رضا عظیم آذری

بی تردید انتشار نشریه تمام طنز جوالدوز در سال ۱۳۶۹ و  دهه ۷۰ به زبان ترکی وفارسی به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی خانم زهره وفایی گام بزرگی برای تحول در حوزه فکاهی و کاریکاتور در دوران بعد از انقلاب اسلامی در تبریز و آذربایجان بوده است.

این نشریه که همزمان با مجله  گل آقا منتشر می شد گرچه به لحاظ امکانات نمیتوانست همپا با این نشریه حرکت کند اما  یک رقیب جدی برای گل آقا  و مهمتر اینکه  محفلی  برای نویسندگان به ویژه طنز نویسان ترک نویس بود.

نشریه طنز جوالدوز به عنوان دومین نشریه تمام طنز کشور و البته اولین آن در تبریز در دوران بعد از انقلاب اسلامی به شمار می رفت. اغلب طنز نویسان تبریز و آذربایجان مانند زهره وفایی ( صاحب امتیاز و مدیرمسئول جوالدوز) ،مرحوم استاد حمید آرش آزاد، علی حامد ایمان  (صاحب امتیاز و مدیرمسئول هفته نامه توقیف شده شمس تبریز) ، نصیر پایه گذار ، علای الدین حبیبی، یالقیز، نجار اوغلو و ….. در  جوالدوز به زبان ترکی و فارسی آثار طنز خود را منتشر کرده اند. کاریکاتوریست هایی مانند رحیم بقال اصغری که بعدها عنوان برترین کاریکاتوریست ایران  و جهان را کسب  کرد در ابتدا در این نشریه جذب شد و برخی از کارتونیست های معروف تبریز نیز از همکاران جوالدوز بوده اند جوالدوز به خوبی توانسته بود یاد و خاطره مهمترین نشریه طنز قبل از انقلاب را در آذربایجان مانند ملانصرالدین را زنده کرده و البته در رقابتی نابرابر با گل آقا حرکت کند. جوالدوز بهرروی با مشکلات مالی روبرو بود. آن زمان  که مدیر تحریریه نشریه شمس تبریز بودم ، برای کمک به این نشریه به عنوان مسئول امور آگهی دعوت به کار شدم اما افسوس که نتوانستم کاری انجام دهم. مدتی بعد انتشار جوالدوز این نشریه دوست داشتنی به خواست خود صاحب امتیاز ومدیر مسئولش و به دلیل مشکلات مالی متوقف شد.

البته طنز درمطبوعات آذربایجان بعد ازانقلاب، قبل از انتشار جوالدوز هم  در ستون نشریاتی همانند چرت وپرت روزنامه توقیف شده ندای آذرآبادگان( هفته نامه کارونیروی سابق) ، یا در ستون فضول باشی (منوچهر انتظار) روزنامه فجر آذربایجان ، روزنامه سرخاب ،هفته نامه توقیف شده شمس تبریز و …. به دست روزنامه نگاران فعال آذربایجانی منتشر شده و می شود. از آن  سالهای عدم انتشار جوالدوز این نشریه تمام طنز مدتها می گذرد شاید به نوعی عذاب وجدان دارم افسوس که چرا در آن زمان نتوانستم در جذب آگهی فعالانه عمل کنم.  البته خودم این عبارات برای ایفای نقشم در جوالدوز  غلو گویانه محسوب می کنم.  اما هر چه هست دیگر خبری از انتشار نشریه تمام طنزی در آذربایجان  خودمان نیست و این ناراحتی مرا بیشتر می کند شاید دوستان بگویند چرا خودت دست به انتشار یک نشریه تمام طنز نمی زنی و …..البته ادبیات روزنامه نگاری ما تحلیل های خاص خود را دارد.

اما من به صراحت می گویم نخیر طنز در آذربایجان نمرده است هربار که اشعار استاد حمید آرش آزاد که خوشبختانه برای هم مناسبتی شعری سروده توسط سیامک آرش آزاد پسر استاد که خود یک فعال رسانه ای است منتشر می شود تلنگری است بر همه روزنامه نگاران که وارد این وادی شوند استاد علوی ، دکتر خوش نیت،منوچهر انتظار ،  علی حامد ایمان  و دهها روزنامه نگار دیگر که می توانند به یاد استاد حمید آرش آزاد دست به قلم ببرند و نگذارند طنز در آذربایجان بمیرد بنابراین آیا به نظر شما هم این نگرانی من بیهوده نیست!؟