استاد روابط بین‌الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی مهمترین محور هرگونه مذاکره و توافق آتی با آمریکا را رفع عملی تحریم‌ها دانست و گفت: صرف برداشته شدن حقوقی تحریم‌ها واقعاً دردی را از ایران دوا نمی‌کند بلکه رفع حقوقی تحریم‌ها باید منجر به اقدامات عملی در حوزه تجارت، اقتصاد، سرمایه‌گذاری و گشایش‌های بانکی با ایران شود.

به گزارش جارچی اخبار، “حیدرعلی مسعودی” در تشریح راهبرد کلی دولت‌های مختلف امریکا نسبت به ایران گفت: رویکرد آمریکا طی دهه‌های گذشته نسبت به ایران در قالب راهبرد «مهار» قابل تحلیل است. البته در برخی از دوره‌ها رگه‌هایی از نوعی تعامل گزینشی هم دنبال شده است که آخرین نمونه آن برجام و برخی تعاملات غیرمستقیم در دوره‌های قبلی از جمله دوره دولت مرحوم رئیسی است که تا قبل از حوادث ۷ اکتبر در قالب برخی تفاهمات بین دو طرف مطرح می‌شد.

مسعودی با اشاره به وجود سه ابهام در رابطه با موضع دولت دوم دونالد ترامپ نسبت به ایران، توضیح داد: از یک سو رئیس‌جمهور جدید آمریکا و تیم او همچنان بر مسئله هسته‌ای ایران، متمرکز هستند و با تمرکز بر این مسئله در رابطه با ایران، اعلام موضع کرده‌ و درباره مسائل دیگر موضع چندان روشنی مشاهده نمی‌کنیم.

وی ادامه داد: از سوی دیگر سابقه دولت اول دونالد ترامپ و ۱۲ شرط پمپئو وزیر خارجه وقت وجود دارد و ممکن است برخی از اطرافیان فعلی ترامپ هم در مقاطعی به سمت اعلام چنین شروطی متمایل شده و حرکت کنند. بنابراین در حال حاضر مواضع هنوز چندان دقیق نبوده و روشن نیست که آقای ترامپ به دنبال یک معامله و توافق محدود با ایران است یا به دنبال یک توافق و معامله جامع.

در برخی از محافل تاثیرگذار واشنگتن این بحث مطرح شده است که امریکا اگر درصدد توافق مجدد با ایران است باید به جای توافق هسته‌ای به معنای «کنترل تسلیحات» به سمت یک توافق هسته‌ای به معنای «خلع سلاح» با ایران حرکت کند

تحلیلگر مسائل آمریکا و اروپا درباره ابهام دیگر در موضع اصلی ترامپ توضیح داد: در برخی از محافل تاثیرگذار واشنگتن این بحث مطرح شده است که امریکا اگر درصدد توافق مجدد با ایران است باید به جای توافق هسته‌ای به معنای «کنترل تسلیحات» به سمت یک توافق هسته‌ای به معنای «خلع سلاح» با ایران حرکت کند. این ایده را «اولی هاینونن» بازرس سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی و از چهره‌های اثرگذار در محافل واشنگتن مطرح و تصریح می‌کند که تضمین واقعی برای عدم حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای، گونه‌ای از توافق خلع سلاح یا همان غنی سازی صفر است.

مسعودی ابهام مهم دیگر را ناپایداری مواضع رئیس‌جمهور آمریکاست؛ دانست و توضیح داد: در دولت اول ترامپ برخی از کارشناسان ایرانی و امریکایی معتقد بودند که اگر ایران حاضر به مذاکره با ترامپ برای بازبینی برجام می‌شد و تغییرات اندکی در این توافق اتفاق می‌افتاد ترامپ از برجام خارج نمی‌شد و او می‌توانست برجام بازنگری شده را به نام خود ثبت و به عنوان یک موفقیت تلقی کند. مانند آنچه در رابطه با تغییر موافقتنامه تجاری انجام شد و نفتا به یک موافقت نامه تجاری جدیدی بین امریکا، مکزیک و کانادا تحت عنوان usmca تبدیل شد.

