خستگیِ پرستاران از انجام مأموریتهای بدون وقفه، کمبود نیرو، کمبود امکانات و فاصلهی زیاد بین برخی از پایگاهها، آسیب غیرقابل انکاری به بیماران وارد میکند: از یک سو دیر رسیدنِ اورژانس و از سوی دیگر افزایش خطاهای پزشکیِ ناشی از خستگی. با این اوصاف، بازندهی چنین سیستم نامتعادلی نه فقط پرستاران، که مردم هم هستند.
به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایلنا، یک روز بارانی در صومعهسرا، در یکی از کارگاههای خانوادگی، چشمان کارگری سیاهی میرود، تشنج میکند و به زمین میخورد، کارفرما مستأصل از وضعیت پیش آمده برای کارگر، با اورژانس تماس میگیرد. نیم ساعت میگذرد اما کسی نمیآید. بعد از مدتی از اورژانس با کارفرما تماس میگیرند که ماشین اورژانس خراب شده و در گِل ماندهایم، نمیتوانیم بیاییم و ماشینِ دیگری هم نداریم! کارگرِ تشنجکرده، بعد از یک ساعت با کمک اطرافیان نجات پیدا میکند و بعد هم خود را به یکی از مراکز درمانی میرساند. حالا تصور کنید جای آن بیمار، در همان روز بارانی، یک بیمارِ سکتهی قلبی، مغزی و یا یک بیمارِ بدحالِ تصادفی بود… .
مختصری از وضعیت اورژانس ۱۱۵ و پرستارانش
اورژانس پیشبیمارستانی در کشور وضعیت خوبی ندارد و به گفتهی پرستاران اورژانس، موردی که در صومعه سرا اتفاق افتاد، مکرر تکرار میشود. آنها میگویند: نه اوضاع اورژانس تعریفی دارد و نه اوضاع ما پرستاران. بودجه نمیدهند؛ امکانات ندارند؛ ماشینها خراب است؛ پایگاهها را تعطیل میکنند؛ نیرو کم است و اضافهکارِ اجباری با حقوقهای بسیار پایین، انگیزهی کار را گرفته و پرستاران را فرسوده کرده است. مردم، دیر رسیدنِ آمبولانس را از چشم پرستاران میبینند و به همین دلیل، تنش بین پرستاران اورژانس و همراهان بیمار به یکی از چالشهای روزانهی کار آنها تبدیل شده است.
این پیامی است که چند ماه پیش پرستار یکی از استانها در گروه کاری گذاشته: «به دادِ نیروهای فوریت پزشکی برسید! سه سال است که به ما حق لباس و حق غذا ندادهاند. نیرو نیست و تأمین نیرو هم نمیکنند. اوضاع نیروهای پایگاها به شدت خراب و فشار روی نیروها زیاد است. مسافت بین بسیاری از پایگاها طولانیست، به همین دلیل قانون بهره وری اجرا نمیشود. پایگاهها همه محروم و آمبولانسها فرسوده هستند. برای رانندگیِ آمبولانس، هزار جور تعهد و ضامن میگیرند. خسته شدیم. از ترس، هیچکس اعتراض نمیکند که مبادا توبیخی بزنند. فوریت پزشکی و حوادث استان اصلا به فکر ما نیست، فقط به نیروها فشار وارد میکنند، انگار اینجا پادگان نظامی است!»
طبق قانون ارتقای بهرهوریِ کارکنان بالینیِ نظام سلامت، «مشمولینِ این قانون، اجازه کار بیش از ۱۲ ساعت متوالی را ندارند و میتوانند حداکثر معادل نصف ساعت کار موظف ماهانه، با توافق کارفرما اضافه کار انجام دهند.» پرستاران اورژانس پیشبیمارستانی اما ۲۴ ساعت و گاهی هم ۴۲ ساعت مدام کار میکنند و بابت اضافهکاریهای اجباریشان، ساعتی بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان حقوق میگیرند.
