مدیر موزه ملی ایران با اشاره به استرداد ۴۹ آجر لعابدار منسوب به قلایچی بوکان از سوئیس توضیح داد چطور این اشیای باستانی ایرانی از کشور خارج شده و بعد از طی فرایندی سهدهه به خانه برگشتند.
به گزارش جارچی اخباربه نقل از موزه ملی ایران جبرئیل نوکنده گفت: آجرهای لعابدار قلایچی بوکان که در سالهای آغازین انقلاب اسلامی در اثر فعالیتهای غیرمجاز از کشور خارج شده بود ، متعلق به یکی از مراکز تمدنی فرهنگ ماناها در ۷ کیلومتری شمال غرب شهرستان بوکان است که به کشور بازگردانده شد.
وی افزود: این محوطه را نخستین بار کلایس در ۱۹۷۷ در مقالهای معرفی و پلانی از آن را در مجله آمی منتشر کرد. با وقوع انقلاب، سودجویان بخش زیادی از این محوطه باستانی را نابود کردند و آجرهای لعابدار مکشوفه از آن را به مجموعههای خصوصی و موزههای خارج از ایران در سوئیس سپردند.
وی کفت: اداره کل باستانشناسی وقت که زیرمجموعه وزارت فرهنگ فعالیت میکرد به صورت اضطراری در بهار ۱۳۶۴ اسماعیل یغمایی و تیم همراهش را به منطقه اعزام کرد. وی موفق شد با کاوش این محوطه تعداد ۲۰۰ آجر لعابدار را نجاتبخشی کند و سنگنوشتهای شامل ۱۳ سطر به خط آرامی کهن، متعلق به سده ۸ پیش از میلاد را به موزه ایران باستان منتقل کند.
نوکنده افرود: وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۸ مجموعهای از اشیای باستانی را از شخصی به نام حاج فرمان توقیف و به موزه ایران باستان تحویل داد که در آن بیش از ۱۷۰ آجر لعابدار قلایچی و بخشی از سنگنوشته آرامی آن قرار داشت که به بخش اصلی مکشوفه در کاوشهای یغمایی پیوند خورد و متن آن را رسول بشاش از ایران و آندره لومر از فرانسه ترجمه و منتشر کردند. با ترجمه کتیبه احتمال داده شد قلایچی، همان ایزیرتو، شهر شاهی ماناها باشد.
وی گفت: اطلاعات آجرهای موجود در موزه ملی ایران با وقفهای چند ساله در سال ۱۳۹۶ از سوی موزه ملی ایران در قالب کتابی منتشر شد. پیش از آن علی موسوی، موفق به انتشار بخشی از اطلاعات آجرهای لعابدار بوکان در مجموعهای در کشور فرانسه شد. بخشی از این آجرها که از موزههای ژاپن سر در آورده بودند، در کاتالوگها و نمایشگاههای مختلف منتشر شدند.
نوکنده افزود: ادامه کاوشهای قلایچی در ۸ فصل از سال ۱۳۷۸ به سرپرستی بهمن کارگر از سرگرفته شد و محصول آن پیدا شدن بیش از ۵۰۰ قطعه آجر لعابدار شکسته و سالم بود و اکنون در مخازن موزه اورمیه نگهداری میشوند.
وی گفت: اهمیت آجرهای لعابدار قلایچی که همزمان با نمونههای آشوری بینالنهرین هستند این است که مدارکی از هنر بومی مردمان لبه غربی فلات ایران در دوران آغاز تاریخی ایران است. از آنجا که هنر و باستانشناسی منطقه در این دوره زمانی به شدت تحت هژمونی آشور قرار دارد، این مدارک به ما نشان میدهد که ساکنان فلات ایران در این دوره زمانی تلاشهای جدیای را برای تفکیک هویت خود از آشوریها انجام دادهاند و این آثار زیبای هنری و تکنیکی را خلق کردهاند.