امین محمودی یکتا با اشاره به اینکه وجوه سیاسی «کنت مونت کریستو» را در اقتباس از این اثر حذف کرده و به مفاهیم اخلاقی آن پرداخته، گفت: در «قطب شمال» قصهگویی مهمترین عنصر فیلمنامه بود.
به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایلنا، سریال «قطب شمال» به کارگردانی امین محمودی یکتا این روزها از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است. این سریال که به روزهای پایانیاش نزدیک میشود، روایتگر قصهای پر حادثه است که از رمان معروف «کنت مونت کریستو» نوشته الکساندر دوما اقتباس شده است.
فرزاد فرزین نقش اصلی سریال «قطب شمال» را بازی میکند و آناهیتا درگاهی، امیرحسین فتحی، نازنین بیاتی، فرزاد حسنی، عباس جمشیدی فر، شهرام قائدی، نگار فروزنده، شهروز دل افکار، روح الله زمانی، مرتضی آقاحسینی، مه لقا می نوش، فرهنگ زرگرباشی، ماکان آریاپارسا، مهران میری، حاتم مشمولی، مسعود میرطاهری، احمد لشینی، نیما شکیبایی و آتوسا کلانتری دیگر بازیگران آن هستند.
به بهانه پخش این سریال امین محمودی یکتا گفتگویی داشته که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
ایده و ساختار سریال «قطب شمال» چگونه شکل گرفت؟
پروسه سادهای بود، ما قصد ساخت اثری را داشتیم و هم من و هم آقای حامد افضلی سالها پیش رمان «کنت مونت کریستو» را خوانده بودیم و خیلی اتفاقی احساس کردیم که این قصه دراماتیک فراز و فرودها و لحظات جذابی دارد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم فیلمنامهای با اقتباس از این رمان بنویسیم که به «قطب شمال» تبدیل شد.
شکل اقتباس صورت گرفته از «کنت مونت کریستو» فقط مربوط به ساختار روایی رمان با تِم انتقام میشود؟
در نیمی از فیلمنامه «قطب شمال» اقتباس وفادارانهای از رمان الکساندر دوما صورت گرفته و نیم دیگر فیلمنامه اقتباس آزاد است.
ما تا حدی به رمان وفادار بودیم ولی به هر حال «کنت مونت کریستو» رمانی کلاسیک است و ما باید آن را به دنیای مدرن میآوردیم و آن را ایرانیزه میکردیم و در این شرایط نمیتوان به منبع اقتباس کاملاً وفادار بود. بخشهایی از رمان را هم به صورت کامل تغییر دادیم و سعی کردیم خلاقیتهایی در روایت داشته باشیم.
با توجه به اینکه قصه الکساندر دوما در فرانسه دوران ناپلئون روایت میشود، چقدر بستر اجتماع ایران را برای روایت قصهتان مدنظر داشتید؟
در اقتباس از این اثر اتمسفر اجتماع در خدمت قصه بود و ما قصد نداشتیم برای تغییر این جامعه کار خاصی انجام دهیم. در رمان «کنت مونت کریستو» مفاهیمی وجود دارد که کاملاً بینالمللی و همیشگی هستند و درباره بخشش و موضوع چرخه انتقام کار فراتری جدا از قصهای با این مفاهیم برای اقتباس از این رمان نیاز نبود.
بنابراین ابعاد سیاسی قصه دوما را کنار گذاشتید و به مفاهیم اخلاقی آن پرداختید؟
قطعاً همینطور است. پایه و اساس رمانهای الکساندر دوما در اتمسفر و فضای سیاسی میگذرد و فکر میکنم ۸۰ تا ۹۰ درصد آثار این نویسنده در فضا و اتمسفر سیاسی روایت میشود و ما در اقتباس از این اثر این بخش را نادیده گرفتیم که البته کار سختی است چرا که تقریباً نیمی از ستون قصه را حذف کردیم و فقط بخشهایی که مربوط به مفاهیم اخلاقی میشود را حفظ کردیم.
اساساً هدفگیری ما ساخت سریالی قصهمحور بود و در چنین اثری گرهافکنی، غافلگیری و حادثه در قصه حرف اول را میزد و ما از شروع کار ریتم و تِمپوی اثر و لاغر و فقیر نبودن قصه برایمان مهم بود به طوریکه مخاطب احساس نکند که در قصه به او کمفروشی میشود. به همین دلیل مهندسی صورت گرفته روی فیلمنامه اینگونه بود که هر قسمت حداقل یک نقطه عطف جذاب داشته باشد که فکر میکنم در حوزه هیجانانگیز بودن اثر و ریتم مناسب توانستیم موفق عمل کنیم و اثری بسازیم که نسبت به دیگر آثار نمایش خانگی در این سالها متفاوت باشد.
