جنس کنشگری ایران در حوزه مدیریت جنگ روانی و جنگ اقتصادی علیه صهیونیستها، قابل تامل است و به یک بحران بزرگ برای اسرائیل جدای از عملیات قریبالوقوع این کشور و خساراتی که برجا خواهد گذاشت، تبدیل شده است.
به گزارش جارچی اخبار به نقل از ایلنا، منطقه خاورمیانه روزها و ساعات پُرتنشی را سپری میکند. در این راستا، تقریبا اغلب ناظران و تحلیلگران و رسانهها بر این باورند که انتقام جویی قریب الوقوع ایران از رژیم اشغالگر قدس که در واکنش به اقدام تروریستی اخیر رژیم صهیونیستی در ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران رخ خواهد داد، مهمترین خبرِ این روزهای خاورمیانه است. رویدادی که با بازتابهای گستردهای همراه شده و بسیاری بر این باورند که جنس پاسخ ایران، بسیاری از معادلات راهبردی در سطح منطقه خاورمیانه را تغییر خواهد داد.
موضوعی که در چند روز اخیر، موجی از وحشت را به ساکنان فلسطین اشغالی تحمیل کرده است. «رامونا الوعدی» نویسنده و تحلیلگر فلسطینی روابط بین الملل، در گفت و گویی به واکاوی چند سوال مهم با محوریت جدیدترین تحولات منطقه خاورمیانه و به طور خاص انتقام جویی قریب الوقوع کشورمان از صهیونیستها در این زمینه پرداخته است.
مشروح گفتگو با رامونا الوعدی را در ادامه میخوانید.
یکی از موضوعاتی که در مورد انتقام جویی ایران و محور مقاومت از رژیم اشغالگر قدس مطرح میشود، نامشخص بودن زمانِ این رویداد است. موضوعی که خود به یک چالش بزرگ برای صهیونیستها تبدیل شده است. دیدگاه شما در این رابطه چیست؟
ایران و محور مقاومت نشان دادهاند که با تحمیل فشار فکری و روحی به مقامهای ارشد اسرائیل و ساکنان فلسطین اشغالی، سعی در افزایش هزینههای انتقام جویی خود علیه اشغالگران صهیونیست دارند. در حقیقت، این مساله یک تاکتیک عملیاتی از سوی ایران و محور مقاوت است. البته که این تاکتیک به دلایل مختلفی بسیار هم موثر است. شاید یکی از دلایل این مساله این باشد که ایران و اعضای محور مقاومت هر زمان حرفی زده و یا موضع گیری کرده اند، حتما به آن عمل هم کرده اند.
معادلهای که برای صهیونیستها به شدت تهدیدزا و خطرناک شده است. جدای از اینها، باید توجه داشته باشیم که اراضی اشغالی از عمق استراتژیک چندانی برخوردار نیست و همین مساله میتواند چالشهای جدی امنیتی را برای این رژیم ایجاد کند. از این رو، ایران با مدیریت صحنه جنگ روانی و تحمیل وحشت به اراضی اشغالی، در حقیقت بخشی از دستورکار انتقام جویانه خود را علیه اسرائیل دنبال میکند.
تاکتیکی که البته موثر بوده و نمودهای عینی خود را در قالب گزارشهای مختلف که هم رسانههای صهیونیست و هم دیگر رسانهها از عمق اراضی اشغالی مخابره میکنند و وحشت ساکنان فلسطین اشغالی را از انتقام جویی ایران مورد اشاره قرار میدهند، به نمایش گذاشته و میدهد.
برخی بر این باورند که واکنش ایران به نسبت عملیات وعده صادق شدیدتر خواهد بود. تحلیل شما از این گزاره چیست؟
باید توجه داشته باشیم که ایران در جریان عملیات وعده صادق، واکنش خود به رژیم اشغالگر قدس را بر پایه جنایت آنها در هدف قرار دادن کنسولگری این کشور در دمشق و به شهادت رساندن شماری از فرماندهان نظامی ایرانی تنظیم کرده بود. با این حال، اخیرا صهیونیستها در تهران پایتخت ایران دست به یک جنایت زدهاند و بایستی پاسخ سنگینتری را دریافت کنند. ایران با واکنس سختتر خود به نوعی سعی دارد تا سطح بازدارندگی خود را در منطقه افزایش دهد و از شکل گیری این درک در ذهن برخی رقبا و دشمنانش که میتوانند هرکاری خواستند انجام دهند و از تبعات آن فرار کنند، جلوگیری کند.