وی ادامه داد: با مشاهده مواضع اخیر ترامپ و تهدیدات مستمر او در تعرفه‌گذاری مجدد بر کالاهای وارداتی مثلا از کانادا، به این نکته واقف خواهیم شد که ترامپ به صورت مستمر به دنبال امتیازگیری‌های بیشتر از طرف مقابل است. تکرار این سناریو در رابطه با ایران می‌تواند پایداری هرگونه توافقی را حتی در دولت خود آقای ترامپ در معرض تردید قرار دهد و این نکته در هر مذاکره و توافقی باید مورد توجه قرار گیرد.

عوامل تسهیل‌کننده گفت‌وگوی ایران و آمریکا

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه درباره عوامل تسهیل کننده مذاکرات ایران و آمریکا، توضیح داد: می‌توان فشار جدی ترامپ به چین و روسیه برای کاهش سطح تعاملات با ایران و آمادگی این کشورها برای این کاهش را به عنوان یک عامل تسهیل کننده دیگر قلمداد کرد. از آن رو که واقعیت تعاملات اقتصادی و تجاری ایران با چین و همکاری نظامی و امنیتی با روسیه می‌تواند ایران را مجبور به رفتن به سوی توافق کند.

مسعودی عامل تسهیل‌کننده دوم را عدم تمایل جدی ایران به بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت دانست و گفت: به دلیل انقضای برجام، احتمال استفاده کشورهای اروپایی عضو این توافق از مکانیسم اسنپ‌بک وجود دارد. گرچه ایران هم از ابزارهای خود برای چانه‌زنی استفاده و تهدید کرده است که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، نه تنها از NPT (معاهده منع تکثیر سلاح هسته‌ای) خارج خواهد شد که حتی ممکن است در دکترین هسته‌ای خود تجدیدنظر کند اما در یک وضعیت متعارف به نظر می‌رسد که ایران تمایلی به بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت ندارد و احتمالاً تلاش خواهد کرد که به یک توافقی دست یابد.

وی درباره عامل تسهیل کننده سوم، هم گفت: محوریت مسئله چین در دستور کارهای سیاست خارجی ترامپ و تیم مشاوران او مساله مهم دیگر است. چین برای آمریکا مسئله اصلی است بنابراین رسیدن به یک توافق با ایران می‌تواند کانون سیاست خارجی امریکا را به سمت مسئله چین هدایت متمرکز کند.

حتی اگر موضع دولت ترامپ موضع مذاکرات جامع باشد و موضع رسمی مقامات ایران در شرایط فعلی همچنان مذاکرات محدود هسته‌ای در قالب برجام؛ ما گونه‌ای از مذاکرات شبه جامع را البته به شکل غیر مستقیم در دولت قبلی ایران درباره طیفی از مسائل منطقه‌ای، امنیتی و نظامی داشتیم که می‌تواند راه گزینه مذاکرات جامع را همچنان باز نگه دارد

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه، تغییر احتمالی راهبرد امریکا در قبال برنامه هسته‌ای ایران را از موانع گفت‌وگو و توافق دانست و گفت: تغییر رویکرد واشنگتن از توافق برای افزایش شفافیت به سمت راهبرد خلع سلاح هسته‌ای و تاکید ایران بر انجام غنی‌سازی در این فرایند از عوامل مانع‌ساز است. در حال حاضر برنامه هسته‌ای ایران در وضعیت آستانه‌ای قرار دارد به این معنا که در آستانه هسته‌ای شدن است و اگر تصمیم سیاسی وجود داشته باشد امکانات فنی این اقدام کاملاً فراهم است. پس این دو رویکرد متضاد یعنی رویکرد احتمالی توافق هسته‌ای به معنای خلع سلاح از سوی امریکا و تمایل ایران به حفظ وضعیت آستانه‌ای خود می‌تواند عامل مانع‌ساز نخست برای توافق ایران و آمریکا باشد.

مسعودی عامل مانع ساز دوم را نقش بازیگران مخرب مانند رژیم اسرائیل و لابی این رژیم در امریکا توصیف کرد و خاطرنشان ساخت: این بازیگران همواره مخالف هرگونه توافق با ایران هستند که نمونه آن سفیر پیشنهادی ترامپ در رژیم اسرائیل است که از مخالفین جدی توافق هسته‌ای با برجام بوده و احتمالاً همه تلاش خود را به کار خواهد بست تا این اتفاق روی ندهد.