هدفگیری ما از ابتدا هم همین بود که فضای کار، فضایی رمانگونه باشد و بتوانیم به فضای کلاسیک وفادار بمانیم و هر جا که قصهای پر هیجان تعریف میشود هم گاهی مواقع شاید در فضایی غیر رئالتر برای مخاطب قصه مدنظر را روایت کنیم.
در برخی مواقع سریال از فضای رئال کمی فاصله میگیرد و فیلمنامه به سمت و سویی میرود که خطر عدم پذیرش اتفاقات رخ داده برای مخاطب وجود داشته باشد. مثلاً عمل جراحی و تغییر چهره و هویت میتواند نکتهای باشد که مخاطب آن را در فضای «قطب شمال» نپذیرد.
ما از ابتدا هم میدانستیم که در این قصه با چنین چالشهایی روبرو هستیم. در واقع وقتی از دو بازیگر برای ایفای یک نقش با یک صدای مشترک و از نظر ظاهری نیز حداقل با چشم و اندام مشترک استفاده میکنید به طور کل ریسک کردهاید و ما از همان ابتدا از این ریسک اطلاع داشتیم و آگاهانه آن را پذیرفتیم.
ما سعی داشتیم بین فضای رئال و فانتزی بایستیم، هم ساختار تعریف قصهای کلاسیک و رمانگونه را حفظ کردیم و هم سعی کردیم آن را به فضای واقعگرایانه نزدیک کنیم و فکر میکنم با وجود خطری که داشت توانستیم موفق عمل کنیم و خوشبختانه مخاطب با فرصتی که به سریال داد، توانست آن را بپذیرد.
برای ما قصهگویی و غافلگیریها و حوادث مهم بود و فکر میکنم به هدفمان هم رسیدیم.
آیا در ادامه قصه با غافلگیریهای بیشتری روبرو خواهیم شد؟
تا امروز ده قسمت از این سریال پخش شده و دو قسمت دیگر تا پایان باقی مانده است و همین ریتم، تمپو و هیجان تا لحظه آخر حفظ شده است و امیدوارم که مخاطب از دیدن آن لذت ببرد.
انتخاب فرزاد فرزین به عنوان یک خواننده برای ایفای نقش اصلی یک سریال کاری پر خطر است. چطور به این انتخاب رسیدید؟
من همیشه آدمی ریسکپذیر و اهل چالشی بودم و پیش از ساخت «قطب شمال» فرزاد فرزین را میشناختم و به عنوان فیلمنامهنویس و دستیار کارگردان با او همکاری داشتم. همیشه فکر میکردم وجهی از بازیگری در فرزین وجود دارد که در این مسیر ۲۰ سالهای که بازی میکند آن وجه از استعدادش به مرحله ظهور و بروز نرسیده است و من فکر میکردم که آن بخش را میشناسم و میتوانم به مرحله ظهور و بروز برسانم که فکر میکنم تا اینجا من و فرزاد فرزین از پس این کار برآمدهایم و مخاطب از اواسط قسمتها کاراکتر آرشام را پذیرفت و وقتی او را میدید فرزاد فرزین را فراموش کرد.
علاوه بر این ما مارکتینگ را هم در نظر داشتیم، فرزاد فرزین هنرمند پرطرفداری است و به جلب نظر طرفداران او نیز فکر کرده بودیم و بر این عقیده بودیم که قطعاً این موضوع نیز میتواند به دیده شدن «قطب شمال» کمک کند. فرزاد فرزین انتخاب اول ما برای ایفای این نقش بود.
آیا «قطب شمال» فصل دوم هم دارد؟
تا امروز قصدی برای ساخت فصل دوم وجود ندارد و بعید میدانم که ساخت «قطب شمال» در فصلهای بعدی ادامه داشته باشد.
آیا از شرایط پخش و میزان بازخورد سریال رضایت دارید؟
بله، خوشبختانه سریال به خوبی دیده شده و بازخوردهای میدانی که داشتیم نیز مشخص است که «قطب شمال» اثری مخاطبپسند شده و اقشار مختلفی با سریال ارتباط برقرار کردهاند و برایم جذاب است که مخاطبان هر هفته پیگیر ادامه قصه هستند.