علی حیدری عضو و نایب رئیس هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی
یکی از موضوعاتی که طی دو دهه اخیر با فرازوفرودهایی در سازمان تامیناجتماعی به کرات مطرح شده و میشود، موضوع رویکرد ارتباطی، رسانهای، فرهنگی و اجتماعی این سازمان است و این مباحث بهصورت سنتی و مزمن، بهویژه در زمان تغییر مدیریتها مطرح شده و بعضا با تمسک بهدلایلی چون صرفهجویی، کوچکسازی ساختار و… ترجیعبند حذف یا محدودسازی فعالیتها و حوزههای ارتباطی، رسانهای، فرهنگی و اجتماعی هستند. البته در برخی موارد و معمولاً با استقرار کامل تیم جدید در مناصب این حوزهها یا در خصوص روزنامه خورشید، با نزدیکی انتخابات در دو مقطع ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ عکس این حالت، اتفاق افتاده و منابع و اعتبارات قابلتوجهی صرف این حوزهها شده و حتی بحث داشتن روزنامهای اختصاصی برای سازمان تامیناجتماعی مطرح شده که بهنظر میرسد بروز این قبیل مسائل ناشی از فقدان خطمشی مدون رسانهای و سیاستگذاری رسانهای مصوب در سازمان تامیناجتماعی است.
این نوشتار در پی دفاع تاموتمام از فعالیتهای ارتباطی، رسانهای، فرهنگی و اجتماعی و نشریات و رسانههای سازمان تامیناجتماعی از قدیمالایام در سازمان، عدهای با فعالیتهای رسانهای و ارتباطی و… مخالف بودند و میگفتند، چون سازمان تامیناجتماعی یک سازمان انحصاری است و بیمه تامیناجتماعی برای مشمولان آن «اجباری» است، نباید خرج تبلیغات کنیم که البته این افراد نقش و کارکرد فعالیتهای مزبور را در آگاهیرسانی، آشنایی با حقوق و تکالیف متقابل، افزایش دانش بیمهای و… لحاظ نمیکردند، مضافا اینکه در حال حاضر این انحصار و اجبار، قدری کمرنگ و ضعیف شده. در هر حال بایستی نقش «ترویجی» را برای فعالیتهای رسانهای و ارتباطی سازمان ملحوظ نظر قرار داد.
در گذشتههای دور و با توجه به فقدان رایانه، اینترنت، وب، شبکههای اجتماعی و… یکی از ابزارهای قدرت در سازمانها و ازجمله سازمان تامیناجتماعی، ضبط و قبض اطلاعات بود و برخی کارمندان قدیمی، قدرت خود را در مجموعه بخشنامههایی میدانستند که در کشوی میز خود محفوظ و مضبوط نگاه میداشتند (هرچند در آن زمان رابطه استاد- شاگردی و جانشینپروری وجود داشت، ولی با موج مدرکگرایی، عدم تاثیر مثبت دورههای آموزشی حین خدمت و… یک گسست بیننسلی اتفاق افتاد) در نتیجه همین روحیه باعث شده بود که برخی افراد با رسانهها و ارتباطات نوین و حتی انتشار پوستر و بروشور «آشنایی با خدمات سازمان تامیناجتماعی و شرایط برخورداری از آنها» مخالف باشند، چراکه منجر به نشر وسیع اطلاعات و دانش سازمانی و حرفهای میشد. بهشخصه در سال۱۳۸۳ که با حکم مدیرعامل وقت، متولی راهاندازی اولین سایت رسمی سازمان تامیناجتماعی شدم، با مقاوت مواجه شدم و برخی از همکاران از اینکه در سایت، بخشی را برای درج بخشنامههای سازمان تعیین کرده بودیم، مخالف بودند. مورد مشابه دیگر هم زمانی بود که در سال۷۹، دکتر ستاریفر، مدیرعامل وقت سازمان مقرر کرد که کتاب پرسش و پاسخ بیمهای برای یکسانسازی و ایجاد وحدترویه منتشر شود و قسعلیهذا.
