یک فعال سیاسی اصولگرا گفت: متأسفانه هم در حوزه سیاست و هم در حوزههای دیگر، حاشیهها خیلی بیشتر از متن است. ما همواره سعی میکنیم ضعفهای خود را به دیگران منتسب کنیم. دولتهای ما هیچوقت یاد نگرفتند و نتوانستند این ادبیات را جاری و ساری کنند که دولت قبل از آن نقطه قوت و نقطه ضعفهایی هم داشت. اگر نقطه قوت داشته آن را ادامه دهیم و اگر ضعف داشته طبیعی است که باید آن را برطرف کنیم. متأسفانه باز هم از دشمنانمان یاد نگرفتیم که در اصول با همدیگر مشترک باشیم و در فرعیات با هم تضارب افکار داشته باشیم. هیچ اشکالی هم ندارد. دشمنی اروپاییها و آمریکاییها با ما اصولی و مبنایی است.
به گزارش جارچی اخبار، امیررضا واعظ آشتیانی در گفتوگو با ایلنا، در ارزیابی عملکرد دولت چهاردهم با شعار وفاق بعد از گذشت ۱۰۰ روز گفت: نکته مهم این است که ما وفاق را چه تعریف کنیم؟ فکر میکنم در حال حاضر در تعریف وفاق با مشکل مواجه هستیم. کارآمدی و در عینحال استفاده درست از ظرفیتهای کشور با مدیرانی توانمند و توانا، نشانه وفاق است. مطالبه مردم کارآمدی است. مطالبه مردم تقسیم پست و تقسیم عنوانها نیست. شایستهسالاری درباره مطالبه مردم را محقق کردن است. افراد را در جای درست نشاندن است. وفاق ملی معنایش این نیست که ببینیم مشکل ما در قومیتها است و به قومیتها پست و عنوان دهیم، این یک بحث انحرافی بوده و به هم زدن و درگیر کردن قومیتها است. مگر کسانی که تحت عنوان قومیت انتخاب میشوند، نماینده همه قومیتها هستند؟ این چه تصویر و تحلیلی است تا ما تصور کنیم که از قومیتها گزینش کنیم؟
وی افزود: هر قومیتی قابل احترام است، نه اینکه ما به اسم قومیت، به آنان پست و عنوان دهیم. چرا در فضای سیاسی کشور قومیت را درگیر میکنیم؟ از قبل انقلاب و سالهای بسیار دور تا به امروز ایران با قومیتهای خود در سایه وحدت زندگی میکند. این موضوع در ارتباط با قومیتها، باعث به هم زدن فضای سیاسی کشور میشود؛ لذا اعتقادم این است که دولت تعریف مناسبی از وفاق ندارد و همانطور که عرض کردم، وفاق زمانی است که مطالبات مردم در انتخاب مسئولین درست و با شاخص باشد. یک شاخص منطقی و منصفانه میتواند این وفاق را ایجاد کند و کارآمدی را بالا ببرد، نه اینکه افرادی را انتخاب کنیم که متاسفانه در گذشته امتحانات خودشان را با نمره منفی پس دادند و باز بخواهیم از آنها استفاده کنیم و آن افراد، ضمن اینکه داشتهها را به زیر بکشند، آینده را هم به چالش بکشند.
این فعال سیاسی تصریح کرد: باید از نیروهای جوانتر و جایگزینتر استفاده کنیم. جوانتر نه به آن معنا که به لحاظ اجرایی کل کشور را به دست جوانهای خام بسپاریم. آن جوانانی که در کنار افراد باتجربه، کارآمد و دارای کارنامه مثبت آماده به کار اجرایی در سطح بالا هستند. ما در این نظام افرادی داریم که برای خودشان کارنامه درست کردند. ولی هیچ عملکردی از کارنامهشان وجود ندارد. یک عده برای خودشان رزومهسازی کردند، اما شما هیچ کارآمدی و عملکرد مثبتی از آنها نمیبینید. از هر جریان سیاسی که میخواهد باشد، فرقی نمیکند. پس باید نیروهای جوانتر را آرام آرام به بدنه اجرایی کشور تزریق کرد و ما نیازمند این هستیم. چون آینده کشور باید به دست اینها باشد. فکر میکنم که ما با یک چالش در تربیت نیروی انسانی در حوزه مدیریتی مواجه هستیم. علت آن است، همانطور که همگان گفتند و بعدا تأکید کردند، ما در تحزب مشکل داریم، زیرا به لحاظ مدیریتی کادرسازی و تیمسازی توسط احزاب انجام میشود. هرچند که در برخی از کشورها از جمله آمریکا میبینید که برخی دانشگاهها تربیت مدیران آیندهشان را برعهده دارند. وظیفه دانشگاه هاروارد و آکسفورد فقط تربیت نیروهای آینده آمریکا است. سیاست این کشور آن است که در حوزه پزشکی، فنی و… از مهاجرین استفاده میکنند، اما تربیت نیروهای مدیریتی و اجرایی کشور را برعهده هاروارد و آکسفورد گذاشتند.