وی تاکید کرد: با همین ملاحظات کلی هم می‌توان احتمال توافق را همچنان بالاتر از احتمال عدم توافق تلقی کرد. نکته دیگر امیدوار کننده این است که حتی اگر موضع دولت ترامپ موضع مذاکرات جامع باشد و موضع رسمی مقامات ایران در شرایط فعلی همچنان مذاکرات محدود هسته‌ای در قالب برجام؛ ما گونه‌ای از مذاکرات شبه جامع را، البته به شکل غیر مستقیم، در دولت قبلی ایران درباره طیفی از مسائل منطقه‌ای، امنیتی و نظامی با آمریکا داشتیم که می‌تواند راه گزینه مذاکرات جامع را همچنان باز نگه دارد.

ترامپ به دنبال برد حداکثری برای خود است

استاد روابط بین‌الملل با اشاره به اینکه مواضع ترامپ تاکنون، گویای این است که خواسته اصلی او عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای است و نه موضوعات منطقه‌ای و موشکی، گفت: اینکه این خواسته چگونه محقق خواهد شد بستگی به این دارد که گزینه‌هایی که از طرف کارشناسان و مشاوران به لحاظ تخصصی و فنی پیش روی رئیس‌جمهور آمریکا قرار می‌گیرد، شامل چیست و آیا برای مثال شامل توقف کامل غنی سازی ایران خواهد بود یا سطحی از غنی سازی در ایران پذیرفته خواهد شد و میزان ذخایر اورانیوم غنی شده محل بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

مسعودی با بیان اینکه ترامپ بنا به روحیه‌ای که دارد درپی بردی حداکثری برای خود است، گفت: او می‌خواهد تا به برد و توافق افتخار و اعلام کند که توانسته است میزانی از امتیازات هسته‌ای را از ایران گرفته و کمترین امتیازات را به ایران بدهد. اما با توجه به نگاه تجاری و اقتصادمحوری که ترامپ دارد، ایران هم از ابزارهای خوبی برای پیشبرد خواسته‌های خود به خصوص در حوزه مسائل اقتصادی، تجاری و سرمایه گذاری برخوردار است.

وی ادامه داد: در وضعیت مذاکرات احتمالی آتی بهتر آن است که جنبه اقتصادی، پولی، مالی و بانکی به صورت جدی‌تر و پررنگ‌تر مورد توجه قرار گیرد. صرف رویکرد حقوقی و حقوق بین‌المللی برای تامین منافع و دستاوردهای واقعی کفایت نمی‌کند. صرف برداشته شدن حقوقی تحریم‌ها واقعاً دردی را از ایران دوا نمی‌کند بلکه باید در عمل رفع حقوقی تحریم‌ها منجر به اقدامات عملی در حوزه تجارت، اقتصاد، سرمایه‌گذاری و گشایش‌های بانکی در رابطه با ایران شود.

با توجه به نگاه تجاری و اقتصادمحوری که ترامپ دارد، ایران از ابزارهای خوبی برای پیشبرد خواسته‌های خود به خصوص در حوزه مسائل اقتصادی، تجاری و سرمایه گذاری برخوردار است.روحیه تاجر مسلکی ترامپ شمشیر دولبه است

استاد روابط بین‌الملل دانشگاه در تشریح مزایا و معایب روحیه تاجر مسلکی ترامپ، توضیح داد: این روحیه هم می‌تواند به نفع و هم به ضرر ایران باشد. این موضوع از آن رو که رئیس‌جمهور جدید آمریکا در روابط و مسائل دیپلماتیک خود با ایران یک نوع نگاه عملگرایانه و غیر ایدئولوژیک خواهد داشت و برخی از موضوعات حساسیت برانگیز از میز مذاکره کنار خواهد رفت؛ به نفع ایران است.

مسعودی ادامه داد: در مقابل ممکن است چنین رویکردی سبب شود که نگاه راهبردی بلند مدت به مسائل پیچیده بین ایران و امریکا در طرف امریکایی وجود نداشته و ناپایداری و تغییرطلبی مداوم در توافقات احتمالی می‌تواند برای ایران مشکل ساز باشد. برای مثال این رویکرد در دولت دوم ترامپ و در موضوع پیمان نفتا روی داده و رئیس‌جمهور آمریکا در دور دوم در حال طرح خواسته‌های تازه است.