تسلطِ نگاه اقتصادی و سودجویانه بر درمان:
فوریتهای پزشکی درآمدزا نیست، پس خرجش نمیکنیم!
خستگیِ پرستاران از انجام مأموریتهای بدون وقفه، کمبود نیرو، کمبود امکانات و فاصلهی زیاد بین برخی از پایگاهها، آسیب غیرقابل انکاری به بیماران وارد میکند: از یک سو دیر رسیدنِ اورژانس و از سوی دیگر افزایش خطاهای پزشکیِ ناشی از خستگی. با این اوصاف، بازندهی چنین سیستم نامتعادلی نه فقط پرستاران، که مردم هم هستند.
رضا قرهباغی، رئیس هیئت مدیره انجمن فوریتهای پزشکی کشور، در گفتگو با «ایلنا» این وضعیت را بیش از همه حاصل تسلط نگاه اقتصادی و سودجویانه بر درمان کشور میداند و میگوید: از آنجا که بخش فوریتهای پزشکی تنها بخشی در بهداشت و درمان کشور است که درآمدی تولید نمیکند و تماما وابسته به بودجه است، در نتیجه وزارت بهداشت هم برای این بخش هزینهی چندانی نمیکند؛ نه برای تأمین نیروی متناسب و نه تأمین تجهیزات لازم. بنابراین در شرایطی که نگاه اقتصادی و بازاری به درمان گسترش یافته، این حوزه مغفول مانده است.
رئیس انجمن فوریتهای پزشکی کشور میگوید: از طرفی ناوگان فوریتهای پزشکی بسیار فرسوده است و از طرفی دیگر، به نسبت جمعیت و شاخصهای جهانی، کمبود نیروی زیادی داریم و خیلی از پایگاههای ما به خاطر همین کمبود نیرو و تجهیزات تعطیل شدهاند.
قرهباغی میگوید: فورتیهای کل کشور باید زیر نظر سازمان اورژانش باشد اما چارت اداری و مالیِ آن زیر نظر دانشگاههاست. به همین دلیل حتی بودجهای هم که به دانشگاهها داده میشود، برای این بخش چندان هزینه نمیشود و دست رئیس شبکه بهداشت و هیئت امنا برای خرج این بودجه در بخشی دیگر باز است.
بودجه به قدری کم است که به گفتهی رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور حتی به برخی از پرستاران، لباس هم نمیدهند! قرهباغی میگوید: چیزی به اسم لباس کار که بدیهی و ابتداییترین حق پرسنل است هم گاهی اوقات داده نمیشود، حق ایاب و ذهاب، کارانه و موارد دیگر که جای خود دارد!
به دلیل کمبود بودجه، پایگاههای اورژانس به راحتی تعطیل میشود
تعطیلی پایگاههای اورژانس و بیکاریِ نیروها یکی از موارد مورد اعتراض پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی است. رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور با تائید این موضوع میگوید: تعطیلیِ پایگاهها، خط قرمز اورژانس پیش بیمارستانی است اما متأسفانه مرسوم شده است. به دلیل نبود تجهیزات، بودجهی پایگاه به راحتی حذف و آن مرکز تعطیل میشود. هیچ توجهی نمیکنند که وجود آن پایگاه در آن منطقه چقدر میتواند مهم و حساس باشد.
قرهباغی از عقب ماندن از استانداردها و کمبود نیرو میگوید: تعطیلیِ پایگاههای اورژانس نشان میدهد که طی سالها نه تنها وضعیت اورژانس بهتر نشده و نتوانستیم با استانداردها پیش برویم، که حتی عقبگرد هم داشتهایم. طبق استانداردها باید برای هر ۱۶هزار و ۵۰۰ نفر یک آمبولانس وجود داشته باشد، اما در حال حاضر چنین استانداری رعایت نمیشود.
رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور ادامه میدهد: وقتی پایگاهی تعطیل میشود، مسیر پایگاه بعدی تا آن منطقه دو برابر میشود. بعضی وقتها ممکن است نیروهای ۲ – ۳ پایگاه همزمان مأموریت باشند و مسلما در چنین وضعیتی نمیتوان در زمان استاندارد به محل حادثه رسید. البته در شهرهای بزرگ، به دلیل وجود ترافیک نمیتوان استاندارد تعریف کرد، اما خب ترافیک در کنار دوریِ پایگاه از محل حادثه و کمبود نیرو و تجهیزات، وضعیت خدمترسانی را وخیمتر میکند. در این صورت، وقتی اورژانس به محل حادثه میرسد ممکن است دیگر دیر شده باشد.
استاندارد مأموریت پرستاران: ۱۲ ساعت کار، ۳ تا ۵ مأموریت
آنچه در واقعیت اتفاق میافتد: ۲۴ تا ۴۲ ساعت کار، ۱۰ تا ۱۲ مأموریت
تعداد پرستاران اورژانس پیش بیمارستانی به قدری کم است که نه امکانی برای اجرای قانون بهرهوری و کاهش ساعات کاری وجود دارد و نه استانداردهای مربوط به تعداد مأموریتها در روز رعایت میشود. قرهباغی میگوید: طبق قانون ارتقای بهرهوری نیروهای ما نباید بیشتر از ۱۲ ساعت در روز کار کنند، اما همکاران ۲۴ ساعت و گاهی حتی ۴۲ کار میکنند. در واقع هم به دلیلِ کمبودِ نیرو و هم مشکلات مالی، برخی از همکاران ۴۸۰ساعت در ماه کار میکنند. شیفت کاریِ این افراد ۴۲ ساعت کار و ۲۴ ساعت استراحت است که این وضعیت عملا نیرو را تضعیف میکند.
رئیس انجمن فوریتهای پزشکیِ کشور در مورد استانداردهای مأموریت نیز میگوید: استانداردهای مأموریت بین ۳ تا ۵ مأوریت در روز است اما همکاران ما در ۲۴ ساعت گاهی ۱۵ و حتی بیشتر هم مأموریت میروند، که مسلما کارایی این نیرو پایین میآید.
سهم پرستاران از کار سخت با اضافهکار اجباری: ۱۵ میلیون تومان حقوق ماهانه
نتیجهی اعتراض: هیئت تخلفات یا تبعید
برای ۱۰ شیفتِ ۲۴ساعته یا ۲۴۰ ساعت کار در ماه، پرستاران چیزی حدود ۱۵ میلیون تومان حقوق میگیرند. یعنی آنها برای این کارِ پُرفشار و اضافهکاریِ اجباریاش، تنها کمی بیشتر از یک کارگر ساده حقوق میگیرند. قرهباغی میگوید: یک نیروی با سابقهی ۱۰ سال به بالا، برای یک ساعت اضافه کار ۲۰ هزار تومان میگیرد. یعنی این نیرو برای ۱۰ ساعت کار، تنها ۲۰۰ هزار تومان حقوق میگیرد و این مبلغ پول رفت و آمدش هم نمیشود!
پرستاران بابت قرار گرفتن در چنین شرایط دشوار بارها اعتراض کردهاند. اما نتیجهی اعتراض آنها غیبت، کسر از کار و گاهی هم فراخوانده شدن به هیئت تخلفات بوده است. رئیس انجمن فوریتهای پزشکی کشور در مورد مجازات پرستاران معترض میگوید: گاهی بدون آنکه پرستاران را به هیئت تخلفات ببرند، آنها را تبعید میکنند و متأسفانه در اورژانس پیش بیمارستانی این مجازات مرسوم شده است. پرستار را به دورترین پایگاه از محل زندگیاش میفرستند تا در مسیر رفت و آمد فرسودهتر شود.