یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: به نظر میرسد انتخابات با دستفرمان سالهای ۱۴۰۰ و ۹۸ به پیش خواهد رفت و انتخابات با مشارکت حداکثری در دستور کار برخی از دست اندرکاران نیست. صابون شورای نگهبان و ردصلاحیت به لباس اغلب اصلاحطلبها خورده و بعید میدانم کسی را داشته باشیم که تجربه ردصلاحیت را نداشته باشد. بنابراین تکرار این موضوع دردی را دوا نمیکند وقتی بدون مستند و توجه به مصوبهای که مجمع تشخیص در نحوه رسیدگی و ردصلاحیتها دارد، این کار انجام میشود، مطمئنا دستاوردی نخواهد داشت.
به گزارش جارچی اخبار، محمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلبّ درباره ردصلاحیتهای برخی از داوطلبین در انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: متأسفانه این روند قابل پیشبینی بود و اتفاق عجیبی نیفتاده و به نظر میآید تصمیم یکدستی و هرچه بیشتر فاصله گرفتن با مشارکت حداکثری و عدم توجه به الزامات حفظ جمهوریت نظام خودش را نشان میدهد. با آن صحبتی که رهبری اول سال درباره انتخابات مطرح کردند، تصور میشد بنا است اتفاقاتی بیفتد، اما به عنوان کسانی که در وزارت کشور بودیم و تجربه سوابق این کار را داشتیم، احساس میکردیم اگر بخواهد اتفاق جدی بیفتد، لوازم و مقدمات قابلتوجهی دارد. وقتی به قانون جدید انتخابات رسید و مسیر تصویب طی شد، برای ما تقریبا روشن شد که اگر قرار بود مسیر دیگری مربوط به انتخابات باشد علیالقاعده نباید آن مسیر طی میشد.
وی افزود: دیدید که صداهای محدودی از گوشه و کنار کشور شنیده شد که بعضیها میگفتند بنا است انتخابات متفاوتی داشته باشیم و بررسی صلاحیتها دچار تغییر شود. اما قرائن نشان نمیداد که مسیر آن است بلکه مسیر به سمت یکدستی و همان مسیری که در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ طی شد، پیش رفت. این بود که این یکدستی تقویت و تحکیم شده و هر روزنه و معبری که تصور میشد ممکن است به سمت دیگری باشد، مسدود شد. ولی بعضیها باز هم میگویند وضعیت بهبود پیدا میکند. ما حرفی نداریم و انشاءالله که حرف آنها محقق شود
میرلوحی تصریح کرد: به نظر میرسد انتخابات با دستفرمان سالهای ۱۴۰۰ و ۹۸ به پیش خواهد رفت و انتخابات با مشارکت حداکثری در دستور کار برخی از دست اندرکاران نیست. نظرسنجیها از میزان مشارکت هم نگرانکننده است. مسائل اقتصادی، شرایط روز کشور، وضعیت اشتغال و مهاجرت این نگرانی را تایید میکند.
وی در پاسخ به این سوال چرا اصلاحطلبان با تعداد بالا در انتخابات ثبت نام نکردند آیا نمیشد حداقل در انتخابات ثبت نام کنند و بعد از آن شاهد نتایج صلاحیتها باشیم، گفت: چه سودی دارد؟ مگر ما اندوختهمان کم است و در ردصلاحیتها چیزی کم داریم؟ تقریبا میبینید از همه بزرگان وقت شخصیتهایی برای کاندیداتوری در ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بودند که به مراتب فراتر و قویتر از آنها بودند اما بررسی و تلقیشان این بود که تأیید صلاحیت نخواهند شد و نرفتند. ولی آنهایی هم که آمدند دیدید. لذا تقریبا میشود گفت صابون شورای نگهبان و ردصلاحیت به لباس اغلب اصلاحطلبها خورده و بعید میدانم کسی را داشته باشیم که تجربه ردصلاحیت را نداشته باشد. بنابراین تکرار این موضوع دردی را دوا نمیکند وقتی بدون مستند و توجه به مصوبهای که مجمع تشخیص در نحوه رسیدگی و ردصلاحیتها دارد، این کار انجام میشود، مطمئنا دستاوردی نخواهد داشت.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: بعضی از دوستان میگویند میرفتید ثبتنام میکردید، درصورت رد صلاحیت هزینه آن به دوش نهادهای رد صلاحیتکننده میافتاد، اما خیال این نهادها خیلی راحت شده و بیدی نیستند که با این بادها بلرزند. وقتی رهبری آن مواضع را بیان کردند، برخی تلقیشان بود که حتما یک اتفاقی میافتد اما باز هم این عده به روش گذشته خود ادامه دادند. اصلا بعضی دوستان تعجب میکنند. تلقی این بود که اتفاقی میافتد اما رد صلاحیت امثال آقای پزشکیان، خودش یک نمود است.
میرلوحی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید روندی که از آن به عنوان خالصسازی تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد، گفت: تا جایی که سر خالصسازان به سنگ بخورد. به نظر نمیآید که این نصیحت را جدی بگیرند. متأسفانه میبینید به نقطهای رسیدیم که قبلا میگفتند ما اکثریت هستیم، اما اخیرا میبینند خیلی نمیتوانند روی این بخش مانور بدهند و خیلی اظهرمنالشمس شده که آنها اقلیت هستند و میگویند اقلیت هستیم چون خودمان را صالح، خالص، وارث اصل اسلام، انقلاب و خط امام میدانیم. خانمی اخیرا اشاره کرد که مملکت مال حزبالهیها است، واقعیت حرف دل برخی از آنها را زد.
وی تصریح کرد: گاهی هم آدم تصور میکند نکند این افراد غافل هستند، اخبار را نمیخوانند و بیاطلاع هستند اما برخی اظهارات نشان میدهد که همهچیز را میدانند، گزارشها را میخوانند اما بنای اعتنا ندارند و میگویند بروند که بروند. با تحقیق به شما عرض میکنم، ۶ میلیون باسواد کشور، پزشک این کشور، یعنی فردی که ۳۰ سال کار کرده دارد میرود نه دانشجویی که دارد تحصیل میکند. در حوزه پرستار شاهد مهاجرت هستیم. اخیرا شنیدم کشورهای جنوب خلیج فارس، عمان، امارات و حتی عربستان ایرانیهای تحصیلکرده و فنآور را جذب میکنند. حالا اروپا و آمریکا جای خود را دارد. متأسفانه برخی هیچ دغدغهای برای این قضایا ندارند و میگویند رفتند که رفتند.