اینکه می‌بینیم یک دولت مدعی اصول و ارزش‌های متعالی انسانی در جهان غرب بدون هرگونه مدرک محکمه‌پسندی به یک مرکز اسلامی حمله می‌کند، نشان از آن دارد که میان آنچه غربی‌ها ادعا می‌کنند و آنچه در میدان عمل قائل به آن هستند، فاصله از زمین تا آسمان است. در عین حال، اینکه دولت آلمان گاه و بیگاه به مراکز اسلامی در این کشور حمله می‌کند در نوع خود این چالش را پیش روی این دولت قرار می‌دهد که حقیقتا چرا برخلاف ادعاهای خود، تعهدی به آزادی بیان و اندیشه ندارد؟

نیروهای امنیتی آلمان اخیرا به نحو گسترده‌ای به مرکز اسلامی هامبورگ هجوم برده و البته که وزارت کشور آلمان نیز در موضع گیری رسمی، فعالیت این مرکز اسلامی و دیگر مراکز وابسته به آن در خاک آلمان را غیرقانونی و ممنوع کرده است. تنها اندکی پس از این اقدام دولت آلمان، وزارت خارجه کشورمان، سفیر آلمان در تهران را فراخواند و اعتراض رسمی کشورمان به این قدام دولت آلمان را به وی ابلاغ کرد. البته که واکنش‌های منفی زیاد دیگری نیز به این اقدام دولت آلمان مطرح شده است.

دولت آلمان مدعی شده که مرکز اسلامی هامبورگ، محلا ترویج افکار افراط‌گرایانه است. با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که دولت آلمان در اقدام اخیر خود، از هرگونه منطق و استدلالی عاری است و صرفا جلوه‌ای تازه از اسلام‌هراسی را به نمایش گذاشته است.

«مثنی عبدالله» نویسنده و تحلیلگر مالزیایی سیاست بین‌الملل، در گفت و گویی به واکاوی چند سوال مهم با محوریت حمله اخیر نیروهای امنیتی آلمان به مرکز اسلامی هامبورگ پرداخته است.

مشروح گفتگو با مثنی عبدالله را در ادامه می‌خوانید.

به تازگی نیروهای امنیتی آلمانی به مرکز اسلامی هامبورگ یورش برده و این ادعا را مطرح کرده‌اند که این مرکز محل ترویج افراط گرایی است. دیدگاه شما در رابطه با این اقدام دولت آلمان چیست؟

برای درک بهتر واقعیت‌ها در مورد اقدام اخیر دولت آلمان باید این مساله را مورد توجه داشته باشیم که حمله به مرکز اسلامی هامبورگ در سال گذشته نیز انجام شده است. در آن دوره زمانی نیز وزارت کشور آلمان ادعاهای مشابهی را در مورد فعالیت‌های مرکز اسلامی هامبورگ مطرح کرد. به طور خاص شاهد بودیم که در آن دوره زمانی، دولت آلمان به این مساله اشاره داشت که با تفکرات ضدصهیونیستی در این کشور مقابله می‌کند و اجازه توسعه آن‌ها را نمی‌دهد.

از این رو، به نظر می‌رسد که چه حمله سال قبل به مرکز اسلامی هامبورگ و چه حمله فعلی به این مرکز، تا حد زیادی با تحریکات رژیم اشغالگر قدس و لابی‌های متحد آن در آلمان به وقوع پیوسته است. جریان‌هایی که خود نمودهای عینی از افراط گرایی و نژادپرستی در جهان کنونی هستند. البته که پیش از این نیز در سال‌ها و ماه‌های اخیر بارها و بارها گزارش‌های مختلفی منتشر شده و در اغلب آن‌ها به نفوذ گسترده و عمیق لابی‌های صهیونیستی در خاک آلمان اشاره شده است. موضوعی که در نوع خود بر دستورکارهای دولت آلمان نیز اثرگذاری قابل توجهی داشته است.

به نظر شما نکته برجسته حمله اخیر نیروهای امنیتی آلمانی به مرکز اسلامی هامبورگ چه بود؟

به نظر می‌رسد که برجسته‌ترین نکته در رابطه با این موضوع این مساله است که این حمله عاری از هرگونه منطق و استدلالی متقن است. در حمله اخیر و سال گذشته نیروهای امنیتی آلمانی به مرکز اسلامی هامبورگ شاهد بوده‌ایم که دولت آلمان هیچ سند و مدرکی را برای توجیه حمله خود به این مرکز ارائه نکرده است. این مساله خود سوال‌ها و البته نکات معنادار زیادی را به همراه دارد.