در گذشتههای دور و با توجه به عرق و حمیت همکاران سازمانی و اعتقاد و التزام به حقالناسبودن اموال سازمان تامیناجتماعی و با رویکرد اعمال صرفهجویی، برخی معتقد بودند که نباید منابع سازمان برای کارهای ارتباطی و رسانهای هزینه شود و آن را غیرضروری میدانستند. البته باید توجه داشت که در آن زمان این التزام در تمامی وجوه و ابعاد سازمان رعایت میشد و در تمامی اجزا و عناصر سازمان اعم از بیمهای، درمانی ، سرمایهگذاری و… این تقید مشهود بود، ولی در حال حاضر این رویکرد همهگیر نیست و بعضا مشاهده میشود که در بخشهای دیگر و برخی مجموعههای وابسته و تابعه سازمان، آنقدر هزینههای رسانهای و ارتباطی صورت میگیرد که هزینههای مربوط به نشریات سازمانی و… در مقابل آنها بسیار ناچیز است. از سوی دیگر، میبینیم مجموعههایی مثل شهرداری، هلالاحمر، دانشگاه آزاد و… دارای چندین روزنامه هستند و حتی تشکلهای کارگری و بازنشستگی هم دارای نشریه هستند در حالی که بعضا از منابع سازمان بهطور مستقیم و غیرمستقیم ارتزاق میکنند. آستان قدس رضوی هم روزنامه دارد؛(قدس) و بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز روزنامه خراسان را دارد.
از آنجا که عرصه رسانه، ارتباطات، تبلیغات و… بعضا پولساز است، طی ادوار مختلف برخی از افراد که دارای تضاد منافع و تعارض نقش هستند و خودشان یا افراد وابسته به آنها دارای نشریه، سایت و… بودهاند، بعضا زمانی که در برخی مصادر عالی سازمان (ارکان تصمیمگیری، نظارتی و… ) قرار میگرفتند، اصرار داشتند که فعالیتهای رسانهای و ارتباطی و تبلیغی سازمان را به سمت مجموعههای متعلق به خود سوق دهند، ولی وجود نشریات و… سازمانی، مانعی بر سر آنها بود و این تمایل خود را با شعارهای فریبندهای نظیر لزوم استفاده از بخش خصوصی، لزوم صرفهجویی و… توصیه به توقیف نشریات سازمانی و… نشان میدادند.
همچنین گاها در بدنه بخشهای مختلف سازمان بهویژه شرکتها و موسسات وابسته و تابعه بهویژه در حوزههای کارپردازی، بازرگانی و تبلیغات، برخی از متولیان و متصدیان تلاش میکنند با دورزدن بحث همافزایی و گردش درونی منابع و مصارف و بردن آگهیها، کارهای چاپی و… به سمت مجموعههای موردنظر خود، روابط غیراداری و غیرسازمانی برای خود دستوپا کنند (کاری که بهنظر میرسد در مجموعههای سازمانی میسر نیست یا سختتر است) لذا این افراد بر طبل لزوم استفاده از بخش خصوصی میکوبند و با فعالیتهای سازمان بهویژه در حوزه نشریات سازمانی مخالفت میکنند.
با ظهور و بروز ابزارها و رسانههای نوین نظیر وب، اینترنت، سایت، وبلاگ، شبکههای اجتماعی و پیامرسانها بر بستر ابزارهای هوشمند، عدهای مطرح میکنند که دیگر سازمان نیاز به نشریات سازمانی ندارد. بیتردید که این فناوریهای نوین در خیلی از موارد میتواند تاحدودی جایگزین نشریات کاغذی شود، اما در خصوص سازمان تامیناجتماعی باید بومشناسی مخاطبان انجام شود و با توجه به ضریب نفوذ اینترنت و ابزارهای هوشمند در بین ذیمدخلان و ذینفعان سازمان و میزان سواد رسانهای آنها، در مورد انتخاب رسانه یا ابزار رسانهای متناسب اقدام شود، مضافا اینکه استفاده از برخی ابزارها و رسانههای نوین که در خطر تحریم خارجی، توقیف و فیلترینگ هستند و سرمایهگذاری روی آنها ریسکپذیری بالایی دارد و نیز این امکان وجود دارد که ابزارها و امکانات موصوف تحت برند افراد (مدیران سلبریتی) یا شرکتهای خاصی قرار گیرد، ولی نشریات سازمانی تحت برند سازمان هستند. به هر صورت با توجه به شکاف دیجیتالی موجود در کشور، تنوع و تکثر مخاطبان، محدودیتها و نارساییهای موجود در فضای مجازی کشور و… نمیتوان رسانههای نوین را بهکلی جایگزین نشریات سازمانی دانست، بلکه این دو میتوانند مکمل هم باشند. البته شاید در مورد نشریه «تامین» -نشریه داخلی سازمان- این امکان وجود دارد، مشروط بر اینکه شاهد پرینت و کپی تصویر آن روی کاغذهای سفید A۴ برای مطالعه مخاطبان بهویژه مدیران نباشیم؟!
