه که زیست کرده‌ام را می‌توانم روایت کنم و خودم این تجربه را داشتم که برای یک خانواده افغانستانی که سه نفر از اعضایش دیالیزی بودند سعی کردم کمکی فراهم کنم و آن خیریه‌ای که مراجعه کرده بودیم درخواست ما را رد کرد و گفت که طبق اساسنامه‌مان ما فقط به خانواده‌هایی کمک می‌کنیم که حداقل یک نفر از اعضایش ایرانی باشند و من همین اتفاق را در فیلمم وارد کردم که بخش‌هایی از آن حذف شد.

این کارگردان تصریح کرد: من در کنار همدلی‌ها و همراهی‌هایی که نشان دادم انتقادهایی هم مطرح کردم چرا که معتقدم بهترین راه برای اصلاح وضعیت انتقاد کردن است. اگر بخواهم نظرم را درباره اتفاقاتی که این روزها رخ می‌دهد و برخوردی که با مهاجران می‌شود بیان کنم باید بگویم که من هم بر این عقیده نیستم که نباید با مهاجرت‌های غیرقانونی مقابله شود، طبیعتاً هر کشوری برای جلوگیری از این اتفاق برنامه‌ریزی‌ها و محدودیت‌هایی دارد اما همین برنامه‌ریزی‌ها و محدودیت‌ها را هم می‌توان انتقاد کرد و شرایط بهتری را پیشنهاد داد.

وی گفت: من بالای ۴۰ سال سن دارم و در ایران به دنیا آمده‌ام و خانواده‌ام سال‌های سال است که در ایران زندگی می‌کند و جزو اولین افغانستانی‌هایی هستند که مهاجرت کرده‌اند و در این شرایط که پس از استقرار طالبان میزان مهاجرت‌ها افزایش پیدا کرد نباید همه افغانستانی‌هایی که سال‌های سال در ایران بوده‌اند را با دیگر افراد در یک دسته‌بندی قرار دهند و یک برخورد داشته باشند. من تابحال کابل را ندیده‌ام و خودم را ایرانی می‌دانم چراکه اینجا به دنیا آمده و در همین کشور بزرگ شده‌ام. انسان باید به یک کشور احساس تعلق کند و آنجا را به عنوان کشور دوست داشته باشد، من احساس تعلقی به افغانستان ندارم اما تا می‌خواهم به ایران احساس تعلق کنم به شکل‌های مختلف به من یادآوری می‌شود که تو افغان هستی و جزوی از ما به حساب نمی‌آیی.

وی اظهار داشت: مهاجرت پدیده‌ای نیست که فقط مختص افغانستانی‌هایی شود که به ایران می‌آیند، این پدیده در همه جای دنیا وجود دارد و ایرانی‌هایی هم هستند که از ایران به اروپا رفته‌اند و الان فرزندانشان به آنجا احساس تعلق دارند. نمونه‌اش آقای داریوش خنجی فیلمبردار مطرح سینما است که مجله فیلم گفتگویی با او داشت و هرچقدر مصاحبه‌کننده سعی داشت بحث را به ایران بکشاند او مانع می‌شد و در نهایت اعلام کرد که من اصلاً خودم را ایرانی نمی‌دانم؛ من خودم را فرانسوی می‌دانم چون در این کشور رشد کرده‌ام و به این جایگاه رسیده‌ام. شبکه‌های برون مرزی ایران هم از من درخواست کرده‌اند که در برنامه‌شان حضور داشته باشم و درباره افغانستان صحبت کنم اما من اصلاً افغانستان را ندیده‌ام و نمی‌شناسم و طبیعتاً حرفی هم برای گفتن در این موضوع ندارم.

وی افزود: افرادی مثل من بسیار زیاد هستند و می‌خواهیم ایران را به عنوان یک زادگاه که در آن رشد کرده‌ایم و همه خاطرات و نوستالژی‌مان مربوط به همین مرز و بوم است دوست داشته باشیم اما مدام اتفاقاتی رخ می‌دهد که این حس را می‌خواهد این حس را از ما بگیرد.

من همشهری‌های بسیاری دارم که سال‌های سال است در اصفهان زندگی می‌کنند و وقتی تیم سپاهان مسابقه‌ای دارد به ورزشگاه می‌روند، با عِرق و تعصب سپاهان را تشویق می‌کنند و عاشق این تیم هستند چون در همین کشور زندگی کرده‌اند و همینجا رشد کرده‌اند و نباید با کسانی که چند ماه است به ایران آمده‌اند در یک صف قرار بگیرند. من همه اعتبارم را در ایران به دست آورده‌ام، امروز فرزندانم در این کشور به مدرسه می‌روند و باید از ایرانی‌ها تشکر کنم اما گاهی مواقع آنقدر اذیت می‌شوم که از سر لجبازی سعی می‌کنم همه این مسائل را منکر شوم.

این کارگردان در ادامه درباره اکران «نهنگ‌ها» در گروه هنر و تجربه گفت: هر فیلم که در گروه هنر و تجربه اکران می‌شود شرایط مشخصی دارد و فیلمساز باید با در نظر گرفتن همین محدودیت‌ها خودش تلاش کند که فیلمش دیده شود و من هم همین کار را کردم. جالب است بگویم که «نهنگ‌ها» سومین فیلم اکران شده از من در این گروه است و من دوستانی ایرانی دارم که وقتی فیلمی از من دیده‌اند رابطه دوستانه‌شان با من بیشتر و بهتر شده است و نگاه من به روابط انسانی برای آن‌ها جالب توجه بوده است. خیلی از دلخوری‌هایی که امروز به وجود آمده برآمده از نگاه سلیقه‌ای است؛ مثلاً من کاری اداری داشتم که ماه‌ها تلاش کردم و به کارم رسیدگی نشده اما تا مسئول مربوطه عوض شده به کارم رسیدگی کرده‌اند. امروز که برخی اتفاقات موجب دلخوری‌هایی بین برخی ایرانیان و افغانستانی‌ها شده من از سوی افغانستانی‌ها هم به مسائلی متهم می‌شوم اما همیشه گفته‌ام که ما نباید به این اختلافات دامن بزنیم.

جعفری در پایان اظهار کرد: کودکی که نمی‌دانسته فرزندخوانده است، در این کشور بزرگ شده و تمام خاطراتش از این کشور است و ایران برای او مادری کرده و او را در آغوش خود پذیرفته، دیگر دلیلی ندارد مدام به او یادآوری شود که متعلق به این کشور نیست و نباید اینجا باشد. کاش به آن آدم اجازه داده شود تا عشقی که باید را به این کشور داشته باشد.