موسی کاظم زاده- روزنامه نگار
زمانی که خواجه رشیدالدین این مجتمع عظیم علمی را در شهر اولین ها تأسیس می کرد، فکر این را نمی کرد روزگاری این مرکز گفتمان علمی میان تمدن ها، به این حال و روز افتاده باشد؟
حدود ۷۰۰ سال پیش در شهر اولین ها، مجتمع علمی، فرهنگی و تاریخی معروف و عظیمی تحت عنوان “ربع رشیدی ” به دستور خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی، وزیر دانشمند و مدبر عصر مغول ساخته شد که امروزه فقط از این بنای تاریخی و ارزشمند جهان اسلام دوره ایلخانی تلی خاک و چند ستون باقی مانده است.
بدینسان، این مجموعه در زمان آبادانی، بزرگترین مجتمع علمی، آموزشی و وقفی بود، بطوری که سالانه بیش از ۶ هزار دانشجو برای آموختن علوم مختلف به شهر تبریز سفر می کردند، در آن مجتمع دوکتابخانه وجود داشت که در یکی از آنها تنها یک هزار جلد قرآن و ۶۰ هزار جلد کتاب در انواع علوم، تواریخ و اشعار جهت مطالعه و تحقیق دانشجویان، محققان و سایر اقشار مختلف مردم نگهداری می شد. با این وجود، حدود ۲۰۰ قاری قرآن از کوفه، بصره و شام دایما و به نوبت در این مرکز قرآن را تلاوت می کرده اند و ۵۰۰ فقیه و یک هزار طلبه در مدارس آن سکونت داشته و به کسب علم مشغول بوده اند و تعداد ۵۰ پزشک حاذق از کشورهای مختلف در دارلشفای آن به معالجه بیماران اشتغال داشته اند.
البته نباید فراموش کرد که ربع رشیدی در روزگار عصر خود، شهری کوچک ولی پیشرفته و تخصصی بود که در آن ۳۰ هزار خانه و ۲۴ کاروانسرا که شامل کتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالایتام، حمام، مهمانسرا، بیمارستان، مدارس عالی و کارگاههای صنعتی وجود داشت، بطور که این مرکز عظیم دانشگاهی در دوران اوج حیات خویش، مورد مراجعه مستقیم و استفاده دانشمندان معروف جهان و از جمله پزشکان و محققان یونان، روم، مصر، چین و دیگر ممالک آن روز آسیا و اروپایی، قرار میگرفت که فضلالله همدانی برای تامین هزینههای این مرکز املاک فراوانی را در نقاط مختلف جهان از جمله ایران و بخشهایی از عراق، افغانستان، گرجستان، ولایت روم، آذربایجان و سوریه وقف این مرکز کرد که از محل درآمد وقف آنها برای خدمات آموزشی و علمی استفاده می شد.
از سوی دیگر، به استناد وقفنامهای که از بانی آن به یادگار مانده، ربع رشیدی مرکز گفتمان علمی میان تمدنهای روز بوده و علاوه بر زبانهای فارسی و عربی، دروس رایج به زبانهای ترکی، چینی، یونانی، عبری، مغولی و احتمالاً سانسکریت تدریس شده و هزاران دانشجو در آن مشغول تحصیل بودهاند.
در واقع آنچه در این راستا مهم به نظر می رسد اینکه، همان گونه که در دوران خواجهرشیدالدین ربعرشیدی یک شهر تخصصی و آیندهنگر بود، امروز نیز باید به این مجموعه و ظرفیت های گذشته آن توجه ویژه ای داشته باشیم، چرا که این آثار هویت و میراث گرانقدر تاریخ کشور مان هستند و باید برای احیا، حفظ و نگهداری آن از جان و دل مایه بگذاریم و از هیچ کوششی دریغ نکنیم.
بررسی ها نشان میدهد، شهر تبریز در بین شهرهای ایران در طول تاریخ کشورمان در دوره های مختلف زمانی از جمله در قرن اول هجری، دوران ایلخانان، صفویه و قاجاریه و حتی بعد از این دوران به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص منطقه و مردم با غیرت و تلاشگر نقش تعیینکنندهای در مبادلات علمی، بازرگانی و فعالیتهای صنعتی در سطح ملی و فراملی داشته است و از دیر باز برای اهل علم، سیاحت و تجارت در اقصی نقاط جهان نام آشنایی است و این شهر به شهیدان محراب، شهید آیتالله قاضی طباطبایی، شهید آیتالله مدنی، شهر سردارانی چون باکریها، یاغچیانها، شفیع زادهها، تجلاییها، شهر سردار ملی، سالار ملی، شهر سه علامهها امینی، طباطبایی، جعفری و شهر عاشوراییان مشهور است.
به بیان دیگر، با توجه به این پتانسیل ها و واقعیت ها تاسیس ربعرشیدی از سوی خواجه رشیدالدین در شهر اولین ها به دور از انتظار هم نبوده است. حال آنچه در این خصوص حایز اهمیت است، اینکه محوطه تاریخى ربع رشیدی و وقف نامه آن در سال های ۱۳۵۴و ۱۳۸۶ به ترتیب در فهرست آثار ملى کشور و میراث مستند یونسکو به ثبت رسیده ولی به نظر می رسد، بعضی نامهربانی ها باعث شده این اثر تاریخی و ارزشمند جهان اسلام بعد از ثبت و گذشت ۳۸ سال در کشورمان و ۹ سال در یونسکو همچنان در مهجوریت مانده و این اثر همچنان در انتظار اقدامات اجرایی و راهبردی مسئولان و دوستداران علم، تاریخ و میراث فرهنگی در سراسر دنیاست. این بنا نماد بیداری اسلامی و تمدن اسلامی در دوران قرون وسطی است و احیاء آن نشانه ای است از پرچمداری اسلام بر بام علم و دانش.