کارکردهای رسانههای سازمان تامیناجتماعی
الف- در کشور ما رشته تامیناجتماعی در مقاطع دانشگاهی وجود ندارد و این مقوله بهطور مستقل یا در جوف رشتههای مدیریت، حقوق و اقتصاد تدریس نمیشود به همین سبب سازمان تامیناجتماعی با فقر محتوای علمی، پژوهشی و آموزشی مواجه هستیم و چون دانشگاه، دانشکده و رشته تامیناجتماعی وجود ندارد، عملا تولید و انباشت دانش تامیناجتماعی همانند سایر حوزههایی که دارای رشته تحصیلی دانشگاهی هستند بهخودی خود صورت نمیگیرد و نشریات تخصصی تامیناجتماعی میتواند به این گفتمانسازی و جریانسازی فکری کمک کند.
ب- فقدان حرفهایگرایی و عدم وجود تشکلهای صنفی یا علمی و تخصصی در زمینه تامیناجتماعی، باعث ایجاد یک فقر نظری و یأس عملی در سازمان تامیناجتماعی شده و با توجه به اینکه سازمان تامیناجتماعی بهرغم کمک بسیار زیاد به حاکمیت و دولت در زمان برخورداری از رسانههای ملی و دولتی، یک نهاد عمومی و غیردولتی تلقی میشود، لذا تولید و نشر محتوای علمی، پژوهشی و آموزشی در این زمینه از سوی رسانههای دولتی، حاکمیتی و خصوصی، کمتر صورت میگیرد یا مستلزم صرف هزینههای گزاف است.
پ- سازمان فاقد نظام یکپارچه و پویای مدیریت منابع انسانی است که در ذات خود و بهطور مطلوب بتواند به شایستهگزینی، کادرسازی و شناسایی استعدادهای سازمانی و جلب و جذب ایدههای نوین بپردازد، بنابراین این نشریات یکی از عرصههای خوب برای شکوفایی و شناسایی ظرفیتهای بالقوه و بالفعل همکاران سازمانی است.
ت- سازمان فاقد یک نظام کارآمد مدیریت دانش ضمنی و مستندسازی تاریخ شفاهی است و انتقال تجارب بیننسلی مدیریتی و کارشناسی بهطور منسجم و نظاممند صورت نمیگیرد و نشریات سازمانی یکی از عرصههای تحقق سازمان یادگیرنده است که میتواند بهصورت عمودی (بین همکاران شاغل و بازنشسته) و افقی (بین مدیران و کارشناسان شاغل در ستاد، استانها و واحدهای اجرایی) به انتقال و تبادل تجارب، ایدهها و مهارتآموزی و… بپردازد.
ث- تعامل سازمان با مدیران، مقامات ملی، محلی، کارفرمایان، کارگران، مستمریبگیران و تشکلهای مربوطه و ایجاد زمینهای برای بیان نقطهنظرات و دیدگاههای آنها و ارائه پاسخ متولیان و مسئولان اجرایی سازمان، یک فضای گفتوگوی اجتماعی مناسب برای سازمان فراهم میکند که طبیعتا میزان دسترسی و سواد رسانهای این گروهها و اقشار با یکدیگر متفاوت است و باید به فراخور حال هر یک بسته رسانهای متناسب را بهکار بست.
ج- استفاده از رسانههای غیرسازمانی برای انجام فعالیتهای ارتباطی و رسانهای سازمان تامیناجتماعی نیز علاوه بر هزینه و مشکل تعارض، نقش و تضاد منافع (باتوجه به ارتزاق رسانهها از کانونهای قدرت و ثروت) نیازمند وجود خبرنگاران و فعالان رسانهای متخصص تامیناجتماعی است که با توجه به فقدان رشته تحصیلی تامیناجتماعی، در این زمینه با کمبود مواجه هستیم و کمتر خبرنگاری پیدا میشود که با مفاهیم بیمههای اجتماعی، تامیناجتماعی و اصول، قواعد و محاسبات بیمهای بهطور ریشهای آشنا باشد، در حالی که این کادرسازی رسانهای در حوزههای دیگر نظیر مالیات، محیطزیست، مدیریت شهری و… بهخاطر وجود رشته تحصیلی دانشگاهی محقق شده است. لذا یکی از کارکردهای نشریات سازمانی تامیناجتماعی تربیت نیروی رسانهای مطلع و آگاه به حوزه تامیناجتماعی است.
چ- سازمان تامیناجتماعی دارای بالغ بر ۱۵۰۰واحد ستادی، استانی و اجرایی (بیمهای و درمانی) در سراسر کشور بوده و با توجه به نوع خدمات بیمهای و درمانی، سالانه نزدیک به یکمیلیارد تراکنش حضوری (مراجعه مستقیم) و مجازی (سیستمی) با سازمان و سیستمهای آن صورت میگیرد که این ظرفیت بالقوه میتواند بستر فعالیتهای رسانهای و ارتباطی وسیعی قرار گیرد که از طریق آن، نسبت به آشناسازی مخاطبان و ذینفعان با قوانین و مقررات و… اقدام کرد و احاله این کار به بخش خصوصی میتواند یک رانت و امتیاز ویژه به برندها و مجموعههای غیرسازمانی بدهد.