واعظ آشتیانی تصریح کرد: ما امروز چه کردیم؟ ما در حوزه تربیت مدیران در چه فازی حرکت میکنیم و چگونه میخواهیم در ادامه کار مدیریتی را جلو ببریم. آیا میخواهیم همچنان با آزمون و خطا جلو برویم؟ آیا با فرمول راه بینداز، جا بینداز میخواهیم جلو برویم؟ با چه راهی میخواهیم ادامه دهیم. برای یکبار هم که شده از دشمنان خودمان یک چیزهایی را یاد بگیریم، اشکالی ندارد. از دشمنان خودمان یاد بگیریم که چطور کادرسازی میکنند. علت آنکه در برخی از کشورها در حوزههایی موفق بودند آن است که کادرسازی و فعالیت خردمندانه و تصمیمات درستی اتخاذ شده است. بنابراین برنامههای ما برای پیشرفت در حوزهها باید همینگونه باشد.
وی در پاسخ به این سوال که بعد از دستور توقف مازوتسازی برای تامین هوای پاک از سوی رئیس جمهور که باعث کمبود برق در برخی از ساعات میشود، برخی از مسئولان دولت قبل مسئله کمبود برق را به دولت قبل از خود ربط دادند و از قطعی برق دولت فعلی نیز انتقاد میکنند. ارزیابی شما از وجود مشکلات و انتقادات چیست، گفت: متأسفانه هم در حوزه سیاست و هم در حوزههای دیگر، حاشیهها خیلی بیشتر از متن است. ما همواره سعی میکنیم ضعفهای خود را به دیگران منتسب کنیم. دولتهای ما هیچوقت یاد نگرفتند و نتوانستند این ادبیات را جاری و ساری کنند که دولت قبل از آن نقطه قوت و نقطه ضعفهایی هم داشت. اگر نقطه قوت داشته آن را ادامه دهیم و اگر ضعف داشته طبیعی است که باید آن را برطرف کنیم. متأسفانه باز هم از دشمنانمان یاد نگرفتیم که در اصول با همدیگر مشترک باشیم و در فرعیات با هم تضارب افکار داشته باشیم. هیچ اشکالی هم ندارد. دشمنی اروپاییها و آمریکاییها با ما اصولی و مبنایی است.
این فعال سیاسی افزود: اگر در دولت آمریکا، دموکرات با جمهوریخواه به تناقض میخورند، این تناقضها در اصول نیست، در فرع است. اگر دولتهای ما این را یاد بگیرند که مثل یک دوی امدادی عمل کنند، امروز یک دولت کاری را انجام دهد، آن کار را تحویل دولت بعدی داده و دولت بعد از آن نیز ادامهدهنده آن مسیر باشد، این مشکلات ایجاد نمیشود. همین عامل باعث شده که امروز میبینیم که دولت آقای پزشکیان در ارتباط با برق و آب، انتخاب آخر را اول انجام میدهد. آسیبشناسی کردند و به این نتیجه رسیدند که ناترازی برق داریم. آیا راه حل مشکل ناترازی برق، قطع کردن آن است؟ ضمن اینکه وقتی برق را قطع میکنند، آب هم قطع میشود. الان که زمستان است شرایط متفاوتتر است، در فصل تابستان میخواهند چه کار کنند؟
وی تصریح کرد: در این ارتباط یک راهکار برای این وضعیت انتخاب کنیم. یک دولتی میآید ندادن برق را به تولید نسبت میدهد. یعنی برق تولیدی را کم میکند تا برق شهرها را تأمین کند. حالا یک دولتی هم آمده که میگوید برق صنعتی را نسبت به برق شهری یعنی رفاه مردم در اولویت قرار میدهم. نه آن کار میتواند درست باشد و نه این مسیری که طی شد. علت این است که مینشینند، تصمیماتی را میگیرند که آخرسر باید بگیرند اما مطالعه و سرمایهگذاری به موقع را انجام نمیدهند. بودجههایی که مربوط به توسعه، تولید و زیرساخت است، به گونهای دیگر بنا به ضرورتی که خودشان تشخیص میدهند هزینه کرده و همین سبب میشود که با بلاتکلیفی مواجه شویم.
واعظ آشتیانی افزود: اگر بنا به گرفتن تصمیم است، ابتدا باید آمار، ارقام و یکسری مسائل به درستی در کنار هم قرار بگیرند، بعد از آن دولت که میگوید من دولت شفافی هستم، با وجود تلویزیون و رسانه، با حضور کارشناسان و صاحبنظران، مردم را از واقعهای که وجود دارد آگاه کرده و روشنگری و شفافسازی کنند و بعد از آن کار را عملیاتی کنند. قبل از آنکه این کار را انجام دهند، تصمیم بگیرند که برق را قطع کرده و بعد آب هم قطع شود؟ این چه کاری است که ما اول کاری را انجام میدهیم و بعد تصمیم میگیریم کاری که انجام دادیم در کجا غلط و در جای دیگر درست است؟ این چه سورفتاری است که ما داریم. اشکال در اینجاست. مگر این آقایان و کارشناسان نگفتند اگر بناست کاری انجام بگیرد، قبل از آن روشنگری و فضاسازی فرهنگی برای مردم انجام شود و بعد آن کار را انجام دهیم؟ به یکباره اعلام کردند قرار است برقها قطع و جدول زمانبندی آن را هم جلو جلو تقسیم کردند. این کاری که انجام گرفت میتواند کار کارشناسی باشد؟