اینکه می‌بینیم یک دولت مدعی اصول متعالی انسانی در جهان غرب بدون هرگونه مدرک محکمه پسندی به یک مرکز اسلامی حمله می‌کند، نشان از آن دارد که میان آنچه غربی‌ها ادعا می‌کنند و آنچه در میدان عمل قائل به آن هستند، فاصله از زمین تا آسمان است. در عین حال، اینکه دولت آلمان گاه و بیگاه به مراکز اسلامی در این کشور حمله می‌کند در نوع خود این چالش را پیش روی این دولت قرار می‌دهد که حقیقتا چرا برخلاف ادعاهای خود، تعهدی به آز ادی بیان و اندیشه ندارد؟

عده‌ای بر این باورند که جدای از محرک‌های خاص سیاسی، رشد قابل توجه گرایش به اسلام در جهان غرب و به طور خاص آلمان نیز یکی از علل اصلی وقوع رویدادهای اینچنینی است؟

این هم نکته‌ای است که نه فقط در مورد آلمان بلکه در مورد دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه هم به آن اشاره شده و در نوع خود به یک دردسر بزرگ برای دولت‌های غربی تبدیل شده است. روند فزاینده گرایش به اسلام در جهان غرب، آن هم علی رغم تمامی تبلیغات منفی و شبانه‌روزی که علیه اسلام و مسلمانان می‌شود، زنگ هشدارهای جدی را در جهان غرب به صدا درآورده است.

تردیدی نیست که قدرت‌های غربی از این مساله و چشم اندازهایی که در آینده در حوزه حیات سیاسی و اجتماعی کشورهای غربی می‌تواند ایجاد کند، هراس دارند. از این رو، تا جای ممکن سعی دارند با انجام اقدامات قهری و تبلیغاتی، زمینه‌های برخورد با اسلام و مسلمان را فراهم سازند. موضوعی که مورد اشاره تحلیلگران و صاحب نظران زیادی بوده و آن‌ها نسبت به این موضوع اعتراضات جدی را مطرح کرده اند.

دولت آلمان مدعی شده که مرکز اسلامی هامبورگ محل ترویج و گسترش تفکرات افراط گرایانه است. این در حالی است که این دولت یکی از حامیان جدی رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن در نوار غزه است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟

اتخاذ استانداردهای دوگانه از سوی دولت‌ها و قدرت‌های غربی، به هیچ عنوان پدیده تازه و عجیبی نیست. آن‌ها هر کجا که منافعشان اقتضا کند رویه‌های خاصی را از خود بروز می‌دهند و با استفاده از اهرم‌های رسانه ای، سعی در لاپوشانی واقعیت‌ها دارند. بر اساس آمارهای رسمی، آلمان از زمان آغاز جنگ غزه، جزو سه تامین کننده اصلی تسلیحات رژیم صهیونیستی بوده است. تسلیحاتی که تاکنون موجب کشته شدن قریب به ۴۰ هزار انسان بیگناه در نوار غزه شده اند. به بیان ساده تر، آلمان یکی از شریک جرم‌های مهم اسرائیل در اعمال جنایت علیه ملت فلسطین است.

نکته دیگر در این رابطه این است که اکنون در اراضی اشغالی، کابینه دولت نتانیاهو سرکار است که در نوع خود و در تاریخ رژیم جعلی اسرائیل، جزو تندروترین‌ها است. این کابینه حتی قبل از آغاز جنگ غزه نیز با واکنش‌های جدی و منفی در جهان غرب به واسطه موضع گیری‌های غیرمنطقی و غیرانسانی خود رو به رو شد. حال اینکه جریان حکمرانی در آلمان چشم بر تمامی مسائلی از این دست بسته و مرکز اسلامی هامبورگ را بدون هرگونه سندی به ترویج افراط گرایی متهم می‌کند، از یک بحران بزرگ گفتمانی در جهان غرب خبر می‌دهد.

نباید فراموش کرد که آلمان در شرایطی به رژیم صهیونیستی بیشترین کمک‌های نظامی و تسلیحاتی را انجام می‌دهد که این رژیم با یک پرونده مفتوح در دیوان لاهه در رابطه با ارتکاب به جنایت علیه بشریت و نسل کشی در نوار غزه رو به رو است و هیچ بعید نیست که به زودی شاهد صدور حکم بازداشت بین المللی نخست وزیر این رژیم و البته دیگر مقام‌های سیاسی و نظامی آن باشیم.