بدون تردید باید گفت که بنا به نوشته مورخان و گزارش های سیاحان خارجی بخش هایی از این موقوفه تا عصر صفویه و حتی دوره قاجار پا برجا بود. ولی در حال حاضر جز دیوار استحکاماتی، پایه و برج ها چیزی از آن باقی نمانده و بیشتر زمین های آن به موسسات و اماکن مسکونی تبدیل شده است.
به بیان دیگر، ملت ایران دارای تاریخ و تمدن پر افتخار و طولانی است، بطوری که در طول تاریخ زندگی بشریت در اکثر عرصه های علمی، فرهنگی و هنری پرچمدار تمدن اسلامی در جهان بوده و هست که سایر ملتها از آن بیبهره هستند.
بدینسان، آنچه در این راستا اهمیت دارد حفظ این دستاوردها و احیای فرهنگ، تاریخ و تمدن پر افتخار و طولانی گذشته ملت ایران در زمینه های مختلف می باشد که نمونه بارز آن نقش و جایگاه ربع رشیدى به عنوان بزرگترین و ارزشمندترین مجموعه آموزشى جهان اسلام در دوره مذکور می باشد. از اینرو، حفظ میراث فرهنگی برای یک ملت، پشتوانه حیات فرهنگی در آینده خواهد بود. در حقیقت پویایی و بقای تاریخ و فرهنگ در آینده، نیازمند پیوستگی میان دیروز، امروز و فردای ملتهاست.
نا گفته نماند، احیا و باز آفرینى مجموعه اى عظیمی همانند ربع رشیدى با توجه به مقتضیات امروزى ملت ایران در عرصه های مختلف تولید علم و فناوری از آرزوهاى دوستداران تاریخ و فرهنگ این سرزمین می باشد. چرا که ربع رشیدی جزو افتخارات کشور ماست و نباید با بیتوجهی به آن، نسلهای امروز و آینده را از وجود داشتن چنین مجتمع عظیم دانشگاهی، علمی و وقفی در دنیا محروم بکنیم.
در همین راستا، خوشبختانه در سال های اخیر مقدمات کار برای احیا و باز آفرینى هویت علمى، فرهنگى و تاریخى این مجتمع آغاز شده که از جمله این کارها می توان به تصویب اساسنامه مجتمع علمى، فرهنگى و تاریخى ربع رشیدى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، رونمایی از اساسنامه احیای ربع رشیدی، آغاز کاوش هاى باستان شناسى محوطه تاریخى ربع رشیدى، برگزاری جشنواره ها و همایش های ملی و بینالمللی ربع رشیدی، اعطای جایزه ربع رشیدی در حوزه فناوریهای نوین، طرح احیاى ربع رشیدى و مقدمات ایجاد مرکز مطالعات ایلخانى … اشاره کرد که به نظر می رسد، این اقدامات برای شناساندن تاریخ و چهره واقعی این میراث علمی، فرهنگی و تاریخی کشورمان کافی نبوده و باید بیشتر از اینها روی آن سرمایه گذاری شود.
اسلام آیین حق الهی و زندگی است که جامعترین و شفاف ترین برنامه را برای رستگارى انسانها در نظر گرفته شده که از جمله مهمترین آنها، سنت حسنه وقف بوده که درطول تاریخ اسلام بیش از هرآئین دیگری مورد توجه بوده که خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در عصر خود ضمن واقف بودن به اهمیت موضوع و جایگاه وقف به عنوان صالحات باقیات اقدام به انتشار وقفنامه ربعرشیدی می کند که در این وقفنامه اطلاعات دقیق و مستندی در باره نوع و چگونگی فعالیتهای مجتمع علمی، فرهنگی و تاریخی ربع رشیدی و همچنین ارزش خدمات خواجه در پیشبرد و توسعه امور فرهنگی و آموزشی به دست میآید.
بر این اساس، به واسطه ارزش و اهمیت همین وقف نامه است که آن در فهرست حافظه جهانی سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به ثبت می رسد. حالا حرف حسابی که در این زمینه باقی می ماند، اینکه تاریخ و تمدن ملت ایران در عرصه های مختلف نقطه عطفی برای جوامع بشری بوده که جهانیان هم به مسئله اذهان دارند ولی متاسفانه ما کمتر به قدر داشته های خویش می بالیم و افتخار می کنیم و با بی توجهی باعث فراموش شدن آنها می شویم.
نکته در خور تامل دیگر اینکه، ربع رشیدی در زمان عصر خویش ممتاز ترین موسسه موقوفه و بزرگ ترین و مهم ترین مرکز علمی، فرهنگی و مدنی برای دانشمندان دنیا به شمار می رفت که به یقین چراغ هدایت ایرانیان و سایر ملت های دیگر هم بوده است. از این رو به نظر می آید ما دانسته یا ندانسته پشت به میراث گرانقدر خویش می کنیم که می تواند صدمات جبران ناپذیری برای آینده کشورمان داشته باشد. حال برای رسیدن به نقش و جایگاه ربع رشیدى به عنوان بزرگترین و ارزشمندترین مجموعه آموزشى جهان اسلام کجای راه هستیم، که این را مسئولان و دست اندرکاران متولی باید پاسخ دهند.