یادداشتی از دکتر حسن نجف وند –مدیر مسئول روزنامه مواجهه اقتصادی

نرخ دلار با رشدی بی سابقه به ۶۰ هزار تومان رسید ودولت که  پیش از این در موج افزایشی قیمت دلار که در آن برهه به ۴۴هزار تومان رسیده بود ، فرزین را بعنوان رئیس بانک مرکزی منصوب کرد تا شاید با این انتصاب بتواند بازار سکه و ارز را مدیریت کند ، با وجود گذشت چند ماه از تغییر رئیس کل بانک مرکزی اما نه تنها بازار سکه و ارز مدیریت نشده ، بلکه وضعیت بی ثبات و پرالتهابی در این حوزه حاکم شده است .

دلار حالا با رسیدن به نرخ ۶۰ هزار تومانی بالاترین نرخ را  در تاریخ ایران رقم زده است ، کارشناسان بازارهای مالی این عدد را قیمتی «حساس» نام گذاشته‌اند که حتی به لحاظ روانی تاثیر زیادی بر شهروندان ایرانی دارد .در کنار تحریم های غرب علیه ایران ، یکی از عمده ترین دلایل بی ثباتی در بازار سکه و ارز ، سیاست های نادرست دولتی است که پیش از این با تغییر رئیس کل بانک مرکزی در مسیر بازگشت ثبات به این حوزه و سروسامان داده به وضعیت اقتصادی کشور گام برداشته بود.

همین سیاست های نادرست دولت است که باعث بی‌نظمی در پرداخت ارز مورد نیاز وارد کنندگان در سامانه نیما شده است  که باعث شده تاجران ارز خود را از بازار آزاد تامین کنند  همین خود یکی از دلایل مضاعف افزایش قیمت دلار است.ممنوعیت فروش ارز به قیمت صرافی ملی نیز در چند روز اخیر باعث شده است که عرضه و تقاضا در بازار بهم بریزد .

۲۳ بهمن ماه  فرزین، رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه به جریان نرخ ساز ارز اجازه نخواهیم داد علائم غیرواقعی به بازار ارز بدهد، گفته بود:  “از هیچ تلاشی برای کاهش نرخ ارز چشم‌پوشی نخواهیم کرد ، در ۶۰۰ صرافی و ۱۵۰ شعبه بانک های دولتی در حال عرضه ارز هستیم که  در ۷ روز هفته حتی روزهای تعطیل هم فعال هستند. ”

بی نظمی در پرداخت ارز نیمایی و تاخیر در عرضه آن به وارد کنندگان اما عملا زمینه را برای مراجعه وارد کنندگان به بازار آزاد عرض فراهم کرده بود زیرا آنها نمی توانستند بعلت همین تاخیر و بر هم خوردن نرخ ها معطل عرض نیمایی دولت بمانند .

تحریم ها وضع کشور را در دست کم در حوزه اقتصاد به یک وضع دشوار و بی ثبات تبدیل کرد ،  آزاد نشدن منابع بلوکه شده و مشکلات در مبادلات بانکی ایران با سایر کشورها  موجب افزایش  نرخ ارز و بی رونق بورس و  مانع تراشی بر سر راه تولید شده است که در نهایت توسعه اقتصادی کشور را نیز هدف قرار داده است ، عادی شدن وضع  و بازگشت به دوران برجامی می توانست  بر بهبود روابط اقتصادی با کشورهای مختلف جهان تاثیرگذار باشد ، زیرا با عادی شدن اوضاع و برداشتن بخش عمده ای از تحریم ها و  آزاد شدن منابع مواد اولیه بیشتری برای تولید در کشور وارد می‌شد که در نتیجه شاهد افزایش تولید در شرکت‌ها بوده  و با رشد تولید  ، توسعه اقتصادی نیز تقویت می شد اما کشور دست کم در برهه کنونی نمی تواند چندان به بازگشت به آن روزها امیدوار باشد زیرا مجموعه ای از موضوعات در شکل گیری اجماع دشمنان ملت ایران موثر واقع شده اند .

دولت پیش از این امیدوار بود با احیای برجام وضع اقتصاد کشور از وضعیت کنونی خارج و حداقل به یک وضعیت نسبی از حیث ثبات برسد ، پیش از این  برجام در شمایل  یک سوپاپ اطمینانی برای بازارهای مالی عمل می کرد به نحوی که هر گاه دولت‌ها در فرازهای بازار دلار نفسشان به شماره می‌افتاد دست به دامن اخبار برجامی، برای ایجاد جو روانی و عقب نشینی قیمت دلار در بازار می‌شدند ، حالا اما برجام به نظر می رسد از دست رفته و امید چندانی به احیای آن نیست ، نهاد پولی کشور باید به دنبال راه دیگری باشد که در مواقع مقتضی، بتواند ترمز دلار را با آن بکشد .

همان گونه که اشاره شد تردیدی نیست که تحریم ها یکی از مولفه های اصلی وضع کنونی هستند اما همه ماجرای نرخ دلار و افزایش بی سابقه آن به تحریم ها نباید گره زده شود ، اگر بخواهیم قیمت واقعی ارز  را با نقدینگی بسنجیم ، نرخ ارز نرخی بالاتر از نرخ فعلی است  و علت اصلی این صعود را نیز باید در تورم و نقدینگی جستجو کنیم نه تحریم‌ها .