گزینه‌ دوم آمریکا، دیپلماسی اجبار خواهد بود

کارشناس مسائل آمریکا در ارزیابی گزینه‌های رئیس‌جمهور آمریکا درصورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، گفت: در صورت به نتیجه نرسیدن گفت‌وگو و توافق، ترامپ چند گزینه در پیش خواهد داشت؛ یک گزینه دیپلماسی اجبار با هدف وادارسازی ایران به مذاکره و مصالحه خواهد بود. به این معنا که اگر ایران حاضر به مذاکره و مصالحه نباشد، ممکن است امریکایی‌ها به سمت چنین گزینه‌ای حرکت کنند.

مسعودی گزینه دیگر را اجرای سختگیرانه تحریم‌ها از طریق اعمال فشار به شرکای تجاری ایران به ویژه چین به عنوان خریدار اصلی نفت ایران دانست و گفت: در روزهای گذشته ترامپ چند بار این موضوع را مورد اشاره قرار داده و یادآور شده است که در دوره قبلی کسانی که با ایران معامله و نفت ایران را خریداری می‌کردند، نمی‌توانستند با امریکایی‌ها تجارت کنند.

وی ادامه داد: گزینه سوم هم از دیدگاه من استفاده از اقدامات غیرنظامی برای کاهش سرعت برنامه هسته‌ای ایران از طریق گزینه‌هایی مانند خرابکاری‌های صنعتی و سایبری و ابزارهای دیگری که در اختیار دارد، است.

احتمال انجام مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا وجود دارد

استاد روابط بین‌الملل درباره برخی مخالفت‌های داخلی با سیاست دولت در زمینه روابط با آمریکا، گفت: مشخص است که دولت آقای پزشکیان خواهان مذاکره است اما در طرف مقابل نگاه یکپارچه‌ای وجود ندارد. از یک طرف اصولگرایان سنتی ظاهراً مخالف مذاکره نیستند در مواضع اعلامی خود به این موضوع اشاره کرده‌اند ولی ممکن است نسبت به کارایی و شیوه مذاکرات و دستاوردهای احتمالی آن تردید داشته باشند.

مسعودی ادامه داد: اصولگرایان جدید شاید طرفدار دستیابی ایران به سطحی از بازدارندگی هسته‌ای و سپس مذاکره با امریکا هستند که نزدیک به مدل کره شمالی است اینکه کدام یک از این رویکردها هژمون خواهد شد به نظرم بستگی به رویکرد رهبری نظام خواهد داشت که تاکنون موضع سلبی صریح درباره احتمال مذاکرات و تعاملات برای رفع تحریم‌ها حتی با امریکا نداشته‌اند.

وی در ارزیابی احتمال مذاکره و توافق ایران و آمریکا گفت: در نهایت به عنوان یک پیش‌بینی می‌توان گفت که مجوز مذاکرات محدود و مستقیم با امریکا بر سر مسئله هسته‌ای صادر خواهد شد و مذاکره درباره در مسائل منطقه‌ای در مرحله بعد منوط به موضع مذاکراتی اولیه و نیز خواسته‌های طرف مقابل خواهد بود. طبعاً سخت‌ترین بخش اختلاف ها مربوط به درخواست طرف مقابل برای مذاکرات موشکی خواهد بود که به نظر می‌رسد به دلیل اهمیت و جایگاهی که برنامه موشکی در دکترین امنیتی و نظامی ایران دارد قاعدتاً نمی‌تواند مبنای مذاکره در آینده قرار گیرد.

مسعودی تصریح کرد: درگیری‌های نظامی اخیر ایران و اسرائیل، نشانگر اهمیت و مشروعیت برنامه موشکی ایران در ایجاد توازن قدرت نظامی در مقابل اسرائیل است. منطق توازن قدرت ایجاب می‌کند که ایران از موشک‌هایی برخوردار باشد که برد موثر آن مساوی است با برد هواپیماهای جنگنده به علاوه برد موشک‌های هواپایه اسرائیل. اگر ایران چنین منطقی را در مذاکرات پیگیری کند، می‌تواند مشروعیت برنامه موشکی خود را بیش از پیش جا بیندازد.