این یک مساله مهم است که از اهمیت راهبردی برای ایران برخوردار است و مستقیما به امنیت ملی این کشور مرتبط است. از این رو، واکنش انتقام جویانه و قریب الوقوع ایران، به دلایل خاصی باید سنگینتر از آن چیزی باشد که در جریان عملیات وعده صادق از خود نشان داد و این کاملا منطقی است.
ابعاد پنهان عملیات انتقام جویانه قریب الوقوع ایران را چه میدانید؟
جدای از مساله زمان که ایران با ایجاد نوعی ابهام در مورد لحظه انجام حمله خود علیه صهیونیستها، موجی از وحشت را در اراضی اشغالی ایجاد کرده، باید توجه داشته باشیم که ایران از منظر اقتصادی نیز اراضی اشغالی را فلج کرده است. به اذعان بسیاری از رسانهها و تحلیلگران اسرائیلی در روزهای گذشته و وضعیت کنونی، بخش قابل توجهی از فعالیتهای اقتصادی در اراضی اشغالی به کل فلج شده و بسیاری از کسب و کارها در این اراضی به نقطه تعطیلی رسیدهاند. در واقع، ایران با مدیریت درست زمان و میدان جنگ روانی، توانسته قبل از انجام عملیات خود، بحرانها و هزینههای سنگینی را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کند.
این مسالهای است که در شرایط فعلی که صهیونیستها بیش از ۹ ماه است در میدانهای جنگ غزه گرفتار شدهاند، یک چالش جدی و تمام عیار برای آنها است. نباید از یاد ببریم که جنگ غزه دهها میلیارد دلار خسارت روی دست رژیم صهیونیستی گذاشته و این رژیم تحمل بحرانهای بزرگتر را ندارد. البته که متحدان غربی این رژیم نظیر دولت آمریکا نیز نمیتوانند به صورت بیحد و حصر در مورد ارائه کمکهای مالی به اسرائیل دست و دلبازی کنند زیرا خود با مشکلات اقتصادی عدیدهای رو به رو هستند.
از این رو، همانطور که گفته شد، جنس کنشگری ایران در حوزه مدیریت جنگ روانی و جنگ اقتصادی علیه صهیونیستها، قابل تامل است و به یک بحران بزرگ برای اسرائیل جدای از عملیات قریب الوقوع ایران و خساراتی که برجا خواهد گذاشت، تبدیل شده است.
آیا جنگی فراگیر با انتقام جویی ایران رخ خواهد داد؟
ایران از نظر نظامی و عملیاتی به نسبت صهیونیستها در موقعیت بهتری در سطح منطقه قرار دارد. ارتش اسرائیل و نهادهای امنیتی آن به شدت خسته و فرسوده هستند و اینکه اسرائیل تصور کند میتواند اقدامات خود در جنگ غزه را علیه کنشگری نظیر ایران که یک قدرت منطقهای قابل توجه است اجرا کند، بیشتر شبیه به یک شوخی بزرگ است. از این رو، خودِ صهیونیستها نیز میدانند که آغاز جنگ فراگیر با ایران، بیش از همه به ضرر خودِ آنها است زیرا آنها را با بازیگری رو به رو میکند که در بسیاری از حوزههای نظامی، از این رژیم قویتر است.
از این رو، گزاره جنگ فراگیر هم برای اسرائیل و هم دولت آمریکا، یک بحران بزرگ است و بعید است آنها به سمتش حرکت کنند. با این حال، به دلیل ملاحظات تبلیغاتی و رسانهای، مدام روی آن مانور میدهند و سعی در بازی کردن با این کارت دارند.