یادداشتی از مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل آمریکا
آنچه که در این باب باید مد نظر قرارداد این است که سند منتشر شده از سوی دولتها آن هم در حین جنگ میتواند واقعی یا غیرواقعی باشند؛ چراکه این اسناد میتواند برای تأثیرگذاری روانی و میدانی طراحی و افشا شوند و در این میان میتواند اوضاع را به سمت و سوی دیگر هدایت کند. به همین دلیل انتشار اسناد مربوط به جستوجوی آمریکا برای پیدا کردن جایگزین برای رئیسجمهوری فعلی اوکراین را باید نوعی هدایت افکار عمومی و ایجاد شک و تردید در جبهه دشمن قلمداد کرد. از سوی دیگر، انتشار چنین اسنادی نشان میدهد که اوضاع و احوال در اوکراین مناسب نیست.
زلنسکی در وضعیت جنگی به سر میبرد و توانسته تاکنون از خود استعدادهایی را نشان دهد که هیچگاه در ابتدای راه کسی فکرش را نمیکرد. او توانست از ظرفیتهای موجود در جهت جذب کمکهای غرب استفاده کند و به هر ترتیب باید متوجه بود که علاوه بر این روند، همچنان خسارتهای جنگ به قوت خود باقیست و روسیه هم در این راستا نفوذیهای خود را در اوکراین دارد و میتواند تحلیلها و روندهای غلط را به پیکره جنگ تزریق کند و روندها را تغییر دهد.
نکته دیگر این است که تلاشهای روسیه در این راستا بر اساس آن است که با ارائه اسناد مهندسیشده افکار عمومی را مدیریت کند و روحیه دشمن را تخریب کند. اینکه روسیه اعلام میکند رئیسجمهوری اوکراین از منظر قانونی دیگر صلاحیت اداره کشور را ندارد و باید انتخابات برگزار شود یک مسأله مضحک است؛ چراکه در زمان جنگ انتخابات اساساً معنا ندارد. این انتخابات به دلیل حملات روسیه همین حالا با موانع امنیتی روبهرو است و از منظر دیگر باید قانون اساسی اوکراین را هم مدنظر قرار داد و باید دید که آیا امکان عقب انداختن انتخابات وجود دارد یا خیر.
این در حالیست که روسها مدعی هستند آمریکا به دنبال جایگزین زلنسکی است که این یک امر طبیعی قلمداد میشود؛ چراکه خردورزی استراتژیک اساساً ایجاب میکند که برای کنترل بحران و مدیریت صحنه یک چهره جدید باید روی کار بیاید که در هر نقطه از جهان این مسأله کاملاً عادی به نظر میرسد.