علی خودسیانی تأکید کرد: آثار ادبی امروزی چه در حوزه ترجمه و چه آثاری که به زبان فارسی توسط نویسنده‌های ایرانی خلق شده‌اند من را به عنوان یک نویسنده که کارم بیشتر خواندن است تا نوشتن، راضی نمی‌کنند.

به گزارش جارچی اخبار، علی خودسیانی نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس سینما و تلویزیون در گفتگو با ایلنا، درباره ارتباط سینما و ادبیات اظهار کرد: تجربه نشان داده هر زمان که فیلمسازها در سینما و تلویزیون چه در ایران و چه در کشورهای مطرح اروپا و آمریکا به سراغ ادبیات می‌روند و از یک داستان یا کتاب اقتباس می‌کنند، نتایج بهتر و موفق‌تری به دست می‌آورند. اگر به سینمای ایران رجوع کنیم به تعدادی از فیلم‌های ایرانی برگرفته از رمان‌ها و آثار ادبی می‌توان اشاره کرد که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شدند.

خودسیانی درباره پتانسیل ادبیات امروز ایران برای اقتباس در سینما گفت: ادبیات امروز ایران ادبیاتی غنی نیست و مشکلاتش بیشتر از آن است که سینما بخواهد کمکش کند و آن را به سوی بهتر شدن سوق دهد. داستان‌های معاصر به دلایل مختلف کارکردشان را از دست داده‌اند و کمتر فیلمسازی را به خود جلب می‌کنند. این وضعیت در ادبیات کهن هم متاسفانه به چشم می‌خورد مثلا حتی آثار نظامی در دوره‌ای با سانسور به چاپ می‌رسید و این باعث بی‌اعتمادی و دوری برخی از دوستداران ادبیات و کارگردانان از آثار ادبی شد و امروز ارتباط خوبی بین سینما و ادبیات کهن و معاصر ما وجود ندارد.

وی افزود: اما با این وجود در دوره معاصر کارگردانانی بوده‌اند که به ادبیات تکیه کنند و از این اعتماد پشیمان نشدند. به عنوان مثال داریوش مهرجویی از جمله فیلمسازانی بود که از اقتباس در آثارش استفاده می‌کرد و اکثر آثارش که بر اساس آثار نویسندگان ادبی بود یا به نوعی از ادبیات وام گرفته بود با استقبال خوبی روبرو شد که از جمله مطرح‌ترین آن‌ها می‌توان به «گاو» و «هامون» اشاره کرد.

نویسنده سریال «دنیای شیرین» درباره تأثیر سینما بر ادبیات گفت: معمولا سینما باعث شناخته شدن یک اثر ادبی و محبوب شدن آن می‌شود، وقتی فیلمی از یک داستان یا رمان اقتباس می‌کند، باعث افزایش چاپ و فروش آن اثر می‌شود که البته شرط این موفقیت کیفیت خوب فیلم و توانایی نویسنده برای اقتباس است وگرنه یک فیلم باعث ارزشمند شدن یک کتاب نمی‌شود. کارگردان معمولا وقتی از یک کتاب یا داستان الگو می‌گیرد که آن را غنی و جذاب تلقی کند و برعکس این قضیه رخ نمی‌دهد؛ همیشه باران از آسمان به زمین می‌بارد نه از زمین به آسمان به این معنا که فیلمساز قبل از شروع فیلم از نویسنده یا فیلمنامه‌نویس نمی‌خواهد که برایش آثار ادبی خلق کنند بلکه بعد از چاپ با ارزیابی اثر تصمیم به اقتباسش بگیرد.

این فیلمنامه‌نویس درباره در نظر گرفتن حق مولف در اقتباس، اظهار کرد: حداقل به جای آوردن حق مولف، گرفتن مجوز است. نویسندگان ما می‌دانند پولی که در سینما هزینه می‌شود با هزینه انتشار یک کتاب قابل مقایسه نیست و نهایتاً با یک دهم کل پولی که یک تهیه‌کننده در سینما بدست می‌آورد به راحتی می‌تواند امتیاز یک رمان را بخرد. برای یک نویسنده نه تنها کار سختی نیست بلکه حاضر است بدون گرفتن حق کپی رایت به اقتباس رضایت بدهد چرا که به هر حال این اقتباس از هر جهت به نفع رمان است.

وی افزود: امروز تیراژ کتاب‌ها با وجود اینکه ارقامی چون هزار و صد عدد روی آن‌ها نوشته می‌شود، از صد عدد بیشتر نمی‌شود و همه می‌دانیم اکثر این یک آمارها دروغی است و معمولا همان صد عدد را هم برای یادگاری یا هدیه دادن به چاپ می‌رسانند در حالی که قبلا تیراژ کتاب‌ها از ۳۰۰۰ تا کمتر نبوده و اصلا زیر ۳۰۰۰ عدد اجازه چاپ نداشتند.

خودسیانی در ادامه تصریح کرد: بخشی از دلیل بی‌کیفیتی آثار سانسور است و از طرفی وقتی سانسور زیاد شود باعث خود سانسوری در نویسنده‌ها می‌شود و کم کم نویسنده‌ها شروع می‌کنند به حذف بخشی از داستان‌هایشان و در نهایت می‌بینیم بسیاری از نویسنده‌ها که کارشان صرفاً نوشتن است، ترک وطن و مملکتشان را به سفارشی نوشتن ترجیح می‌دهند. بسیاری از سفارش‌ها اینگونه است که به نویسنده مبلغ هنگفتی پیشنهاد می‌شود تا زندگی‌نامه یا رمانی خاص بنویسد و از آن اثر ده هزار پنج هزار کتاب به چاپ می‌رسد که همه آن کتاب‌ها هم برای هدیه دادن استفاده می‌شوند و صرفاً مبلغی هنگفت در این میان هزینه شده است.

وی در پایان اظهار کرد: مشابه این وضعیت را در سینما هم داریم که فیلم‌هایی با بودجه‌های بالا و نامعلوم ساخته می‌شوند و بعد هم برای بالا بردن آمار فیلم، بلیت‌ها را رایگان می‌فروشند تا مخاطب جذب کنند و بگویند که این فیلم پر مخاطب بود. در انتشارات هم فقط برای داشتن رزومه یا بودجه گرفتن و باطل نشدن مجوز نشر تلاش بر این است که هر سال حدود ۷۰ تا ۸۰ کتاب نوشته شود و همه این نوشته‌ها معمولاً سفارشی هستند. رمان‌ها و کتاب‌های سفارشی قطعاً نمی‌توانند موجب رضایت مخاطب شوند و با گذشت زمان انتشاراتی که از این طریق به حیات خود ادامه می‌دهند با کمبود مخاطب روبرو می‌شوند