ح- مراجعات حضوری و انتظار برای بهرهبرداری از خدمات بیمهای و درمانی یا در دوره بستری در مراکز درمانی سازمان، امری اجتنابناپذیر است و این موضوع زمینهای است برای آگاهیسازی مخاطبان از طریق نشریات تخصصی سازمانی یا راهاندازی یک شبکه تلویزیونی داخلی (مداربسته) یا شبکه رادیو و تلویزیونی اینترنتی و بارها مشاهده میشود که متولیان امر برای پُرکردن اوقات انتظار مخاطبان و مراجعان، روزنامههای یومیه و بعضا سیاسی را با پول سازمان خریداری و در معرض مطالعه مراجعان قرار میدهند! در حالی که میتوان برای این کار از نشریات سازمانی استفاده کرد.
خ- اگرچه صرفهجویی و به بیان بهتر اداره اقتصادی امور یا متناسبسازی هزینهها امری ممدوح و ضروری است، اما باید در این زمینه دقت لازم را کرد و بهطور متناسب و در تمامی عرصهها اقدام کرد، البته بهطور کلی فعالیتهای علمی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی همواره در سطح افراد، خانوادهها، سازمانها و کشور جزء بخشهای مظلوم محسوب میشوند که با اولین نشانههای بروز مضیقه اقتصادی افراد، خانوادهها، سازمانها و کشور ابتدا بهسراغ آنها رفته و صرفهجویی را از آنجا آغاز میکنند، اما باید به این نکته توجه داشت که در عرصههای دیگر نظیر فعالیتهای تشخیصی (آزمایش، تصویربرداری و…) تجهیزات، ساختوساز، دارو و لوازم مصرفی پزشکی و… میتوان با اعمال خرید راهبردی یا اجرای نظام ارجاع یا پیادهسازی واقعی نسخه الکترونیک یا رعایت راهنماهای بالینی (گایدلاینها) صدها میلیارد تومان صرفهجویی کرد و ارقام و اعداد مربوط به فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی، ارتباطی و رسانهای سازمان در مقابل هزینه سفرهای خارجی غیرضرور، خریدهای غیرضرور، تقاضاهای القایی و… بسیار ناچیز است.
نتیجه آنکه اگرچه هر فعالیت رسانهای، ارتباطی، علمی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی از جمله موسسات، شرکتها، ساختارها و نشریات سازمان تامیناجتماعی همواره نیازمند بازبینی و بازنگری و توسعه و تعالی بوده و هست، اگرچه میتوان انتقاداتی به نوع عملکرد سازمان و توابع آن طی دو دهه اخیر در این زمینهها وارد ساخت و اگرچه ظهور و بروز فضای مجازی و رسانههای نوین میتواند بهعنوان مکمل در کنار ابزارهای قبلی (نشریات و…) بهطور همافزا عمل کند و در مواردی حتی جایگزین شود، اما باید توجه کرد که تنوع و تکثر مخاطبان سازمان، شکاف دیجیتالی و ضریب نفوذ فناوریهای نوین در جامعه مخاطب سازمان، سواد رسانهای و میزان دسترسی آنها به ابزارهای هوشمند و… ایجاب میکند که از اعمال رویکردهای صفروصدی و سیاهوسفید احتراز کرده و یک بسته رسانهای جامع سازمان تامیناجتماعی برای ذیمدخلان (متولیان و مسئولان امر، مدیران و کارکنان سازمان و…) و ذینفعان (بیمهشدگان، مستمریبگیران و کارفرمایان) طراحی و ارائه کرد و مقدمه این امر طراحی و تصویب مدل سیاستگذاری رسانهای سازمان است تا از برخوردهای سلیقهای و موسمی جلوگیری شود، بیتردید ساختارها، سازوکارها و فعالیتهای رسانهای و ارتباطی سازمان باید بهنحو اقتصادی اداره و در اقل هزینه ممکن، بهطور مطلوب و موثر با رعایت صرفه و صلاح سازمان انجام شود.
تأمین اجتماعی با رسانه
در گذشتههای دور و با توجه به فقدان رایانه، اینترنت، وب، شبکههای اجتماعی و… یکی از ابزارهای قدرت در سازمانها و ازجمله سازمان تامیناجتماعی، ضبط و قبض اطلاعات بود